آقای روحانی با سیاستی متفاوت با دولت قبلی کار اعتماد سازی را ازسر گرفته ودر این میان عکس ده سال پیش هم نقش خود را در متقاعدکردن حریف بازی می کند.
وقتی ده سال پیش آقای روحانی در بم زلزله زده، در چارچوب عکسی دربیمارستان صحرایی آمریکایی ها در حال عیادت از یک مجروح، ثابت ماند، هرگز پیش بینی نمی کرد که یک دهه بعد این عکس در توییتر او قرار گیرد و عاملی شود برای نفوذ در دل دشمن آمریکایی و پیش برد دیپلماسی لبخند و اعتمادسازی. تا آنجا که او نخستین رئیس جمهوری اسلامی ایران باشد که پس از بیش از سه دهه دشمنی دو سویه و قطع رابطه دو کشور، با رئیس جمهوری آمریکا به گفت و گوی تلفنی بپردازد.
رسانه های معتبر آمریکایی قرار گرفتن این عکس را در توییتر انگلیسی زبان آقای روحانی یکی از عوامل محبوبیت او در قلب های آمریکاییان و ساختن فضای اعتماد ارزیابی کرده اند. عکسی که زلزله ای دلخراش و خانمان برانداز را به زلزله ای دیپلماتیک اما دلگرم کننده وصل می کند.
ایران از نظر طبیعی کشوری زلزله خیز است. تنها در چندماه اخیر چه بسا شهرها و روستاهایی که در استان های آذربایجان، بوشهر، کرمان ، تهران، استان مرکزی، دستخوش این سانحه طبیعی ویرانگر قرار گرفته و چه بسا جان ها و مال ها که بر اثر زلزله، و نیز سوءمدیریت دولتی در مهار ویرانگری های آن، حیف و تلف شده است.
امروز، پنجشنبه، نیز به گزارش خبرگزاری ها بم باز لرزید. مرکز لرزه نگاری کشوری موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران شدت این زلزله را ۳/۱ ریشتر وعمق آن را در ۹ کیلومتری زمین گزارش داد. اما این نخستین بار نیست که زمین در بم و مناطق اطراف آن در استان کرمان می لرزد. تنها در دوسال گذشته بیش از ۹۹۰ زلزله در بم و نواحی اطراف آن ثبت شده است.
اما سخن گفتن از زلزله بم بیش ازهرچیز یاد آور زلزله مهیبی ست که در ۵ دی ماه سال ۱۳۸۲ در بم روی داد. زلزله ای که با شدت ۶/۶ ریشتر شهر بم در استان کرمان و نواحی اطراف آن را لرزاند و بیش از ۵۰ هزار قربانی، ۳۰ هزار مجروح و بیش از یکصد هزار بی خانمان برجاگذاشت. در این واقعه ارگ بم که ۲۵۰۰ سال قدمت دارد و بزرگ ترین بنای خشتی جهان است بکلی ویران شد. بازسازی بم که قرار بود تا سال ۱۳۸۴ به پایان برسد با سوء مدیریت ها و سوء استفاده ها هنوز به پایان نرسیده است.
باری، ویرانی و مرگ تنها نتیجه این واقعه دلخراش نبود. شاید زلزله ویرانگر بم با همه هولناکی اش نطفه زلزله دیگری را در خود پرورد که اکنون به مهم ترین خبر رسانه های جهان تبدیل شده است. زلزله ای دیپلماتیک در روابط خارجی ایران با آمریکا.
