علیرضا نادر، پژوهشگر ارشد امور بین المللی در مؤسسه راند است. این مؤسسه برای دولت آمریکا و سازمان های وابسته به مجموعه حکومتی آن، اطلاعات مستند و نظرگاه ها و توصیه هایی گرد می آورد. در گزارشی که علیرضا نادر روز سه شنبه در برابر کمیته روابط خارجی مجلس نمایندگان آمریکا به مجلس ارائه داد، پیش از دادن توصیه هایی درمورد چگونگی سیاست های آمریکا پس از به قدرت رسیدن حسن روحانی، به سه نکته اشاره کرده است:
۱ـ انتخاب حسن روحانی نشان دهنده نومیدی و دلسردی و مخالفت عمیق مردم ایران با تصمیم های رهبران است. انتخاب آقای روحانی در واقع نشان دهنده دست رد مردم بر سیاست معروف به «مقاومت» در قبال برنامه هسته ای ایران است که مورد تاکید و توجه علی خامنه ای و محمود احمدی نژاد، رهبر و رئیس جمهوری فعلی ایران است. سیاستی که به انزوای روزافزون ایران و ویرانی اقتصادی آن انجامیده است.
۲ـ این انتخابات همچنین نشان می دهد که سیاست فشار امریکا بر ایران نتیجه دادن آغاز کرده است. پیشرفت مستمر ایران در زمینه برنامه اتمی آن هزینه گزافی بر این کشور تحمیل کرده است. به گفته وزیر نفت ایران، صادرات انرژی ۴۰ درصد کاهش یافته است. دولت ایران نرخ تورم را ۳۰ درصد اعلام کرده و این درحالی ست که به ادعای بسیاری از اقتصاد دانان نرخ واقعی آن بسیار بالاتر است. ریال، ارز ایران، تنها نسبت به سال ۲۰۱۲، یک سال پیش، ۸۰ درصد ارزش خود را ازدست داده است. معیشت بسیاری از مردم ازجمله طبقه متوسط به وضعیتی خطیر و خطرناک گرفتار آمده است.
سیاست های احمدی نژاد و خامنه ای بویژه در زمینه برنامه هسته ای آن نظام جمهوری اسلامی را مورد تهدید جدی قرار داده است. احتمال می رود که خامنه ای از طریق حسن روحانی درجست و جوی برون شدی از بحران کنونی برآید.
۳ـ ریاست جمهوری حسن روحانی می تواند فرصت تازه ای برای حل بحران اتمی از راه دیپلماسی پیش آورد. تجربه پیشین او به عنوان مذاکره کننده ای قابل درمورد مسئله هسته ای و موضع میانه روانه او در زمینه سیاست خارجی خود مایه دلگرمی ست. بااین حال، نباید منتظر تغییر در همه سیاست های ایران بود. مثلا ایران بی تردید موضع خود را در حمایت از رژیم سوریه رها نخواهد کرد. با این حال آقای روحانی می تواند با انتصاب مذاکره کننده هسته ای و چهره های مهم دیگر فرصتی برای تغییر شکل در برنامه هسته ای ایران داشته باشد.
پیشنهاد ها:
اعمال فشار در عین فراهم آوردن سازش آبرومند
هنوز زمان و فضای کافی برای موفقیت دیپلماسی تحریم امریکا وجود دارد. اما در صورتی که ایران به تحریم ها، نه به عنوان راهی برای دست یابی به راه حل، بلکه به عنوان ابزاری برای انفجار از درون و فروپاشی نظام بنگرد، مذاکرات میان ۵+۱ و ایران، ممکن است به شکست منتهی شود. سیاست امریکا باید طوری موازنه شود که در عین اعمال فشار، برای ایران راهی آبرومندانه برای مصالحه فراهم کند.
به این معنی که برای غنی سازی ایران سقفی تعیین شود، حد معینی برای تعداد نیروگاه ها درنظر گرفته شود، و ایران بتواند میزان معینی از اورانیوم غنی شده در اختیار داشته باشد. در عوض ۵+۱ باید حق ایران را در غنی سازی اورانیوم برای مقاصد صلح جویانه بپذیرد و به برداشتن تحریم های طاقت فرسا دست بزند.
