دو منبع آگاه در نیروهای مسلح میگویند، نامگذاریهای تازه سپاه پاسداران انقلاب اسلامی برای نیروهای خود، ناشی از ترس و یا راهکاری برای جذب بودجه و نیرو است و تأثیری در افزایش توان آن ندارد.
این دو منبع در نیروهای مسلح، در گفتوگو با صدای آمریکا با بیان این که نامگذاریهایی نظیر «گردان تکاوری امنیتی نواب» به معنی راهاندازی گروههای تازه نیست، تأکید میکنند «این طور نیست که این گروهها اساسا تشکیل شده باشند» بلکه «بسته به اعتماد فرماندهان ارشد»، افراد را در «مأموریتهای خاص» به کار میگیرند و «این تغییر و تحولات و رفتوآمدها» بسته به «اعتماد فرمانده ارشدشان» مدام در جریان است.
سپاه پاسداران انقلاب اسلامی که در روزهای گذشته درخواستهای مردمی در داخل و خارج ایران برای قرار گرفتن نام آن در فهرست سازمانهای تروریستی اتحادیه اروپا شدت گرفته، بازوی اصلی سرکوب جمهوری اسلامی به شمار میرود.
این نهاد نظامی که در داخل و خارج ایران فعالیت دارد و بخش گستردهای از اقتصاد ایران را نیز در اختیار گرفته است، در سالهای گذشته از شاخههای مختلف خود رونمایی کرده که یکی از تازهترین آنها «گروهان تکاور نواب» است که گفته میشود نیروهای آن از کماندوهای خبره با سلاحهای پیشرفته برای به کارگیری در عملیات ویژه هستند.
یک منبع آگاه درباره آنها به بخش فارسی صدای آمریکا میگوید، «در تهران چند حوزه بسیج فعال است و هر یک از اینها نیروی شاخص داخل خود دارند که مورد اطمینان فرمانده وقت همان یگان هستند. از بین این یگانها هر کدام چند فرد را که از نظر ایدئولوژیک و رزمی و توان فیزیکی برجستهترند، جدا میکنند و در قالب گردانها و گروهانها با اسمهای مختلف سازماندهی میکنند و در مواقع مختلف از آنها استفاده میکنند.»
او میافزاید، وقتی فرماندهی عوض میشود، اگر «به یک یا چند تا از این گروهانها اطمینان نداشته باشند، افراد دیگری را جایگزین اینها میکنند و این طور نیست که اساسا اینها تشکیل شده باشند.»
یک منبع مطلع دیگر در نیروهای مسلح نیز تأکید میکند که این افراد «پر از ضعف هستند» چرا که «نیروی نظامی کلاسیک نیستند که دستورپذیر باشند و مدام در تمرین باشند. اینها را فقط بنا بر موقعیتهای خاص» فرامیخوانند و «میآیند خودشان را به یکی از پادگانها در مواقع اضطراری معرفی میکنند، از جمله همین گروهان یا گردان نواب، و حالا ممکن است یکی دو مأموریت آزمایشی و تمرینی هم با هم داشته باشند.»
منابع مطلع با تکیه بر ویدئوهای مربوط به تظاهرات و اعتراضات سراسری میگویند: «اینها اصلا انسجام میدانی ندارند. گاهی با هم درگیر میشوند، موتورشان زمین میخورد. نوع حرکت و چیدمانشان در برخورد با اجتماعات و آشوبها و تظاهرات شهری بیشتر بر مبنای تاکتیکها یا همان ایدئولوژیک و یلخی مداوم است و خیلی با هم تفاوت ندارند و اسلحههایی که استفاده میکنند نیز، خیلی متفاوت نیست.»
بنا به اعلام این منابع، سپاه پاسداران انقلاب اسلامی به چند دلیل نامهای متفاوت برای گردانهای یکسان میگذارند و یا نیروهای داخل هر گروهان یا گردان را جابهجا میکنند.
یکی از این مطلعان میگوید: «هر کدام از اینها دار و دسته یکی از فرماندهان و تیمهای سپاه و بسیج هستند و هر کدام با مأموریتتراشی ساختگی جدید مثل قارچ سبز میشوند و بودجه مخصوص به خود را در آن مقطع جذب میکنند.»
به گفته او، دلیل دیگر جابهجایی این نیروها «ترس» است و این مسئله «به فرمانده وقت» نیروی زمینی سپاه یا هر یک از دیگر بخشهای این نیرو بستگی دارد.
او توضیح میدهد که سپاه پاسداران انقلاب اسلامی «لایه لایههای مختلف برای تیمهای امنیتی و سرکوب تشکیل میدهند که اگر به هر دلیل لایه اول شکست خورد یا ریزش کرد، لایه دوم و سوم به میدان بیاید و غالبا میان همه اینها یک رقابت مسموم هم ایجاد میکنند، [به این معنی که] که شما برترید و خصوصیات شما ویژهتر است و بچههای مکتبیتری هستید، که [با این روش] تا جایی که میتوانند پیوندشان را بین لایهها از بین ببرند، برای این که مبادا دستهجمعی با هم، ریزش یا نافرمانی کنند.»
