مروری بر کارنامه حمید بقایی

مروری بر کارنامه حمید بقایی

محمود احمدی‌نژاد طی حکمی، حمید بقایی را به دلیل «کاردانی، کارآمدی، شایستگی‌های فردی و توان مدیریتی» به عنوان معاون اجرایی رئیس‌جمهوری و سرپرست نهاد ریاست جمهوری منصوب کرده است. حمید بقایی که هم اکنون مشاور و نماینده ویژه محمود احمدی‌ نژاد در امور آسیاست، عنوان قائم مقام سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری را نیز به عهده دارد.

احمد جلالی فراهانی، روزنامه نگار و دبیر پیشین سرویس اجتماعی خبرگزاری مهر در گفتگو با صدای آمریکا ضمن اشاره به پیشنیه کاری حمید بقایی و برشمردن سوابق کاری آقای حمید بقایی، به برخی تخلفات اداری و اخلاقی وی اشاره نموده است.

صدای آمریکا: آقای جلالی فراهانی، آقای احمدی‌نژاد طی حکمی، حمید بقایی را به عنوان جانشین اسفندیار رحیم مشایی و به عنوان مدیری کاردان و کارآمد دارای شایستگی‌های فردی و توان مدیریتی بالا معرفی نمودند، آیا از پیشینه کاری ایشان اطلاعی دارید؟

احمد جلالی فراهانی: حمید بقایی کسی است که احمدی‌نژاد را «کوروش زمانه» می‌داند و در سخنرانی که در ترکیه داشته از مولانا به عنوان عارف ترک و شاعری غیرایرانی نام برده است. ایشان در دوره کوتاهی که از طرف آقای احمدی‌نژاد به عنوان نماینده رییس دولت در امور آسیا، انتخاب شد با اشاره به ماجرای کشتار ارامنه توسط دولت عثمانی بلوایی را به راه انداخت که منوچهر متکی وزیروقت امورخارجه ایران، مجبور شد رسما از دولت ترکیه عذرخواهی کند . بقایی را بهتر از همه شاید خجسته خواهرزاده آقای خامنه‌ای که معاونت صدای جمهوری اسلامی را برعهده دارند، بشناسند. چون مجبور شد در اواخر دهه هفتاد و اوایل دهه هشتاد وی سر ماجرای فساد اخلاقی که در آن زمان به واسطه آقای مشایی مسئول سایت رادیو تهران شده بودند، از رادیو اخراج کند و هنوز هم داستان آن ماجرا بر سر زبان کارکنان رادیو هست. در آن زمان بقایی با سوء استفاده از نام «امام زمان» یکی از زیردستان خودشان را با این عنوان که من خواب امام زمان را دیدم که حتما باید با تو ازدواج کنم و از شما صاحب اولاد شوم، راضی به روابط نامشروعی کردند که پرونده‌اش به شدت همه گیر و منجر به اخراج هر دو طرف از رادیو توسط آقای خجسته شد.

صدای آمریکا: آیا این ادعای شما در خصوص بقایی، در محافل قضایی ایران هم به ثبت رسیده؟ و یا در زمانی که در رادیو تهران فعالیت داشتید، از این اطلاعات با خبر شدید؟

احمد جلالی فراهانی: پرونده فساد اخلاقی بقایی، هم اکنون در دیوان عدالت اداری ایران ثبت شده و شاکی این پرونده هم در واقع شخص حقیقی نیست، بلکه حراست صدا و سیمای جمهوری اسلامی هست. ضمن اینکه بقایی معروف به داشتن روابط پرحاشیه با خانم هاست و چند نفر از کارکنان زن سازمان میراث فرهنگی صرفاً به دلیل گریختن از شرایط غیراخلاقی که آقای بقایی برایشان ایجاد کرده بود از این سازمان ترک شغل کرده اند و خانه نشین شده اند.که من برای حفظ آبروی آنان در این باره حرفی نمی زنم. نمونه اخیر این گونه روابط بقایی ماجرای «آزاده اردکانی» هست که ابتدا به عنوان مترجم و بعد به عنوان معلم زبان ایشان و مشایی در سایت «آریا» که سایت رسمی سازمان میراث فرهنگی و گردشگری ایران است مشغول به کار می‌شود و در مدت کمتر از سه سال این خانم رییس آن سایت می‌شود و بعد هم یک شبه ره صد ساله را طی می‌کند و به عنوان مدیر موزه ملی ایران مشغول به کار می‌شود و جالب است که بدانید این خانم کسی است که واسطه شد بین مشایی و هدیه تهرانی هنرپیشه معروف سینما و وام ۲۷۰ میلیونی به ایشان که تنها با کمک بقایی محقق شد و ماجرای برگزاری نمایشگاه عکس خانم هدیه تهرانی با دخالت مستقیم حمید بقایی عملی شد.

