بررسی نشریات ادبی ایران – بخش دوم

بررسی نشریات ادبی ایران – بخش دوم

به روایت تاریخ ادبیات معاصر ایران، مجله «دانشکده» به مدیریت محمدتقی بهار معروف به ملک الشعرا، نخستین مجله ادبی هنری ایران بشمار می آید؛ هرچند بررسی های دیگری واقعیت تاریخی این حکم را کم رنگ می کند؛ زیرا اگر از چند روزنامه دولتی آغازگر نشر روزنامه در ایران از جمله «کاغذ اخبار»، «وقایع الاتفاقیه» و... بگذریم، تقریبا همه نشریات و روزنامه های فارسی زبان متاثر از خلاقیت های ادبی زمانه و متاثر از پرتوافشانی ادبیات فارسی بوده اند که پسند مخاطبان ایرانی نیز افتاده بود.

چه کسی می تواند بگوید روزنامه نسیم شمال که مطالبش همه به شعر بود، مجله ای ادبی نیست؟ گرچه شعر ساده و روان سیداشرف الدین قزوینی (گیلانی) معروف به نسیم شمال برای طرح انتقادات اجتماعی و ستمکاری طبقه حاکمه و گرفتاری عامه در زندان سنتهای پوسیده و خرافات رایج بوده؛ با این همه بی تردید می توان گفت نسیم شمال نشریه ای ادبی اجتماعی بوده است. نشریه ای که مردم کوچه و بازار باسواد و بیسواد با اشتیاق خواهان خواندن یا شنیدن مطالبش بودند.

روزنامه برونمرزی «اختر» نیز یکی از آغازگران بهره گیری از ادبیات فارسی برای پیشبرد اهداف اجتماعی و روشنگرانه خود بود که با همکاری مالی سفیر ایران در ترکیه عثمانی از سال ۱۲۵۴خورشیدی در استانبول آغاز به کار کرد. «اختر» یکی از تاثیرگذارترین روزنامه های فارسی زبان دوران پیشامشروطیت بهره مند از همکاری ادیبان و روشنفکران انقلابی زمانه، کسانی همچون: شیخ احمد روحی و میرزاآقاخان کرمانی بود که در واقعیت بیش از آن که روزنامه نگار به معنای متعارف آن باشند، نویسندگانی اجتماعی بوده اند که خلاقیت ادبی خود را در راه طرح مشکلات اجتماعی روز جامعه اشان بکار گرفته بودند.

به گفته یحیی آرین پور نویسنده کتاب «از صبا تا نیما» با آغاز مشروطیت دوره اول، شمار انبوهی از روزنامه و نشریات ظهور کردند که بیشترشان دیرپا نبوده همچون گل های بهاری زودهنگام پژمرده شدند. روزنامه هایی که شمار آنان بیش از چهل عدد گزارش شده است. با این همه، تنوع نشریات برآمده از فضای آزادی و انقلابی پس از مشروطیت، این امکان را فراهم آورد تا رابطه مردم با مطبوعات به یک نیاز فرهنگی و از واجبات زندگی روزمره تبدیل شود، پدیده ای که در نفس خود مبشر آگاهی اجتماعی و امکانی برای رهیدن از قیود استبداد حکومتی و مذهبی زمانه بود.

پس از فروکش کردن توفان انقلاب، تخصص و جزیی نگریی به این نورسانه ها راه یافت. این جزیی نگریی و نگرش های کارشناسانه در امور، زمینه ساز جدایی ادبیات خلاقه از سلطه رویدادهای سیاسی شده و کمک کرد تا ادبیات خلاقه زبان و ساختار مستقل خود را بیابد.

با این همه، گرچه ادبیات خلاقه ایران گرچه امکان مناسبی برای پیشرفت یافته بود؛ اما از درون گرفتار و بنده قیود تحمیلی اصول گاه جعلی راه یافته به ادبیات کلاسیک فارسی بود. نخستین واکنش ساختارشکنانه و انقلابی ادیبان جوان و نوآور به سنت فرتوت ادبی ایران را در گسترش یکباره ترانه و اشعار کوچه بازار و طنزهای تلگرافی در نشریات زمانه می توان دید که پس از مشروطیت رواجی سخت یافت.