این دو منبع مطلع در نیروهای مسلح معتقدند: «جمهوری اسلامی مدام در دستگاههای امنیتی چه از درون و چه از بیرون موازیسازی میکند. در سپاه قدس نیز یگانهایی که در سوریه هستند زینبیون، فاطمیون، حسینیون، و حزبالله؛ به این دلیل که میترسند اینها فرمانبرداری نکنند، یا [به دلیل] جذب بودجه یا نوع مأموریتشان اسامیشان را عوض میکنند یا گردانهای جدید تشکیل میدهند؛ این رویه در نیروهای داخلی سپاه نیز وجود دارد.»
یکی از این کارشناسان تأکید میکند، «یگانهایی که نسبت به سایرین ورزیدهتر هستند یا خصوصیات تجهیزاتیشان متفاوتتر است یا دستکم از لباسهایشان میشود فهمید که یگان ویژهتری هستند، اغلب در سوریه سابقه جنگ و رزم دارند.»
به گفته او، «زمانی که در داخل شورشی میشود که سرکوبش نیاز به نیروی بیشتر دارد» سپاه «فراخوان میدهد» و نیروهایش «یا از سوریه میآیند یا مأموریتهایشان را رها میکنند و برای سرکوب میآورند» و «برای این که به سپاه و بسیج این انگ را نزنند که شما تکاوران ویژه رزم و جنگ در سوریه سپاه قدس را برداشتهاید و آوردهاید، اسم این یگانها را عوض میکنند.»
این فرد مطلع میافزاید: «مثلا طرف در سوریه زیر گردان فاتحین میجنگیده یا از گردان فاتحین جذب سپاه قدس شده و وقتی در تظاهرات میآید و میجنگد، میرود زیر مجموعه یک گردان دیگر با نام مثلا صابرین میجنگد. این به سپاه کمک میکند که دستکم مأموریتهای خشن آنها را در جنگهای منطقهای گردنکلفت لاپوشانی کند.»
این منابع آگاه با بیان این که در «مواقع اضطراری» مانند اعتراضات سراسری، «کل امنیت» تهران به عهده «قرارگاه ثارالله» است، شرح میدهند: «صف اول هم نیروهایی هستند که از گردان ثارالله هستند و بسته به شدت تظاهرات از یگانهایی استفاده میشود که ادواتشان متفاوت است. نه به این معنی که سلاحهای متفاوت پیچیدهای دارند، مثلا یکی از گردانها از ۲۰ نفر، دو تایشان اسلحه ساچمهزن دارند و چند تایشان گاز اشکآور دارند، و وقتی که اوضاع برایشان خطرناک بشود، در آن یگان ۲۰ نفره، به ۱۰ نفرشان اسلحه ساچمهزن میدهند، یعنی خشنترشان میکنند.»
در سالهای گذشته در جریان سرکوب اعتراضات مردمی، شاخههای مختلف سپاه پاسداران انقلاب اسلامی از جمله سازمان بسیج مستضعفین، سازمان بسیج جامعه عشایری، هوافضا، دریایی، نیروی زمینی سپاه و زیرمجموعه آن «نیروهای خودجوش سرزمینهای اسلامی»، و نیروی قدس مشارکت داشتهاند.
همچنین نهادهای زیرمجموعه فرماندهی انتظامی شامل پلیس پیشگیری، پلیس آگاهی، پلیس امنیت عمومی، پلیس فضاس تولید و تبادل اطلاعات ناجا، و یگان ویژه و زیرمجموعه آن نوپو (نیروهای ویژه پاسدار ولایت) در سرکوبها دخالت دارند.
این گروهها رزمایشهایی را نیز برگزار میکنند؛ از جمله مانور یگانهای امنیتی سپاه که در مهر ۱۴۰۰ در استان لرستان برگزار شد و به گفته ماشاالله بازگیر، فرمانده یگان امنیتی سپاه «حضرت ابوالفضل» این استان، این رزمایش با هدف «ایجاد آمادگی امنیتی و ایجاد آرامش در سطح جامعه» و اجرای «تمرینات تاکتیکی» برای ایجاد عملیاتهای «سد، هجوم، و تعقیب» اجرا شده بود.
در جریان دور تازه اعتراضات سراسری ایران که از ۲۶ شهریور پس از کشته شدن مهسا امینی در بازداشت نیروی انتظامی آغاز شد و در تمام استانهای کشور جریان داشته، بیش از ۵۰۰ تن از جمله ۷۱ کودک کشته شدهاند.
نیروهای نظامی و امنیتی جمهوری اسلامی برای سرکوب اعتراضات از سلاح گرم از جمله گلولههای ساچمهای و گلولههای اشکآور استفاده کردهاند و برخی معترضان را به طور مستقیم هدف تیراندازی قرار دادهاند.