اساسا خانم اردکانی که از نزدیکان بقایی است واسطه بین ایشان و دولت آقای احمدی‌نژاد برای جلب هنرمندان و هنرپیشه‌هایی نظیر خانم افشار و مهتاب کرامتی و کسانی که شاید صلاح نباشد نام ببرم، هستند. به هر حال روابط مسئله دار بقایی با خانم‌ها زبانزد است. زمانی که در رادیو تهران کار می‌کردند کار به حدی بالا گرفت که آقای خجسته خواهر‌زاده آقای خامنه‌ای ایشان را اخراج کردند و بعد که مشایی به عنوان رییس سازمان فرهنگی و هنری شهرداری به ریاست احمدی‌نژاد به شهرداری منتقل شدند، بقایی هم به آنجا رفتند و در زمانی که مشایی به عنوان رییس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری مشغول به کار شد، بقایی با مدرک تحصیلی «آی تی» که مرتبط با سمت ایشان نبود به عنوان قائم مقام سازمان میراث فرهنگی انتخاب شدند و عملاً همه کاره این سازمان شخص بقایی بود. من اگر بخواهم کارنامه ای از عملکرد ایشان در آن دوره ارائه کنم ، می‌توانم به اخراج گسترده کار‌شناسان حوزه میراث فرهنگی با برچسب های سیاسی و امنیتی، تخریب سقف آرامگاه کوروش به بهانه مرمت، تخریب سنگ فرشهای مسجد وکیل شیراز به بهانه مرمت، ماجرای سی و سه پل و تونل مترو، آبگیری سد سیوند، عبور مترو از میدان نقش جهان، حفر تونل زیر چهارباغ عباسی اصفهان، ماجرای تخریب کتیبه هخامنشی در جزیره خارک، تخریب خانه شیخ بهایی در اصفهان، تخریب سازه‌های آبی شوشتر، بی‌سرانجامی سرنوشت ده‌ها هزار لوح گلین هخامنشی که همچنان در آمریکا اشاره کنم. نابودی آب انبار سپه داری اراک و مواردی که اگر بخواهم ادامه داهم واقعا کارنامه ایشان در حوزه مدیریت میراث فرهنگی وحشتناک است و جالب است که بدانید روش و منش آقای بقایی در منکوب کردن مخالفین و منتقدین به مراتب افراطی‌تر و تندرو تر از مشایی و احمدی‌نژاد است. در کارنامه کاریشان وجود دارد چه در حوزه مدیریتی، چه در حوزه اخلاقی و حتی در حوزه مالی هم دچار مشکلات و مسایل جدی وجود دارد که پرونده‌های آن در محاکم قضایی به ثبت رسیده.

صدای آمریکا: ممکن است درباره خانم اردکانی هم که در حال حاضر ریاست موزه ملی ایران را به عهده دارند، توضیح بدهید؟

احمد جلالی فراهانی: بقایی با انتخاب خانم اردکانی به عنوان رییس موزه ملی ایران، سبب نگرانی جدی بسیاری از کار‌شناسان سازمان میراث فرهنگی شده اند. برای اینکه ما در موزه ملی ایران، پانصد و پنجاه هزار شی باستانی داریم که یکصد و ده هزار قطعه آن‌ها ثبت شده و شناسامه دارند و یکصد و پنجاه هزار قطعه توقیفی هستند و دویست هزار شی هنوز ثبت نشده اند و بسیاری از کار‌شناسان میراث فرهنگی، نسبت به سرنوشت آن دویست هزار شی به شدت نگران هستند. چون بقایی سابقه دلالی آثار باستانی و آثار با ارزش تاریخی ایران و خروج آن‌ها از کشور دارد.