غیر از مجله دوهفتگی تئاتر که در حوزه درام نویسی کار می کرد، هفته نامه «صوراسرافیل» معتبرترین نشریه پس از انقلاب مشروطیت بشمار می آید که به قطع روزنامه و به همت میرزاجهانگیرخان شیرازی و میرزاقاسم خان تبریزی، هردو معروف به صوراسرافیل، همراه با علی اکبرخان قزوینی، معروف به دهخدا، بنیانگذاری شد.

شیوه طنزپردازی مدرن فارسی که با طنزهای کوتاه و گزنده علی اکبرخان دهخدا «دخو» در صوراسرافیل پایه ریزی شد، و الهام گرفته از ابتکارات طنزی مجله ملانصرالدین و طنزهای میرزا علی اکبر طاهرزاده صابر بود، در بیداری ایرانیان پس از انقلاب مشروطه موثر افتاده بود.

همه این نشریات و روزنامه ها زمینه ساز آن شدند تا پدیده «رسانه کتبی» در میان ایرانیان آن روزگار جایگاهی ویژه یابد. در چنین فضایی مجله «بهار» یوسف اعتصام الملک پدیدار می شود. مجله ای که می توان آن را نخستین مجله ادبی ایران نامید که به ترجمه آثار ادبی اروپایی به واسطه زبان عربی همت کرده بود. مجله بهار در نخستین روز اردیبهشت ۱۲۸۹ منتشر شد.

یوسف اعتصام الملک (پدر پروین اعتصامی) بنیانگذار مجله بهار در سرمقاله شماره یکم سال اول هدف از انتشار مجله بهار را چنین نوشته است: «مقصود از تاسیس مجموعه بهار این است که مطالب سودمند علمی و ادبی و تاریخی اقتصادی و فنون متنوعه را که امروز دانستن آنها دارای اهمیت بیشمار است به طرزی نیکو و اسلوبی مرغوب به انظار ارباب دانش عرضه بدارد و تعمیم معارف را که اکسیر نیکبختی و مصدر زندگی جاوید ملل متمدنه است برعهده گرفته و افکار عمومی را با معلومات مفیده آشنا نماید..»

دکتر خانلری که خود بعدها مجله ادبی سخن را انتشار داد، در بررسی مجله بهار می گوید: «مجله بهار بعنوان نخستین مجله ادبی ایران آغازگر روشمند آشناکردن مخاطبان فارسی زبان با ادبیات اروپایی بود که با انتشار قطعاتی از شاعران آلمانی از جمله شیللر و شاعران فرانسوی مانند ویکتور هوگو کار خود را آغاز کرد.»

یحیی آرین پور مولف کتاب «از صبا تا نیما» که همه دوازده شماره آن در نخستین دوره انتشار را بررسی کرده در این باره می نویسد: «سبک و روش مجله بهار در سال دوم نیز همان است جز اینکه در این سال بخصوص به ترجمه آثار نویسندگانی از قبیل ژان ژاک روسو، ویکتور هوگو و سایر بزرگان ادب فرانسه بیشتر توجه شده است. اساسا بیشتر مندرجات اوراق دوساله مجله بهار عبارت از ترجمه هایست و به گمان من تمام یا اکثر این ترجمه ها از مجرای زبان ترکی استانبولی و عربی که اعتصام الملک در هردو متبحر بوده به فارسی نقل شده است.»

ملک الشعرای بهار، بنیانگذار مجله دانشکده، دومین نشریه ادبی و در واقعیت نخستین مجله ادبیات خلاقه فارسی زبان دوران معاصر درسنجش میان دانشکده و بهار می نویسد: «مجله ما در عالم فضیلت تقدم مرهون مجله بهار، اثر فاضل دانشمند اعتصام الملک است که گذشته از منفرد بودن مجله مزبور در محیط تقدم، یک دریچه مخصوص را از بوستان ادبیات جدیده به روی عالم ایرانیت گشوده و مثل هرگل نورسی که قبل از فصل بهار بشکفد، فقط خبر روحبخشی از وصول فروردین داده..»

یوسف اعتصام الملک مدیر مجله بهار به نیکی دریافته بود برای رهایی از اسارت سنت پوسیده حاکم بر زبان فارسی که آن را به فرتوتی و مرگ کشانده بود، راهی ساده تر و درمانی عاجل تر از ترجمه آثار ادبی اروپایی نیست. او دریافته بود با بهره گیری از ترجمه این آثار و به بهانه غیرفارسی بودن آنها می توان از سلطه مغلق گویی های امثال «دره النادره» یا «حبیب السیر» که تسمه از گرده زبان فارسی کشیده بودند، رهایی یافت، بی دغدغه از اتهام بیسوادی در ادبیات. ادبیاتی که در بهترین حالت آن نسخه دست چندم بوستان و گلستان بود.