جدا کردن مذاکرات هسته ای از مسائل دیگر
هر تحریمی که درآینده اعمال می شود باید بویژه برای تأثیر بر محاسبات هسته ای نظام طراحی شده باشد. به علاوه، تحریم ها باید تنها در صورت به نتیجه رسیدن مذاکرات در چارچوب هسته ای میان ایران و ۵+۱ برگشت پذیر باشند. به این معنی که نباید مسائل دیگر مانند حقوق بشر و یا رفتار ایران در منطقه وارد این مذاکرات شود.
حفظ و تداوم ائتلاف جهانی علیه ایران
به علاوه، ایالات متحده باید این آزادی را داشته باشد که در صورت لزوم درقبال کشورهای ثالثی که این تحریم ها را رعایت می کنند، آسان گیری هایی روا دارد. به این ترتیب واشنگتن می تواند ائتلاف بین المللی چشمگیری را که در حال حاضر برای منزوی کردن ایران ایجاد شده، حفظ کند.
هدف گیری صحیح تحریم ها
تحریم ها در آینده باید هرچه بیشتر رژیم ایران را هدف بگیرند. تحریم ها تا به حال به رژیم لطمه زده اند اما مایه رنج و عذاب مردم نیز شده اند. در این زمینه تحریم هایی نظیر تحریم های اخیر اداره خزانه داری آمریکا که امپراتوری تجاری خامنه ای را هدف گرفته، توصیه می شود. به علاوه آمریکا باید تضمین کند که تحریم ها کمبود غذا و دارو به بار نیاورد. این امر می تواند به ابزار تبلیغات ضد آمریکایی رژیم تبدیل شود و حسن نیت ایرانیان به آمریکا را ازبین ببرد. همچنین امریکا و متحدانش باید ضمن گشودن راه های مناسب برای ارتباط با مردم ایران، نقض حقوق بشر در ایران را قاطعانه پیگیری کنند.
تعامل پیش از تحریم
انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۳ نشان داده است که نظام جمهوری اسلامی اگرچه اقتدار طلب و خودرأی است اما در برابر فشار واکنش نشان می دهد.
واشنگتن باید پیش از اتخاذ تحریم های جدید با آقای روحانی به تعامل بپردازد. اما اگر واکنشی از نظام دریافت نشد، فشار هارا شدید تر کند.
پیش بینی آینده ایران امری ناممکن است. اما زمان با امریکا و مردم ایران مساعد است. آمریکا هنوز فرصت دارد که بن بست هسته ای ایران را به راه های دیپلماتیک حل کند و در عین حال به مردم ایران در ایجاد آینده ای بهتر برای کشورشان یاری رساند.
۱ـ انتخاب حسن روحانی نشان دهنده نومیدی و دلسردی و مخالفت عمیق مردم ایران با تصمیم های رهبران است. انتخاب آقای روحانی در واقع نشان دهنده دست رد مردم بر سیاست معروف به «مقاومت» در قبال برنامه هسته ای ایران است که مورد تاکید و توجه علی خامنه ای و محمود احمدی نژاد، رهبر و رئیس جمهوری فعلی ایران است. سیاستی که به انزوای روزافزون ایران و ویرانی اقتصادی آن انجامیده است.
۲ـ این انتخابات همچنین نشان می دهد که سیاست فشار امریکا بر ایران نتیجه دادن آغاز کرده است. پیشرفت مستمر ایران در زمینه برنامه اتمی آن هزینه گزافی بر این کشور تحمیل کرده است. به گفته وزیر نفت ایران، صادرات انرژی ۴۰ درصد کاهش یافته است. دولت ایران نرخ تورم را ۳۰ درصد اعلام کرده و این درحالی ست که به ادعای بسیاری از اقتصاد دانان نرخ واقعی آن بسیار بالاتر است. ریال، ارز ایران، تنها نسبت به سال ۲۰۱۲، یک سال پیش، ۸۰ درصد ارزش خود را ازدست داده است. معیشت بسیاری از مردم ازجمله طبقه متوسط به وضعیتی خطیر و خطرناک گرفتار آمده است.
سیاست های احمدی نژاد و خامنه ای بویژه در زمینه برنامه هسته ای آن نظام جمهوری اسلامی را مورد تهدید جدی قرار داده است. احتمال می رود که خامنه ای از طریق حسن روحانی درجست و جوی برون شدی از بحران کنونی برآید.
