گزارش مهدی مهرآئین، صدای آمریکا - دور جدید مذاکرات صلح بین طالبان و دولت افغانستان در قطر در حالی پایان یافت که بسیاری از آگاهان معقتدند که دیدگاههای طالبان، تغییر چندانی نسبت به سی سال گذشته نکردهاند. ناسازگاری طالبان با آزادیهای زنان، از برجسته ترین مواردی است که نگرانی زنان افغانستانی را به دنبال داشته است.
بعد از سقوط طالبان در سال ۲۰۰۱، زنان افغانستان شاهد گشایش بسیار بزرگی در حقوقشان بودهاند. آنها در سایه قوانین مدون مدنی مدرن توانستند به بسیاری از حقوقشان که قبلا پایمال شده بود، برسند. آنها می توانند کار کنند، تحصیل کنند، رای بدهند و سرنوشت سیاسی خود را رقم بزنند، به پارلمان راه بیابند، و در بالاترین مناصب سیاسی و مدیریتی ایفای نقش کنند. کابینه افغانستان در بیست سال گذشته شاهد چند وزیر زن بوده است.
اما آیا زنانی با این اوصاف، در صورت توافق صلح، به طالبان، اجازه خواهند داد تا دوباره با همان آراء و قرائت افراطیشان از اسلام برگردند؟
زهرا فیاضی، مربی تیم ملی والیبال بانوان افغانستان، در این باره میگوید: «نسل جدید افغانستان دیگر آن نسلی نیست که بتواند تفکرات تندروانه طالبان را بپذیرد. این را مطمئنم که ما نسل جوان بیداری داریم که توقعشان از زندگی، از جامعه و از دولت خیلی فرق کرده، خیلی بالا رفته نسبت به سالهای قبل. ما امیدوار هستیم که وضعیتی که پیش می آید، به نفع جامعه افغانستان باشد، مخصوصا به نفع خانمها.»
بازگشت حکومت طالبان، شاید ترسناکترین سناریوی قابل ترسیم برای یک زن افغانستانی باشد. با افزایش خشونتها بعد از ترک نیروهای آمریکایی از این کشور، و امکان به نتیجه رسیدن مذاکرات صلح، به نظر می رسد که این کابوس، آرام آرام به واقعیت نزدیکتر می شود. کابوسی که شاید بیشتر از هرقشر دیگری، لرزه بر قامت نحیف آزادیهای زنان افکند.
حبیبه صادقی، معاون شهرداری ناحیه سیزدهم کابل، میگوید: «ترسمان این است که طالبان با همان افکار سابق خود بیایند، با همان وحشیگری و بربریت سالهای قبلشان. تمام خوش بینی وامیدمان این است که حکومت افغانستان مذاکرات را طوری پیش ببرند که مردم، جوانان، زنان و اطفال در این مذاکرات ضرر نکنند.»
طالبان در زمان حاکمیت خود طیهای ۱۹۹۵ تا ۲۰۰۱، با اعمال قوانین سختگیرانه برگرفته از شریعت اسلامی، سیاهترین روزهای زنان افغانستان را رقم زدند. زنان اجازه خروج از منزل، اشتغال، و تحصیل را نداشتند و در مسافرتها و احیانا حضور اضطراری در جامعه، مجبور به رعایت حجاب اجباری کامل (شامل برقع) در خیابانها بودند. عملاً هیچ حقی در تعیین سرنوشت سیاسی و اجتماعی خود نداشتند و به شدت به انزوا کشانده شده بودند. این حد از سختگیری بر زنان، در تاریخ افغانستان بیسابقه بوده است.
راضیه دانش، استاد دانشگاه، میگوید: «بزرگترین دغدغه زنان و دختران، گرفتن حق انتخاب از آنها است. این حق انتخاب میتواند در تمامی عرصه ها باشد. از پا گذاشتن به محیط بیرون از خانه برای برآوردن ساده ترین احتیاجاتشان گرفته تا انتخاب همسر و حق انتخاب تحصیل، کار و سایر موارد. نگرانی زنان این است که اگر طالبان بیایند، آنها محبوس میشوند در خانه و دیگر حق دیدن روی آفتاب را هم نخواهند داشت. نگاه طالبان به زنان، نگاه شیءوارگی هم نیست. به مراتب بدتر از آن است. آدم از اشیاء خودش مراقبت می کند، اما نگاه بالا به پائین طالبان، هیچ راهی و هیچ امیدی را برای زنان و دختران افغانستان باقی نخواهد گذاشت.»
اخیرا به دنبال خروج نیروهای آمریکایی و ناتو از افغانستان، و موج درگیریهای جدید طالبان با نیروهای دولتی در استانهای شمالی و مرکزی، و قوت گرفتن امکان توافق صلح و متعاقباً جذب طالبان در بدنه قدرت، نگرانی وسیعی در میان زنان، فعالان و ارگانهای دفاع از حقوق آنها، ایجاد شده است.