میرزاآقاخان کرمانی، نویسنده و مصلح اجتماعی و از آغازگران بحث نوسازی زبان فارسی بعنوان یکی از ضروریات نوسازی جامعه، معتقد است نخستین کسی که زبان به انتقاد از کهنگی ادبیات فارسی گشوده و خواهان نوسازی ادبیات فارسی شده بود سیدجمال الدین اسدآبادی ست.

سیدجمال الدین اسدآبادی که به روایت میرزاآقاخان تنها نکوهنده کتاب «رضوان» اثر میرزای جوان است، در نقد کتاب رضوان می نویسد: «تاکنون به خاطر هیچکدام از ادیبان فارسی خطور نکرده که این بساط کهنه را برچیده طرحی نو بسازند.» همین سخن، میرزاآقاخان را به نگارش اثری ساده و روان و امروزی برای مردم زمانه خود تحریض می کند.

در واقع می توان گفت میرزاآقاخان کرمانی از آن رو مبشر تازگی و نوآوری در ادبیات فارسی شد که از یکسو باروری زبان فارسی برای پیشبرد خواسته های آزادیخواهانه مشروطه خواهان بود، مشروطه خواهانی که بدون نوآوری ادبیات سیاسی نمی توانستند خواسته های نو خود را به میان مردم برند و از دیگرسو پیشگام تحولی در ادبیات مدرن ایران شد که نخستین شکوفه های آن در نشریه صوراسرافیل بازتاب یافت که مرید و همکیش سابق میرزاآقاخان کرمانی یعنی میرزاجهانگیرخان شیرازی آن را پی گرفت.

شیوه نگارش و زبان ادبی روزنامه «صوراسرافیل» که نویسنده و طنزپردازی همچون علی اکبر دهخدا را با خود داشت، پایه ای برای شکل گیری ادبیات روزنامه ای و صفحات ادبی مجلات آن روزگار تا پیش از انتشار نشریه «بهار» شد.

از ابداعات ادبی دوران مشروطیت یکی نیز «طنز تلگرافی» ست (چیزی شبیه متون پیامکهای تلفن همراه امروزی) که مبتکر آن نیز روزنامه ملانصرالدین به مدیریت میرزا جلیل محمدقلی زاده بود که در تفلیس بنیانگذاری شد. طنز تلگرافی الزاما ساده، رها از حشو و زوائد و مردم فهم بود که در زمانه خود انقلابی به پا کرده و با سیداشرف الدین قزوینی در روزنامه نسیم شمال و علی اکبر دهخدا در صوراسرافیل دنبال شد. این گونه نثر نویسی و یا طنزنویسی مهر ابطالی بر میراث ادبی پوسیده و مغلق اشرافیت و روحانیت ایرانی بود.

این روایت ادامه دارد...

منابع مورد استفاده در این بخش:

تاریخ ادبیات در ایران اثر دکتر ذبیح الله صفا- انتشارات فردوس-دوره هشت جلدی- جاپ پانزدهم تهران ۱۳۷۸

از صبا تا نیما اثر یحیی آرین پور- دوره سه جلدی- انتشارات زوار- چاپ پنجم- ۱۳۷۲

مروری بر ادبیات امروز ایران محمد حقوقی- چاپ چهارم- نشر قطره- تهران ۱۳۷۹

صدسال داستان نویسی حسن عابدینی- دوره سه جلدی- نشر چشمه - تهران- چاپ دوم نشر چشمه ۱۳۸۰

هفتاد سخن مجموعه مقالات دکتر پرویز ناتل خانلری- انتشارات توس- جلداول شعر و هنر- چاپ اول ۱۳۶۷

تاریخ تحلیلی شعر نو اثر شمس لنگرودی-دوره چهارجلدی- نشر مرکز- چاپ اول۱۳۷۰- تهران

اندیشه های میرزاآقاخان کرمانی- اثر فریدون آدمیت- چاپ؟- نشر نارنجستان- لس آنجلس آمریکا

شمیم نسیم- زندگی و شعر سیداشرف الدین حسینی گیلانی (نسیم شمال) اثر دکتر فریده کریمی موغاری- نشر ثالث تهران- چاپ اول ۱۳۸۲