در حالی که بیش از دو هفته از جان باختن آرمیتا گراوند در پی برخورد «حجاببان» مترو میگذرد، منابع خبری به صدای آمریکا میگویند فشارهای نیروهای حکومتی بر زنان در ایران برای رعایت حجاب اجباری تشدید شده است.
یک شاهد عینی در تهران روز پنجشنبه ۲۵ آبان به صدای آمریکا گفت که «موتورسوارهای نیروی انتظامی لابهلای ترافیک کمین میکنند و پلاک ماشین زنها را استعلام میگیرند و اگر توقیف باشد، آنها را تعقیب میکنند.»
او همچنین تأکید کرد که در «کنار بعضی ایستگاههای اتوبوس، مأمور گذاشتهاند تا مانع از سوار شدن زنهای بدون حجاب بشوند.»
به گفته این منبع آگاه، «کنار مأمورها و حجاببانهای مترو، افرادی را گذاشتهاند که از زنها عکس و فیلم می گیرند و در ایستگاه مترو اگر زنی بدون توجه به آنها بخواهد سوار شود، کار به خشونت میکشد.»
همچنین یک زن در تهران به صدای آمریکا گفت که برای جلوگیری از برخورد با نیروهای حکومتی، «یک مسیرهایی را نمیروم» و بارها «مجبور شدهام راهم را طولانیتر کنم که از مرکز شهر عبور نکنم» تا «گرفتار گشت توقیف و حجاببانها نشوم.»
بنا به گفته یک شاهد عینی در اصفهان، وضعیت مشابهی در این کلانشهر در مرکز ایران نیز وجود دارد.
شاهد عینی همچنین به صدای آمریکا گفت که نیروهای سرکوب جمهوری اسلامی حتی «در جادهها خودروها را توقیف میکنند» و ماشین یکی از دوستانش را «در جاده شمال توقیف کردهاند و مجبور شده با تاکسی بین راهی به تهران برگردد.»
او با تأکید بر «تشدید آزارها و بازداشتها» گفت که «نگهبان ساختمان ما امروز زنگ زد و به من گفت خانه نیا، یک ماشین پر از لباس شخصی» در محل ایستادهاند و «مجبور شدم اول خواهرم را بفرستم برود دور بزند و چک بکند تا وقتی امن بود به خانه بروم.»
به گفته این شاهد عینی، در دادسرا به کسانی که بازداشت شده بودند «مدام تأکید میکردند که اطلاعرسانی نکن.»
او همچنین میگوید «هنوز زنهای بیحجاب زیادی دیده میشوند»، اما «دور گردن بیشترشان شال هست که اگر با خطر مواجه شدند، بپوشند» و «تعداد زیادی از کافهها را بستهاند یا ساعت فعالیتشان را محدود کردهاند.»
به گفته این منبع، در برخی کافهها «زنهای بیحجاب را راه نمیدهند یا مثلا میگویند روسری بپوش و از جلو دوربین رد شو و بعد برو توی محوطه روسریات را دربیاور» چرا که «میگویند فشارها برای تعطیلیشان زیاد شده»، اما «زنها هم میگویند، کافه نمیرویم و روسری هم نمیپوشیم.»
این شاهد عینی همچنین میگوید مقامات جمهوری اسلامی گویی از این که «احساس میکنند ماجرای جان باختن آرمیتا را کنترل کردهاند، حس پیروزی دارند» و از این رو فشارها را بر زنان، فعالان سیاس و مدنی، و همچنین روزنامهنگارها تشدید کردهاند.
او تأکید میکند که در پی حمایت و «اتحاد جهانی» علیه جمهوری اسلامی در اعتراضات سال گذشته این فشارها کمتر شده بود»، اما اکنون افزایش یافته است.
علاوه بر این، در رسانههای اجتماعی نیز گزارشهای شهروندی از تشدید برخوردهای نیروهای سرکوب حکومتی برای تن دادن زنان به حجاب اجباری منتشر شده که اظهارات شاهدان عینی صدای آمریکا را تأیید میکند.
یک کاربر در شبکه اجتماعی ایکس نوشته است: «هنوز یک ماه نشده یک بچه را در مترو کشتند. صد قدم آمدند جلو و دارند شدیدتر از همیشه ادامه میدهند. با کتک و تحقیر دختران نوجوان را از متروهای تئاتر شهر و انقلاب میبرند و حتی خبرهایش پخش نمیشود.»
او این رویه را «یک جنگ هرروزه» خوانده و تأکید کرده است: «خیلی از زنها مسیر همیشگیشان آن متروها است و هر روز را باید با تنش و استرس و تحقیر بگذرانند.»
به گفته این شهروند، نسخهای که نیروهای حکومتی در روزهای گذشته در تئاتر شهر اجرا کردند، «الآن دارند ایستگاه به ایستگاه گسترش میدهند.»
همچنین حامد سیاسیراد، روزنامهنگار، در روایتی که آن را «روایت یک توحش تکراری» خوانده، گفته که دوست او را «در نزدیکی چهارراه ولیعصر بازداشت» کردهاند و با «ضرب و شتم» او را به ماشین ون بردهاند و «حتی مأمور زنی که با آنها بود و میخواسته کمک کند، هل داده و پرت کردهاند.»
بر اساس این روایت، برخورد با بازداشتشدگان ناقض حجاب اجباری در کلانتری متفاوت بوده و «مأمور کلانتری» گفته «اینها سپاهی هستند و ما هم ازشان بدمان میآید» و توصیه کرده که «به ۱۹۷ زنگ بزنیم» و فرد بازداشتشده را «مجاب کرده که شکایت کند» و «البته ۱۹۷ گفته تخلف حجاببانها به ما مربوط نیست.»
سیاسیراد در این روایت متفاوت نوشته «در تمام مدت هیچ کس از دوستم نخواسته که حجاب سرش کند» و «حتی مأمور زنی که همراهش بوده» به او «نمیگفته حجاب کن. حتی خانم مأمور برایش توضیح داده که این روزها اطراف چهارراه ولیعصر طرح دارند. حواست باشد این سمتی میآیی، یک چیزی روی سرت بیندازی.»
در روزهای گذشته روایتهای مختلفی از تشدید برخورد نیروهای حکومتی در مقابل زنانی که به حجاب اجباری تن نمیدهند، در رسانههای اجتماعی منتشر شده است.