احمد جلالی فراهانی: هفته نامه نهم دی، وابسته به حمید رسایی نماینده مجلس، چند روز گذشته در مطلبی نوشته بود که بقایی با شخصی که عنوان شده خودرو احمدی‌نژاد را خریداری کرده، همکاری‌هایی داشته و شخص خریدار، از طریق دوستی با بقایی، امتیاز شرکت هواپیمایی «آتا» را از این طریق به دست آورده.

احمد جلالی فراهانی: شخص مورد نظر شما، محمدرضا زنوزی است. ایشان دوازده سال پیش در تبریز یک کارگر ساده در شرک «آیدم» بودند. با این همه نام وی برای نخستین بار در رسانه‌های ایران به عنوان خریدار دو و نیم میلیارد تومانی خودرو آقای احمدی‌نژاد در شرایطی مطرح می‌شود که یک بدهی هزار و دویست میلیارد تومانی اش به شبکه بانکی کشور توسط گروه احمدی نژاد و مشایی نادیده گرفته می شود. بد نیست بدانید که ایشان از طریق بقایی موفق شد نمایندگی پروازهای خطوط هواپیمایی «آتا» را با کمک عبدالله گل، در ترکیه به دست آورد. جالب اینجاست که این فرد که به واسطه روابطش با بقایی و مشایی یکی از اصلی ترین سهامداران یکی از مهمترین کارخانه های فولاد ایران است و علاوه بر آن سی درصد سهام بانک گردشگری را به واسطه شخص بقایی داراست و سی و چهار درصد از سهام بانک سامان را هم در اختیار دارند و بخشی از سهام ایران خودرو تبریز را هم از طریق اسفندیار رحیم مشایی به دست آوردند. و همه این‌ها با وساطت مستقیم بقایی اتفاق افتاده، چون بر اساس اطلاعات من زنوزی از اقوام همسر بقایی است.

صدای آمریکا: با توجه به ارتباط فکری و کاری نزدیکی که بقایی و مشایی دارند و شما هم اشاره داشتید، برکناری مشایی با چه هدفی می تواند انجام شده باشد؟

احمد جلالی فراهانی: به نظر من این برکناری نیست، بلکه ورود بقایی به کاخ ریاست جمهوری در ادامه سیاست های احمدی نژاد و مراد ایشان اسفندیار رحیم مشایی برای فتح کرسی های مجلس نهم است. شخص مشایی در ایام پیش از تعطیلات نوروز از این تغییر خبر داده بود که من به زودی معاون اجرایی رییس جمهوری را معرفی می‌کنم و انتخاب بقایی هم مطابق با نظر وی بوده و روز گذشته هم مشایی با سایت خبرآنلاین مصاحبه‌ای انجام داده و گفته که این اقدام از قبل طراحی شده است. همانطوری که گفتم با توجه به انتخابات دوره نهم مجلس شورای اسلامی و نظر به انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۹۲، احمدی‌نژاد درحال آرایش گروه خود برای به دست آوردن اکثریت کرسی‌های مجلس و تعیین رییس جمهور آینده است. و شاید انتخاب بقایی با توجه به مشی افراطی وی به این جهت باشد که بقایی زیر شلیک مستقیم اصولگرایان محافظه کار نزدیک رهبر ایران قرار ندارند و ثانیا مشایی می‌تواند پشت پرده هدایت گروه احمدی‌نژاد را برای کسب کرسی‌های مجلس، بهتر برعهده بگیرد و البته از این طریق فشارهایی که به واسطه حضور مشایی در دولت است از شانه احمدی نژاد بر داشته می شود و فراموش نکنیم که احمدی نژاد امتیازهای به مراتب با ارزش تری را از این جابجایی در معادله ها و منازعه های قدرت به دست خواهد آورد.