۳ـ ریاست جمهوری حسن روحانی می تواند فرصت تازه ای برای حل بحران اتمی از راه دیپلماسی پیش آورد. تجربه پیشین او به عنوان مذاکره کننده ای قابل درمورد مسئله هسته ای و موضع میانه روانه او در زمینه سیاست خارجی خود مایه دلگرمی ست. بااین حال، نباید منتظر تغییر در همه سیاست های ایران بود. مثلا ایران بی تردید موضع خود را در حمایت از رژیم سوریه رها نخواهد کرد. با این حال آقای روحانی می تواند با انتصاب مذاکره کننده هسته ای و چهره های مهم دیگر فرصتی برای تغییر شکل در برنامه هسته ای ایران داشته باشد.
پیشنهاد ها:
اعمال فشار در عین فراهم آوردن سازش آبرومند
هنوز زمان و فضای کافی برای موفقیت دیپلماسی تحریم امریکا وجود دارد. اما در صورتی که ایران به تحریم ها، نه به عنوان راهی برای دست یابی به راه حل، بلکه به عنوان ابزاری برای انفجار از درون و فروپاشی نظام بنگرد، مذاکرات میان ۵+۱ و ایران، ممکن است به شکست منتهی شود. سیاست امریکا باید طوری موازنه شود که در عین اعمال فشار، برای ایران راهی آبرومندانه برای مصالحه فراهم کند.
به این معنی که برای غنی سازی ایران سقفی تعیین شود، حد معینی برای تعداد نیروگاه ها درنظر گرفته شود، و ایران بتواند میزان معینی از اورانیوم غنی شده در اختیار داشته باشد. در عوض ۵+۱ باید حق ایران را در غنی سازی اورانیوم برای مقاصد صلح جویانه بپذیرد و به برداشتن تحریم های طاقت فرسا دست بزند.
جدا کردن مذاکرات هسته ای از مسائل دیگر
هر تحریمی که درآینده اعمال می شود باید بویژه برای تأثیر بر محاسبات هسته ای نظام طراحی شده باشد. به علاوه، تحریم ها باید تنها در صورت به نتیجه رسیدن مذاکرات در چارچوب هسته ای میان ایران و ۵+۱ برگشت پذیر باشند. به این معنی که نباید مسائل دیگر مانند حقوق بشر و یا رفتار ایران در منطقه وارد این مذاکرات شود.
حفظ و تداوم ائتلاف جهانی علیه ایران
به علاوه، ایالات متحده باید این آزادی را داشته باشد که در صورت لزوم درقبال کشورهای ثالثی که این تحریم ها را رعایت می کنند، آسان گیری هایی روا دارد. به این ترتیب واشنگتن می تواند ائتلاف بین المللی چشمگیری را که در حال حاضر برای منزوی کردن ایران ایجاد شده، حفظ کند.
هدف گیری صحیح تحریم ها
تحریم ها در آینده باید هرچه بیشتر رژیم ایران را هدف بگیرند. تحریم ها تا به حال به رژیم لطمه زده اند اما مایه رنج و عذاب مردم نیز شده اند. در این زمینه تحریم هایی نظیر تحریم های اخیر اداره خزانه داری آمریکا که امپراتوری تجاری خامنه ای را هدف گرفته، توصیه می شود. به علاوه آمریکا باید تضمین کند که تحریم ها کمبود غذا و دارو به بار نیاورد. این امر می تواند به ابزار تبلیغات ضد آمریکایی رژیم تبدیل شود و حسن نیت ایرانیان به آمریکا را ازبین ببرد. همچنین امریکا و متحدانش باید ضمن گشودن راه های مناسب برای ارتباط با مردم ایران، نقض حقوق بشر در ایران را قاطعانه پیگیری کنند.
تعامل پیش از تحریم
انتخابات ریاست جمهوری ۲۰۱۳ نشان داده است که نظام جمهوری اسلامی اگرچه اقتدار طلب و خودرأی است اما در برابر فشار واکنش نشان می دهد.
واشنگتن باید پیش از اتخاذ تحریم های جدید با آقای روحانی به تعامل بپردازد. اما اگر واکنشی از نظام دریافت نشد، فشار هارا شدید تر کند.
پیش بینی آینده ایران امری ناممکن است. اما زمان با امریکا و مردم ایران مساعد است. آمریکا هنوز فرصت دارد که بن بست هسته ای ایران را به راه های دیپلماتیک حل کند و در عین حال به مردم ایران در ایجاد آینده ای بهتر برای کشورشان یاری رساند.