در جریان زلزله بم بیش از ۴۴ کشور جهان به ایران نیروی کمکی اعزام و ارسال کردند و ۶۰ کشور پیشنهاد کمک دادند. ایران در آن زمان درهایش را به روی کمک های خارجی باز کرد. یکی از این کمک ها ارسال بیمارستانی صحرایی از سوی امریکا بود که توسط یک هواپیمای نظامی آمریکایی وارد ایران شد. پس از ۲۵ سال قطع رابطه میان ایران و امریکا، کشوری که در آن زمان جورج بوش رئیس جمهوری آمریکا به آن لقب محور شرارت داده بود، برای نخستین بار ایران به طور مستقیم از آمریکا کمک های انسان دوستانه دریافت کرد. امریکا در بم بیمارستانی صحرایی به راه انداخت و مقام های وقت مانند حسن روحانی که در آن زمان دبیر شورای امنیت ملی بود، از آن بازدید کردند.
یک هفته پیش از آن ایران پای پروتکل الحاقی آژانس بین المللی انرژی اتمی را امضاکرده بود. علی اکبر صالحی، رئیس فعلی سازمان انرژی اتمی ایران، امضاکننده این پروتکل به عنوان نماینده دائمی ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی بود و آقای روحانی ریاست هیئت های مذاکره کننده را برعهده داشت. در آن زمان همه تلاش هیئت ایرانی جلوگیری از رفتن پرونده اتمی ایران به شورای امنیت و در پی آن صدور قطعنامه های تحریمی بود.
این تلاش ها با آمدن دولت احمدی نژاد و اجرای سیاست تخاصمی و تهاجمی او و نادیده گرفتن پروتکل الحاقی، و از سرگیری غنی سازی، باطل شد. نتیجه همان بود که دولت محمد خاتمی از آن نگران بود. پرونده به شورای امنیت رفت. تحریم ها اعمال شد. جهان با میان داری اسرائیل در برابر ایران قرار گرفت، و گزینه جنگ روی میز آمد.
اکنون ده سال از زلزله بم و همزمانی آن با آغاز درگیری های کشورهای غربی و اسرائیل با ایران بر سر برنامه اتمی آن می گذرد.
و اکنون بار دیگر آقای روحانی می خواهد با سیاستی متفاوت با دولت قبلی، راه یک بار پیموده را از نو بپیماید و کار اعتماد سازی را ازسر گیرد. کاری که انجامش به دلیل شدت یافتن دشمنی اسرائیل، مجازات های شدید آمریکا و بی اعتمادی عمیق اروپا، همراه با گسترش دامنه نفوذ و قدرت تندروهای داخلی به نظر دشوار تر از ده سال پیش می نماید.
در این میان عکس ده سال پیش هم نقش خود را بازی می کند.
رسانه های معتبر آمریکایی قرار گرفتن این عکس را در توییتر انگلیسی زبان آقای روحانی یکی از عوامل محبوبیت او در قلب های آمریکاییان و ساختن فضای اعتماد ارزیابی کرده اند. عکسی که زلزله ای دلخراش و خانمان برانداز را به زلزله ای دیپلماتیک اما دلگرم کننده وصل می کند.
ایران از نظر طبیعی کشوری زلزله خیز است. تنها در چندماه اخیر چه بسا شهرها و روستاهایی که در استان های آذربایجان، بوشهر، کرمان ، تهران، استان مرکزی، دستخوش این سانحه طبیعی ویرانگر قرار گرفته و چه بسا جان ها و مال ها که بر اثر زلزله، و نیز سوءمدیریت دولتی در مهار ویرانگری های آن، حیف و تلف شده است.
امروز، پنجشنبه، نیز به گزارش خبرگزاری ها بم باز لرزید. مرکز لرزه نگاری کشوری موسسه ژئوفیزیک دانشگاه تهران شدت این زلزله را ۳/۱ ریشتر وعمق آن را در ۹ کیلومتری زمین گزارش داد. اما این نخستین بار نیست که زمین در بم و مناطق اطراف آن در استان کرمان می لرزد. تنها در دوسال گذشته بیش از ۹۹۰ زلزله در بم و نواحی اطراف آن ثبت شده است.
