مادر نیکا شاکرمی در آستانه سالگرد کشته شدن مهسا امینی، در پیامی خطاب به مردم ایران اعتراضات «زن زندگی آزادی» را «شورش» در مقابل «مغزهای پوسیده» دانست و گفت که «بچههای ما» دنیایی «زیبا و پر از شادی» میخواهند.
نسرین شاکرمی در این پیام که روز سهشنبه ۱۰ مرداد در صفحه اینستاگرام خود منتشر کرد، با بیان این که «سالها است خرافهپرستان از شخصیتهای بزرگ دینی فقط برای عزاداری و اشک مردم را درآوردن استفاده میکنند»، گفت که «در منبر کمتر از عدالت، شجاعت، ظلمستیزی، و شادی آنها شنیدیم.»
این مادر دادخواه با بیان این که «بچههای ما علیه این مغزهای پوسیده شوریدهاند» و «دنیایی زیبا و پر از شادی را مطالبه میکنند»، گفت که «نباید داغ و درد مصیبتهای خود را صرفا به آه و ناله ختم کنیم.»
مادر نیکا شاکرمی تأکید کرد که «آه و ناله مدام از ما انسانهایی ضعیف و بیمار میسازد که هیچ کاری از آنها ساخته نیست.»
او با یادآوری نزدیک شدن به «سالروز این جنبش آزادیبخش»، از «همه» خواهش کرد که «داغ و دردهایمان را به جای ماتم و عزا به انگیزهای امیدبخش برای ساختن ایرانی آباد و آزاد تبدیل» کنند.
نسرین شاکرمی با اشاره به ضرورت پرداختن به «شادی و کسب و کار» ، گفت که در غیر این صورت، «روز به روز ما ضعیفتر خواهیم شد و کسانی که خون فرزندانمان از پنجه کثیفشان میچکد، فربهتر خواهند شد.»
مادر نیکا شاکرمی تأکید کرد: «من و امثال من که فرزندانمان در این راه جان دادند
بیشتر از هر کسی باید از حق حیات و آزادیهای شغلی و شهروندی دیگران دفاع کنیم و نباید راضی به آسیب دیدن زندگی و آبروی هیچ هموطنی در این مسیر باشیم.»
نسرین شاکرمی با درخواست بیتوجهی به «نقل قولهای متفرقه» درباره نیکا شاکرمی گفت که «شیاطین کمی از حقیقت را برای پوشاندن تمام حقیقت، آغشته به صدها دروغ میکنند و تحویل مردم میدهند.»
پس از کشته شدن نیکا شاکرمی، نوجوان ۱۶ ساله، در جریان سرکوب اعتراضات سراسری در تهران، مقامات جمهوری اسلامی جان باختن او را به «پرتاب شدن از ساختمان» و «خودکشی» نسبت دادند، روایتی که خانواده شاکرمی همواره آن را رد کرده است.
مادر نیکا شاکرمی پس از کشته شدن دختر نوجوانش در جریان سرکوب اعتراضات سراسری به صدای آمریکا گفته بود که فکر میکرده «چون نیکا بچه» است و «هیچ سابقهای» نیز ندارد، با گرفتن تعهد او را آزاد میکنند، اما پس از ۹ روز با پیکر بیجان او مواجه شد.
نسرین شاکرمی گفت: «من مظلومیتم را فریاد زدهام. بچه من مظلومیتش را فریاد زد و کشته شد. من فعلا کشته نشدهام ولی مظلومیتم را آن طوری که در توانم بوده فریاد زدهام.»