صدای آمریکا: برخی روزنامه نگاران معتقدند که گروه اجرایی ریاست جمهوری در دوره احمدی‌نژاد، دشواری هایی را در نحوه و چگونگی اطلاع رسانی به وجود آوردند، آیا شما این نظر را تایید می‌کیند؟

احمد جلالی فراهانی: یکی از ویژگی‌های بقایی این است که به خوبی نقش رسانه و اهمیت تبلیغات را می داند. چنانکه مشایی هم می داند. فراموش نکنیم که اینها مدتی در رادیو بوده اند. مشایی هم رئیس رادیو تهران بود و هم رییس رادیو پیام. اینها به خوبی با کارکرد رسانه به ویژه رسانه های فراگیر نظیر اینترنت و روزنامه آشنا هستند. نحوه مقابله با رسانه ها را هم به زعم خودشان خوب می دانند. می دانند که خبرنگاران در ایران پناه و پیوندی با قدرت ندارند. مثلاً در دوره مدیریت آقای بقایی در هنگامی که قائم مقام سازمان میراث فرهنگی بودند و چه زمانی که به عنوان رییس سازمان میراث فرهنگی انتخاب شدند، بایکوت خبری و جلوگیری از مصاحبه کار‌شناسان و مسئولان سازمان میراث فرهنگی با رسانه‌های منتقد و مخالف باب شد. البته ابزار هم دارند. من در مورد خودم می گویم زمانی که ما در خبرگزاری مهر عکس‌های مربوط به تخریب آرامگاه کوروش را منتشر کردیم، شخص بقایی ابتدا سعی کرد با واسطه مرا تطمیع کند تا نام کارمندی که آن عکس ها را در اختیار من قرار داده بود را به او بدهم. به طرق مختلف درصدد برآمدند تا با فرستادن هدیه، واسطه، با من کنار بیایند اما وقتی با مقاومت من روبرو شدند، کارشان به تهدید جانی هم رسید و من حتی از سازمان میراث فرهنگی و شخص بقایی در دادگاه شکایت کردم که به جایی نرسید. بعد آمدند و یک نامه به بیت رهبری نوشتند که این عنصر خود فروخته در خبرگزاری مهر نفوذ کرده است. از آن طرف شخص حمید بقایی نامه ای داد به همه نهادهای زیرمجموعه سازمان میراث که به هیچ وجهی نباید با خبرنگاران خبرگزاری مهر مصاحبه کنید یا در برنامه های خبری از آنان دعوت کنید. می‌خواهم بگویم، روش بقایی چه در دورانی که به عنوان قائم مقام سازمان میراث فرهنگی و چه در زمانی که به عنوان رییس سازمان میراث فرهنگی مشغول به کار بود تنها تهدید، تحدید و بایکوت خبرنگاران نبود. آنان تلاش می کردند در ابتدا نیروهای حرفه ای را جلب و تطمیع کنند. من مطمئن هستم که اساسا ورود ایشان به مجموعه کاخ ریاست جمهوری برای این هست که حوزه مدیریت رسانه را هم به گردن ایشان بیندازند تا بتواند آنجا جبهه جدیدی باز کند علیه رسانه‌های منتقد داخل و خارج از کشور و با‌‌ به کارگیری روزنامه نگاران حرفه ای و اصلاح طلبی که غم نان دارند و جایی برایشان امکان کار کردن نیست در پی جذب افکار اقشار نخبه جامعه برآیند و اتفاقاً اشکالی هم ندارد. چون به هرحال همین کار هم موجب رونق روزنامه نگاری در ایران می شود و برنده نهایی روزنامه نگاری در ایران است. البته استفاده از روش هایی نظیر اتهام زدن به خبرنگاران و روزنامه نگاران منتقد و مخالف دولت و تطمیع و تهدید آن‌ها هم جزو برنامه هایشان است تا بلکه بتوانند از گردنه انتخابات مجلس و ریاست جمهوری آینده عبور کنند.