اعتراض فعالان دانشجویی به تشکیل پرونده بیماری روانی برای آهو دریایی

آهو دریایی، مشهور به دختر علوم و تحقیقات که در اعتراض به حجاب اجباری نیمه‌برهنه شد.

جمعی از فعالان دانشجویی در دانشگاه‌های مختلف ایران در بیانیه‌ای با حمایت از زنان و حرکت اعتراضی آنها برای رسیدن به حقوق قانونی و آزادی‌های فردی، از آهو دریایی، دختر علوم‌وتحقیقات، دفاع و تشکیل پرونده بیماری روانی برای او را محکوم کردند.

به گزارش کانال تلگرامی شوراهای صنفی دانشجویان کشور، در بیانیه این گروه از دانشجویان آمده است که «کنش هنجارشکن دختر علوم‌وتحقیقات با وجود اینکه به چشم‌های ما ناآشنا بود، لحظه‌ای از خشم، عصیان و کلافگی را پیش چشم همه آورد.»

اشاره بیانیه به آهو دریایی، دانشجوی ترم هفتم زبان فرانسه در دانشگاه آزاد واحد علوم و تحقیقات تهران بود که روز ۱۲ آبان پس از «تعرض حراست دانشگاه» به او به بهانه تن ندادن به حجاب اجباری، در اقدامی اعتراضی در محوطه این دانشگاه برهنه و پس از این اقدام، توسط ماموران حکومتی بازداشت شد.

امضا کنندگان بیانیه اعلام کردند که «ما، جمعی از فعالین دانشجویی دانشگاه‌های کشور، در این بیانیه بر آن شدیم که با سرفرازی از کنش شجاعانه‌ آهو دریایی دفاع کنیم؛ هرگونه تشکیل پرونده روانی برای او را محکوم کرده و نوید می‌دهیم مقاومت تا رهایی زنان از یوغ سرکوب‌های سیستماتیک پدرسالارانه ادامه خواهد داشت.»

همچنین ببینید: خبرنامه امیرکبیر: در دانشگاه علوم و تحقیقات، «حکومت نظامی» برقرار است

بیانیه از سوی جمعی از فعالان دانشجویی دانشگاه تهران، گیلان، تربیت‌مدرس، طباطبایی، علم‌و‌صنعنت، بهشتی، نوشیروانی بابل و خواجه‌نصیر امضا شده است.

آنها با تاکید بر این نکته که از «خیزش گسترده‌ زنان در اسفند ۱۳۵۷ تا خیزش زن زندگی آزادی»، مقاومت زنان علی رغم سرکوب‌های مهلک هرگز فروننشسته‌است، به خودسوزی هما دارابی، متخصص پزشکی کودکان و روانپزشک در سال ۱۳۷۲ در اعتراض به حجاب اجباری و به حرکت اعتراضی دختر انقلاب، ویدا موحد در سال ۱۳۹۶ اشاره کردند.

این گروه از دانشجویان تاکید کردند که «نظم پدرسالار دست‌دردست نظام سرمایه‌ می‌کوشد تا زن را در بیشترین حالت ممکن نامرئی ساخته و وی را بدل به سایه‌ای بُت‌واره از کالا سازد.» و افزودند که در ایران، خصوصا بعد از استقرار جمهوری اسلامی و تصویب قوانین کشور بر مبنای اسلام شیعی، حقوق زنان نادیده گرفته شده است.

بر همین اساس، بیانیه اشاره کرده است که «نهادها و نیروهای تاریخی هر مطالبه‌ هنجارشکنانه و بنیادینی از طرف زنان را در باب بدن و زیست فردی-اجتماعی‌شان به شکل‌های مختلف مسدود می‌سازند و خانواده همچنین بستر بازتولید مذهب و مناسبات خلق‌شده‌ آن است.»

بیانیه در تایید همراهی برخی خانواده‌ها با این رویکرد و تلاش سیستم حاکم برای همراه نگه داشتن خانواده‌ها با خود در موضوع برخورد با زن نوشته است: «اظهارات برخی مقامات حاکمیت جمهوری اسلامی، مبنی برر تحویل خانواده دادن دختر علوم تحقیقات، و تحت مراقبت بودن وی نشان از بازتولید مشروعیت نهاد مرتجع خانواده به‌عنوان آخرین سنگر سرکوب زنان و اقلیت‌های جنسی و جنسیتی دارد.»

