پال پیلار در ۲۸ سالی که در سازمان اطلاعات مرکزی آمریکا – سیآیای – خدمت کرد، به یکی از بهترین تحلیلگران سازمان تبدیل شد. وی اکنون در دانشگاه جورجتاون استاد میهمان است و مطالعات امنیتی تدریس میکند.
آقای پیلار در مقالهای در صفحه اینترنتی نشریه «اخبار کنسرسیوم» نوشته در هیچ مذاکرهای تا لحظه آخر نمیتوان مطمئن بود که هر یک از دو طرف، امتیازی را که در نهایت واگذار خواهد کرد، چقدر نگه میدارد. درباره مذاکرات هستهای با ایران نظرات خوشبینانهای داده شده، تا جایی که بعضی میگویند نباید به نشانههای بن بست در مذاکرات اعتنا کرد چون هر دو طرف بزرگترین امتیازهایی را که باقی مانده برای دقیقه آخر نگه داشتهاند.
بعید نیست؛ ولی باز هم به نظر میرسد که دلایل محکمی وجود دارد که مبادا بهترین فرصتی که در یک دهه فراهم شده، فدای مقابلهای بیثمر با ایران شود – این فرصت، اطمینان از هدف اعلام شده آمریکا برای جلوگیری از دستیابی ایران به سلاح هستهای، و آزاد کردن دیپلماسی آمریکا از قید و بندهاست تا واشنگتن بتواند با دیگر مشکلات منطقه بهتر دست و پنجه نرم کند.
اگر با سماجت به این ایده بچسبیم که برنامه غنیسازی اورانیوم ایران باید به تعداد معینی سانتریفیوژ محدود شود، و با عدم پذیرش این محدودیت از سوی طرف مقابل، توافق هستهای برهم بخورد، باید دید که آیا نظر ما آنقدر اهمیت دارد که به خاطرش کل توافق را برهم بزنیم یا نه – که البته در این صورت دیگر هیچ محدودیتی برای غنیسازی اورانیوم ایران وجود نخواهد داشت.
آقای پیلار در ادامه مینویسد باید امیدوار بود که عقل سلیم این نکته را به خوبی دریابد، و قدرت سیاسی به قدر کافی وجود داشته باشد تا در برابر درخواستهای کسانی که از ابتدا در روند مذاکرات هستهای با عقل و منطق مخالفت میکردهاند، بایستد. در حالی که تا تکمیل گفتگوها چندهفته بیشتر باقی نیست، شاید وقت آن فرارسیده که مقامات دو طرف میز مذاکرات مزایای رسیدن به توافق برای آزمودن یک چیز جدید را دریابند.
تا به حال جزئیات زیادی از توافق آزمایشی درز نکرده، که البته در هر توافقی نکتهای مثبت به شمار میرود چرا که نشاندهنده جدی بودن و حسن نیت طرفین توافق است. محرمانه نگه داشتن مسائلی که برسر میز مذاکره طرح و توافق شده یعنی این که هیچیک از طرفین به جایی نرسیده که بخواهد در برابر عموم، شکست مذاکرات را به گردن دیگری بیاندازد. و محرمانه بودن با این اصل که «تا وقتی بر سر همه چیز توافق حاصل نشود، هیچ توافقی در کار نیست» هم همخوانی دارد – این اصل انعطاف در پیشنهاد دادن و جستجوی فضایی برای چانهزنی را آسان میکند. اما وقتی خطر شکست توافق در چشمانداز دیده میشود، وقت آن است که چیز دیگری را بیازماییم.
تا آنجا که از مطالب درز شده درباره توافق برمیآید، مذاکرهکنندگان بر سر بیشتر مواد توافقنامه به زبان مشترکی رسیدهاند. تنها بر سر یکچند مورد جزیی – مثل ظرفیت غنیسازی اورانیوم و طول مدتی که ایران باید تحت محدودیتهای منحصر به فرد قرار داشته باشد، اختلاف نظر وجود دارد. طرفین باید این نکته را درنظر داشته باشند که بهتر است پیشنویس توافقنامه را به همین صورت فعلی به اطلاع عموم برسانند، و موارد مورد اختلاف را در پرانتز قرار دهند.
خواننده این مقاله تصدیق میکند که دشوارترین مشاجره سیاسی به شیوههای مختلف نه تنها میان دولتها و در اتاق مذاکره، بلکه به جای آن در درون هر یک از دولتها و بین تندروهای مخالفِ توافق حل و فصل میشود.
انتشار پیشنویسی شامل موارد مورد توافق و توافق نشده برای آگاهی عموم میتواند کمکی باشد به متقاعدکردن تندروهای مخالف توافق.
یک دلیل مشخص این که در معرض دید عموم گذاشتن پیشنویس تأکیدی است بر این که طرفین چقدر از راه را طی کردهاند؛ چقدر به امضای توافق نهایی نزدیک شدهاند؛ و اگر بر اثر سماجت و پافشاری بر برخی نکتههای کماهمیتتر کل توافق به هم بخورد، تا چه حد مایه شرمساری خواهد بود.
و باز هم این که اگر توافق مقدماتی منتشر شود، اثبات این که تفاوت تعداد سانتریفیوژهای مورد نظر یک طرف مذاکره با تعداد مورد نظر طرف دیگر به برهم زدن توافق می ارزد یا نه – هر چند که در واقع ارزشش را ندارد – زحمتی است که بر دوش مخالفان توافق خواهد افتاد.
اگر همه به پیشنویس توافق دسترسی داشته باشند، ممکن است مخالفانی که مدام عبارت تکراری و بیمعنی «عدم توافق بهتر از یک توافق بد است» را جار میزنند، دست از تکرار این شعار بردارند.
برای این که بدانیم یک توافق خوب است یا بد، باید آن را با عدم توافق مقایسه کنیم. با دیدن مواد و شرایط یک توافق، همه میتوانند این مقایسه را انجام دهند. آن وقت میتوان از تندروها خواست که «دقیقاً توضیح دهند که چرا عدم توافق بهتر از این شرایطی است که پیش روی شما قرار دارد.»
تندروها ناگزیر می شوند که توضیح دهند نبود یک توافق – یعنی نبود محدودیت روی غنیسازی اورانیوم ایران، و نبود بازرسی و نظارت بر برنامهها هستهای ایران – چطور می تواند بهتر از اجازه تولید تعداد مشخصی سانتریفیوژ به آن کشور باشد؟
نظرات آقای پیلار در واقع راهگشای متقاعد کردن مخالفان توافق هستهای هم در آمریکا و هم در ایران است – به ویژه وقتی به فواید انتشار پیش نویستوافق اشاره میکند. وی مقالهاش را با این جمله به پایان برده که «مذاکره و چانهزنی به جای خود، شاید پیشنویس توافق تنها زمانی علنی شود که مهلت پایان گفتگوها به سر رسیده، ولی توافقی به دست نیامده نباشد. اما آن زمان ممکن است خیلی دیر باشد.»