رسانههای ایران از شکسته شدن رکورد ۱۲ ساله تورم آموزش در مهرماه سال جاری خبر دادند.
روزنامه «هممیهن» در همین رابطه نوشته است که شتاب تورم در بخش آموزش، تشدید فقر را به دنبال دارد و در میانمدت بهعنوان مانعی بزرگ بر سر راه توسعه خودنمایی خواهد کرد.
رسانههای ایران با استناد به آمار منتشر شده توسط مرکز آمار ایران گزارش دادهاند که مقایسه تورم ماه مهر در ۱۲ سال گذشته نشان میدهد، در ۲ سال اخیر با شیب تندی، رشد تورم در این بخش اتفاق و متوسط تورم ماهانه ۹ درصدی نیمه نخست دهه ۹۰ تورم در سه سال اخیر به بیش از ۱۷ درصد رسیده است.
مرور گزارش مرکز آمار نشان میدهد که درصد رشد قیمتها در بخش آموزش در مهرماه سال جاری در مقایسه با ماه پیش از آن به ۲۱/۶ درصد رسیده است.
این در حالی است که آمارها نشان میدهد که تورم ماهانه آموزش در مهرماه سال گذشته ۱۶/۸ درصد بوده است.
مرتضی افقه، اقتصاددان و استاد دانشگاه در همین رابطه گفته است: «در نهایت تاثیر تورم را در بخش فرهنگی خواهیم دید که باعث افت آموزش خواهد شد.»
افقه معتقد است علاوه بر نابرابری درآمدی، نابرابری آموزش نیز در حال لطمه زدن به جامعه است و این روند دیر یا زود خود را بهعنوان یک مانع و سد در مسیر توسعه نشان خواهد داد.
روزنامه «اقتصاد» نیز در شماره پنجم مهرماه خود به این موضوع پرداخته و هشدار داده بود که کاهش سهم هزینه آموزش از کل هزینهخانوار که به دلیل مشکلات معیشتی خانوارها به وجود آمده، باعث کاهش سرمایه انسانی در آینده شده و خطر ماندگاری فقر در خانوارهای فقیر را افزایش میدهد.
نویسنده این گزارش با استناد به آمار و ارقام منتشر شده توسط نهادهای مختلف در جمهوری اسلامی تاکید کرده است خانوارهای دارای کودک در بین فقرا بیشتر بوده و سهم هزینههای ضروری مانند خوراک و مسکن از کل هزینههای این خانوارها به مراتب بیشتر از سایر خانوارها بوده و همین موضوع باعث میشود تا توان پرداخت خانوار برای آموزش نیز کاهش یابد.
فقر در ایران باعث دورماندن طیف وسیعی از دانشآموزان از آموزش شده است بهطوریکه «گزارش وضعیت اجتماعی و فرهنگی ایران بهار۱۴۰۲» منتشر شده توسط مرکز آمار ایران نشان میدهد که در سال تحصیلی ۱۴۰۲-۱۴۰۱، بیش از ۵۵۶ هزار کودک در سن «۱۵ تا ۱۷ سال» از تحصیل بازماندند که ۲۹۵ هزار تن، پسر و ۲۶۱ هزار تن، دختر هستند.
علی اصغر فانی، وزیر اسبق آموزش و پرورش نیز روز ۱۹ شهریور به استناد آمار مرکز پژوهشهای مجلس شورای اسلامی، تعداد «بازماندگان از تحصیل» در ایران را «۹۳۰ هزار تن» اعلام کرده و گفته بود که آنها، «بیسوادان آینده» را تشکیل میدهند.
آمارهای رسمی در جمهوری اسلامی در حالی چنین وضعیتی را نشان میدهد که سابقه «آمار سازی» و دستبردن در شاخصها و شیوههای محاسبه توسط نهادهای رسمی جمهوری اسلامی همواره مورد توجه کارشناسان مستقل قرار گرفته و از این رو اعتمادی به درستی آنها وجود ندارد. برهمین اساس کارشناسان معتقدند که هم نرخ تورم بسیار بالاتر از اعداد اعلام شده است و هم میزان کودکان بازمانده از تحصیل و هم میزان افراد درگیر با فقر.
این اتفاقات در حالی است که جمهوری اسلامی بدون توجه به عواقب آن تمرکز خود را چه به لحاظ سیاستگذاری و چه در بخش بودجه بر روی تغییر محتوا و تزریق بیشتر مباحث ایدئولوژیک در کتابهای درسی و سیستم آموزشی کشور و پالایش معلمان و اساتید منتقد گذاشته است.