دانشجویان امضا کننده بیانیه همچنین اشاره کردند که حاکمیت به‌همراهی خانواده و ارتجاع موجود در لایه‌های اجتماع، همواره به دست‌آویز «دیوانه‌انگاری» ِ کنش‌های اعتراضی، در صدد «نقضِ موجودیت مستقل زنان در سپهر‌های اجتماعی، و همچنین انقیاد آنان در میان دیوارهای بلند اندرونی‌های نهاد‌های اجتماعی حاکمیتِ پدرسالار» است.

بیانیه با بازخوانی روند تاریخی چگونگی شکل‌گیری حجاب اجباری بعد از سال ۵۷ و شکل‌گیری اعتراض به حجاب اجباری از همان ماه‌های نخست پس از وقایع ۵۷، نوشته است: «با اجباری شدن حجاب، بدن زن مضاعف نشان‌دار و طرد شد.»

امضاکنندگان بیانیه همچنین با اشاره به سیاست حجاب اجباری جمهوری اسلامی اضافه کردند: «دانشگاه، به عنوان نهادی وابسته به حکومت، همواره نقش سرکوبگر خود را در برابر تن زن ایفا کرده است.»

مرورگر شما HTML5 را پشتیبانی نمی کند

قانون «عفاف و حجاب» در ایران؛ کمیساریای عالی حقوق بشر خواستار لغو این قانون شد

از نگاه امضا کنندگان این بیانیه، انواع و اقسام محدودیت‌های اعمال شده در خوابگاه و دانشگاه، نوع خاصی از سبک زندگی را به دانشجویان زن تحمیل می‌کند و لحظه‌لحظه‌ی زیست دانشگاهی را برای آنان بدل به «میدان جنگ» می‌کند.

آنها نوشتند: «اصرار داریم و تاکید می‌کنیم که کنش دختر علوم‌وتحقیقات درخششی یک‌باره نبود و هرگونه تاریخ‌‌زدایی از شورش او کج‌فهمی‌ای خام اندیشانه است چرا که دستان آهو را در دستان هما، ویدا و دیگر خواهران عصیانگرمان -که نامی از آن‌ها نمی‌دانیم- دیده‌ایم.»

بیانیه به «خیزش زن زندگی آزادی» نیز اشاره کرده و نوشته است که با گذشت دو سال از این خیزش، در اقدامی جدید حاکمیت ارتجاع درصدد تنظیم و اجرای لایحه‌ای با عنوان «عفاف و حجاب» درآمده است.

از نگاه امضاکنندگان بیانیه اعتراضی، این لایحه با «تکیه بر محوریت نهاد مرتجع خانواده، برای دفاع از ارزش‌های پدرسالارانه‌ آن، فرمانی بر تمام شاخ‌وبرگ‌های ایدئولوژیک دولت صادر کرده‌است تا بدن‌های عصیان‌گر را با سازوکارهای نوینی تنبیه، طرد و سرکوب کنند.»

در ادامه این متن آمده است که لایحه‌ مذکور در ابعاد گسترده‌ای، «رویای تنگ‌تر ساختن فضای شهری و سپهر عمومی برای زنان را دارد. از همین رو، مسئولیت‌های گوناگونی برای نهادهای مختلف نظیر شهرداری، صداوسیما، دانشگاه، مدارس، وزارت‌خانه‌ها و تقریبا تمامی نهادهای موجود در کشور تعیین شده‌است؛ تمهیداتی که سرکوب را در سطوح مختلف، از چینش فضای شهری و تبلیغاتی تا عبور و مرور در اماکن عمومی، می‌گستراند.»

قانون حجاب اجباری موسوم به «عفاف و حجاب» که پس از کشته شدن مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد و آغاز اعتراضات سراسری در ایران، و در واکنش حکومت به گسترش مخالفت زنان با حجاب اجباری تدوین شد، از همان ابتدای انتشار در ۱۰ آذرماه، با موجی از اعتراض افکار عمومی مواجه شده است.

این در شرایطی است که تاکنون اقدامات حکومت ایران برای اعمال حجاب اجباری در دو سال گذشته نیز تاکنون بی‌ثمر مانده بود.

از سوی دیگر، سرکوب زنان به بهانه حجاب اجباری از سوی جمهوری اسلامی، انتقادهای گسترده بین‌المللی را در پی داشته است.