هشدار: حاوی محتوای مربوط به خودکشی
هیچچیز مهمتر از جان انسان نیست. اگر به خودکشی فکر میکنید، برای کمکگرفتن با این شمارههای ویژه تماس بگیرید: در ایران: اورژانس اجتماعی ۱۲۳، صدای مشاور ۱۴۸۰، یا اورژانس روانپزشکی تهران ۴۴۵۰۸۲۰۰
در آمریکا: مرکز پیشگیری از خودکشی ۱۸۰۰۲۷۳۸۲۵۵، یا خط ملی پیشگیری از بحران و خودکشی ۹۸۸
در کانادا: شماره ۹۱۱ یا ۱۸۳۳۴۵۶۴۵۶۶
در بریتانیا: ۱۱۶۱۲۳
و در افغانستان: ۱۱۹
دادسرای تهران اعلام کرد درباره «فوت مشکوک» کیانوش سنجری پرونده قضایی تشکیل داده است. واکنش کاربران در رسانههای اجتماعی نیز ادامه دارد و برخی مرگ این فعال سیاسی را «کیفرخواستی علیه نظام سیاسی» جمهوری اسلامی در ایران و «تلنگری به جامعه» دانستهاند.
محمد شهریاری، سرپرست دادسرای امور جنایی تهران، روز پنجشنبه ۲۴ آبان گفت بر اساس افراد حاضر در محل، «مرد جوانی خودش را از بالای ساختمان چارسو» در نزدیکی پل حافظ در مرکز تهران «به پایین پرتاب کرده» و هویت او را کیانوش سنجری اعلام کرد.
کیانوش سنجری، روزنامهنگار پیشین صدای آمریکا و زندانی سیاسی پیشین، یک روز قبل از اقدام به خودکشی اعلام کرد که اگر جمهوری اسلامی تا ۲۴ ساعت آینده فاطمه سپهری، نسرین شاکرمی، توماج صالحی، و آرشام رضایی، چهار زندانی سیاسی را آزاد نکند، در اعتراض به «دیکتاتوری علی خامنهای و شرکایش» به زندگی خود پایان خواهد داد.
سرپرست دادسرای امور جنایی تهران بدون اشاره به هویت فردی که در زمان حادثه همراه کیانوش سنجری بوده، به نقل از او اعلام کرد که آقای سنجری «از سال ۹۴ به دلیل بیماریهای روحی و روانی با متوفی در ارتباط بوده» و «از آن جایی که متوفی در فضای مجازی تهدید به خودکشی کرده بود، قبل از وقوع این اتفاق او را دیدم و همراه وی در ساختمان چارسو کنار وی حضور داشتم.»
به ادعای محمد شهریاری، فردی که رواندرمانگر معرفی شده، «گفته است متوفی به وی اعلام کرده از خودکشی منصرف شده و موضوع حل شده است، به همین دلیل این خانم از محل خارج میشود و به سمت منزل میرود»، اما برای گرفتن پاوربانک خود که نزد کیانوش سنجری مانده بود، به محل بازمیگردد و «چون احتمال میداده مرحوم دست به خودکشی بزند، موضوع را به انتظامات ساختمان اطلاع میدهد و زمانی که به پشت بام ساختمان میرسند، متوفی خودش را به پایین پرتاب کرده بود.»
آقای سنجری که بیش از ۹ بار بازداشت شده و چندین بار توسط مقامات قضایی جمهوری اسلامی بازداشت و در مراکز رواندرمانی نگهداری شده بود، پیش از این به صدای آمریکا گفته بود که تاوان عشق به ایران را با شکنجه و تحقیر و زندان داده است.
او همچنین از پروژه مجنونسازی زندانیان سیاسی پرده برداشته بود.
مرورگر شما HTML5 را پشتیبانی نمی کند
با وجود اعلام اقدام به خودکشی اعتراضی ۲۴ ساعت پیش از وقوع، مقامات جمهوری اسلامی هیچ اقدام یا واکنشی نسبت به این مسئله نشان ندادند، اما برخی افراد نزدیک به حکومت، در شبکه اجتماعی ایکس با نوشتههایی آقای سنجری را به خودکشی تشویق کردند.
سرپرست دادسرای امور جنایی تهران با بیان این که «از تهدید به خودکشی این فرد در فضای مجازی مطلع هستیم»، گفته که پیکر آقای سنجری به پزشکی قانونی منتقل شده و پروندهای نیز در این رابطه در دادسرای جنایی با عنوان «فوت مشکوک» برای این فعال سیاسی مخالف جمهوری اسلامی تشکیل شده است.
جان باختن کیانوش سنجری که نهاد قضایی از آن به عنوان «فوت مشکوک» یاد کرده، واکنشهای گستردهای در رسانههای اجتماعی برانگیخته است.
سازمان عفو بینالملل در واکنش به این واقعه در بیانیهای با بیان این که «ما سوگوار از دست دادن کیانوش سنجری در ایران هستیم»، اعلام کرد: «شور و شوق او برای حقوق بشر همچنان خواهد درخشید.»
این نهاد حقوق بشری بینامللی با یادآوری این که «در حالی که سالها بازجویی، بازداشت غیرقانونی، شکنجه، و تبعید بر زندگی او سایه افکنده بود، سرکوبگران او هنوز مجازات نشدهاند» تأکید کرد: «مرگ او غم و اندوه جمعی ما است و ندای عدالت را در ما تقویت میکند.»