اما سخن گفتن از زلزله بم بیش ازهرچیز یاد آور زلزله مهیبی ست که در ۵ دی ماه سال ۱۳۸۲ در بم روی داد. زلزله ای که با شدت ۶/۶ ریشتر شهر بم در استان کرمان و نواحی اطراف آن را لرزاند و بیش از ۵۰ هزار قربانی، ۳۰ هزار مجروح و بیش از یکصد هزار بی خانمان برجاگذاشت. در این واقعه ارگ بم که ۲۵۰۰ سال قدمت دارد و بزرگ ترین بنای خشتی جهان است بکلی ویران شد. بازسازی بم که قرار بود تا سال ۱۳۸۴ به پایان برسد با سوء مدیریت ها و سوء استفاده ها هنوز به پایان نرسیده است.
باری، ویرانی و مرگ تنها نتیجه این واقعه دلخراش نبود. شاید زلزله ویرانگر بم با همه هولناکی اش نطفه زلزله دیگری را در خود پرورد که اکنون به مهم ترین خبر رسانه های جهان تبدیل شده است. زلزله ای دیپلماتیک در روابط خارجی ایران با آمریکا.
در جریان زلزله بم بیش از ۴۴ کشور جهان به ایران نیروی کمکی اعزام و ارسال کردند و ۶۰ کشور پیشنهاد کمک دادند. ایران در آن زمان درهایش را به روی کمک های خارجی باز کرد. یکی از این کمک ها ارسال بیمارستانی صحرایی از سوی امریکا بود که توسط یک هواپیمای نظامی آمریکایی وارد ایران شد. پس از ۲۵ سال قطع رابطه میان ایران و امریکا، کشوری که در آن زمان جورج بوش رئیس جمهوری آمریکا به آن لقب محور شرارت داده بود، برای نخستین بار ایران به طور مستقیم از آمریکا کمک های انسان دوستانه دریافت کرد. امریکا در بم بیمارستانی صحرایی به راه انداخت و مقام های وقت مانند حسن روحانی که در آن زمان دبیر شورای امنیت ملی بود، از آن بازدید کردند.
یک هفته پیش از آن ایران پای پروتکل الحاقی آژانس بین المللی انرژی اتمی را امضاکرده بود. علی اکبر صالحی، رئیس فعلی سازمان انرژی اتمی ایران، امضاکننده این پروتکل به عنوان نماینده دائمی ایران در آژانس بین المللی انرژی اتمی بود و آقای روحانی ریاست هیئت های مذاکره کننده را برعهده داشت. در آن زمان همه تلاش هیئت ایرانی جلوگیری از رفتن پرونده اتمی ایران به شورای امنیت و در پی آن صدور قطعنامه های تحریمی بود.
این تلاش ها با آمدن دولت احمدی نژاد و اجرای سیاست تخاصمی و تهاجمی او و نادیده گرفتن پروتکل الحاقی، و از سرگیری غنی سازی، باطل شد. نتیجه همان بود که دولت محمد خاتمی از آن نگران بود. پرونده به شورای امنیت رفت. تحریم ها اعمال شد. جهان با میان داری اسرائیل در برابر ایران قرار گرفت، و گزینه جنگ روی میز آمد.
اکنون ده سال از زلزله بم و همزمانی آن با آغاز درگیری های کشورهای غربی و اسرائیل با ایران بر سر برنامه اتمی آن می گذرد.
و اکنون بار دیگر آقای روحانی می خواهد با سیاستی متفاوت با دولت قبلی، راه یک بار پیموده را از نو بپیماید و کار اعتماد سازی را ازسر گیرد. کاری که انجامش به دلیل شدت یافتن دشمنی اسرائیل، مجازات های شدید آمریکا و بی اعتمادی عمیق اروپا، همراه با گسترش دامنه نفوذ و قدرت تندروهای داخلی به نظر دشوار تر از ده سال پیش می نماید.
در این میان عکس ده سال پیش هم نقش خود را بازی می کند.