پیام درفشان، وکیل دادگستری، درباره حضور فردی همراه با آقای سنجری در محل وقوع حادثه که گفته شده رواندرمانگر بوده، بر اساس اظهارات افرادی که در ساعات آخر با او در تماس بودهاند، در ایکس نوشته است: «تراپیست اگر نظام روانشناسی دارد که مرتکب بیمبالاتی و عدم رعایت نظامات شده و قربانی را رأس ساعت پر خطر در فضای نامناسب قرار داده و ابزارهای خودکشی را از او دور نکرده است. اگر هم دارای نظام روانشناسی نیست، چرا به نزدیکان کیانوش سنجری القاء اطمینان نموده که او را تنها بگذارند؟»
مهدی یراحی، خواننده معترض و زندانی سیاسی پیشین، به اظهارات کیانوش سنجری در آخرین ساعات پیش از مرگ او اشاره کرده و با یادآوری جان باختن بکتاش آبتین در زندان و مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد، نوشته است: «هیچ کس نباید به خاطر بیان عقایدش زندانی شود. اعتراض حق هر شهروند ایرانی است.»
مهدی اصلانی، نویسنده و زندانی سیاسی پیشین، نیز جان باختن کیانوش سنجری را «قتل» دانست و با اشاره به اظهارنظر افراد مختلف در رسانههای اجتماعی، گفت: «مقتول را شبیه قاتل کردن با هر هدف شناعت قتل را تخفیف میدهد. قاتل اصلی در این تباهی یک تن است: سید علی خامنهای.»
اسماعیل بخشی، فعال کارگری، نیز در واکنش به این واقعه، با بیان این که «آخرین کلمات کیانوش سنجری آرزوی بیداری و چیره شدن مردم ایران بر بردگی بود» نوشت: «تا بیدار نشویم، تا بر بردگی چیره نشویم، این مرگهای تحمیلی جوانانمان ادامه خواهد داشت. آنان برای جوانان زندگیدوست، مرگ میخواهند. مرگ بر خودشان باد!»
او همچنین تأکید کرد: «فریاد بچههای اکباتان شویم.»
یک کاربر نیز با بیان این که «خودکشی کیانوش سنجری طبق نظریه خودکشی امیل دورکیم تلفیقی از خودکشی دگرخواهانه و آنومیک بود»، گفت: «از این منظر نه عملی صرفاً واکنشی و منفعلانه، بلکه کیفرخواستی علیه نظام سیاسی و تلنگر به جامعه آنومیکی بود که یک زندانی و فعال سیاسی را نه تا سرحد مرگ که تا خودِ مرگ میکشاند.»
محسن برهانی، حقوقدان و استاد دانشگاه، درباره کسانی که «عبارات تحریکآمیز» ذیل توییت کیانوش سنجری نوشتند، گفت که آنها بنا بر قانون مجازات اسلامی «مرتکب جرم تحریک به خودکشی از طریق سامانههای رایانهای شدند و مستحق حبس یا جزای نقدی هستند.»
مریم شکرانی، روزنامهنگار نیز با طرح این پرسش که «در ماجرای کیانوش سنجری اورژانس کجا بود یا دولت؟»، گفت: «تکلیف ما با این سمت ماجرا روشن است و پاسخمان را قبلا بارها گرفتهایم.»
او با تأکید بر این که زندانیان سیاسی پس از آزادی با «حذف از اجتماعی، زندگی بسیار دشواری دارند و با فقر دست و پا میزنند»، به «تروماها، کابوسها، خانوادهها و دوستیهای از هم پاشیده، انگها و برچسبها و زخمزبانها» اشاره کرد و از همگان خواست در مواجهه با آنها «بیشتر مراقب رفتارهای» خود باشند.»
کیانوش سنجری، همکار سابق صدای آمریکا، وبلاگنویس و فعال حقوق بشر متولد ۱۳۶۱ در تهران بود و فعالیتهای سیاسی و اجتماعی خود را از دوران دانشجویی آغاز کرد. او که در جبهه متحد دانشجویی و کمیته گزارشگران حقوق بشر نقش داشت، بارها به دلیل انتشار گزارشهایی درباره وضعیت زندانیان سیاسی و افشای موارد نقض حقوق بشر بازداشت شد و مدتی را در زندان سپری کرد.
گزارشهای او شامل مستندسازی وضعیت نامطلوب زندانیان سیاسی، رفتارهای خشن مأموران امنیتی و سایر موارد نقض حقوق بشر بود که در رسانههای مختلف و بهویژه وبلاگ شخصیاش منتشر میکرد.
او در سال ۱۳۸۵، پس از تحمل فشارهای شدید امنیتی مجبور به ترک ایران شد. ابتدا به کردستان عراق پناه برد و سپس با کمک سازمان عفو بینالملل به نروژ منتقل شد. او بعداً به آمریکا مهاجرت کرد و به فعالیتهای رسانهای خود در تبعید ادامه داد.
سنجری پس از حضور در آمریکا با صدای آمریکا و سازمانهایی مانند بنیاد برومند و سازمان حقوق بشر ایران همکاری داشت و گزارشهایی را در خصوص وضعیت حقوق بشر و زندانیان سیاسی ایران ارائه میکرد.
کیانوش سنجری پس از چندین سال زندگی در تبعید، در مهر ۱۳۹۵ تصمیم به بازگشت به ایران گرفت، هدف او از این بازگشت مراقبت از مادر بیمارش بود. بازگشت او با وجود خطرات و تهدیدهای احتمالی صورت گرفت و چند روز پس از ورود به ایران، توسط نیروهای امنیتی بازداشت و به ۱۱ سال زندان محکوم شد.
او را در دوران حبس به بیمارستان روانی امینآباد منتقل کردند و تحت فشارهای شدیدی قرار گرفت.
همچنین ببینید: واکنشها به خودکشی اعتراضی کیانوش سنجری: خونش پای جمهوری اسلامی