«شهوت زندگی» چهارمین آلبوم «لانا دل ری»، را منتقدها بهترین کار هنرمندی توصیف کردهاند که موسیقی، عکس، حضور کنترلشده در رسانههای اجتماعی، و ویدیوها و حتی اسمی که روی شخصیت هنری خود گذاشته را بخشی از یک فرایافت کلی میداند که هنر او را تشکیل میدهد، و همه اجزای آن، از گوشه و کنار، گذشته و حال فرهنگ عامه، به عاریت گرفته شده است.
آلبوم جدید که اسم آن به یک ترانه مشهور «ایگی پاپ» اشاره دارد، به تازگی همزمان با سالروز تولد هنرمند انتشار یافت و چهارمین آلبوم کامل استودیویی «لانا دل ری» است.
او در مصاحبه با یک مجله انگلیسی، البوم جدید را گذر به مرحلهای جدید توصیف میکند، برای پرهیز از درجا زدن در فضایی که آلبومهای دوم (فراخشونت) و سوم او (ماه عسل)، در آن گیر کرده بودند.
«جان پارلس» منتقد باسابقه «نیویورک تایمز» روز ۲۸ تیرماه نوشت پیچش درهم قدیم با جدید، همیشه ارمغان «دل ری» و راهبرد و تدبیر هنری او، بوده است. برخلاف بسیاری دیگر از هنرمندان پاپ، که در طول حرفه خود، فکرهای تازه پیدا میکنند و ترانههای خود را با تجربههای جدید زندگی پرورش میدهند، «دل ری» مثل مجسمهساز «الکساندر کالدر» با یک سری پارههای از پیشساخته کار میکند که دائم در حال ترکیب کردن آنها در سازههای جدید است.
«لانا دل ری» از آغاز کارش، غیرمتعارف بود و برخلاف جریان غالب در موسیقی پاپ حرکت میکرد. به جای موسیقی رقصی و الکترونیک رایج، «لانا دل ری» به نواهای کشدار و ضرباهنگهای کند وغمزده روی آورد، و بالحنی رویایی، طنزآمیز و نیمه خوابآلود، قصههای خود در باره تحمل آزار و شکست در عشقهای متوهم را روی ضربات فروخفته و گمشده طبل پژواک «بیس»، اجرا میکند. ترانههای او، مثل لالایی پیش میروند.
اگر در آلبوم اول خود، «لانا دل ری» زن و عشق را در دوران ماقبل فمینسم، و در شیفتگی برای مردان قلدر و زنآزار، توصیف میکرد، گذشته در آلبوم چهارم، چند دهه جلوتر آمده است. داستانهای ۱۶ ترانه «شهوت زندگی»، از عشق، رقص و امید در پسزمینه خطر جنگ میگویند و نگاه او به نسل «وودستاک» دهه ۱۹۶۰ است.
نخستین ترانه البوم، «عشق»، با نگاه او به نسل جوان شروع میشود که به گفته او به موسیقی قدیمی که از ماهواره دریافت میکند، گوش میدهد، و میبیند که آنها «بخشی از گذشته» هستند، ولی در عین حال، خود آینده هستند.
لحن خواندن او، همچنان مالیخولیایی است. «نیل مککورمیک» منتقد «دیلی تلگراف» لندن، با اشاره به چهره جعلی و لبخند ساختگی «دل ری»، هنر او را واقعی و موضوع ترانه های او را واقعیت میداند، و مینویسد: «موهای مجعد و مژگان بلند مصنوعی، نباید این حقیقت را از نظر پنهان کند که «لانا دل ری» به عنوان یک هنرمند اصیل و متمایز موسیقی پاپ مدرن، واقعیت دارد.»
«اسپنسر کورنهابر» منتقد ماهنامه وزین «آتلانتیک»، البوم چهارم را دنباله اولین آلبوم او «تولد برای مردن» Born To Die میداند، بازگشت به نغمههای گیرا، اطوار نمایشی، و تاثیرپذیری کمرنگ از موسیقی «هیپ هاپ»، و مینویسد هوشمندتر از همیشه، اکنون را با اصطلاحات گذشته و گذشته را از دیدگاهی امروزی، توصیف میکند، و این بار، به دلیلی سیاسی.
«دل ری» در مصاحبه با نشریه فرهنگی «فلانت» میگوید: «این انتخابات تقریبا همه کسانی که در اطراف شناور بودند، شوکه کرد و احساس غریبی به آنها دست داد.»
«کورنهابر» موضوع ترانههای آلبوم جدید را تشویش حاصل از انتخاب «دانالد ترامپ» میداند، و مینویسد برخی از تاثیرگذارترین ترانههای البوم جدید، بیداری سیاسی پیامد این انتخابات را در آدمهایی که پیش از آن بیخیال بودند، تصویر میکند.
در البوم جدید، چند هنرمند برجسته از پاپ دیروز و امروز، ترانههای «لانا دل ری» را همراهی میکنند، از جمله «استیوی نیکز» خواننده و ترانهسرای گروه افسانهای دهه ۱۹۷۰، فیلتوود مک، و «ویکند» هنرمند «ریتم اندبلوز» پاپ امروز.
منتقد نیویورک تایمز مینویسد حضور این هنرمندان، به انحطاط هالیوودی اشاره دارد که «لانا دل ری» همیشه در ترانههای خود تصویر میکند و محکوم میسازد. «ویکند» در ترانه «شهوت زندگی» در باره رقص روی علامت هالیوود بالای تپه، میخواند و عریان شدن، و «استیوی نیکز» در ترانه غمگین و آرام «آدمهای زیبا، مشکلات زیبا» روی نوای پیانو، با «دل ری» همراه میشود و به خودشیفتگی اشاره دارد.
«لانا دل ری» ترانهسرا، تهیهکننده، مدل و خواننده خودساخته پاپ مدرن، که خود را یک پدیده هالیوودی معرفی میکند، ۳۲ سال پیش، با نام «الیزابت وودریچ گرنت» در نیویورک و در خانواندهای مرفه به دنیا آمد. پدرش، یک تبلیغاتچی بود که به سرمایهگذار و کارآفرین تبدیل شد و مادرش معلم دبیرستان بود. کودکی و نوجوانی سرکشی داشت و سرانجام وقتی آرام گرفت که در لانگ آیلند نیویورک، هنگامی در کافهها پیشخدمتی میکرد، با گیتار آشنا شد و دریافت که استعداد دارد روی شش سیم گیتار و چند «اکورد» میلیونها ترانه بنویسد.
او اسم «لانا دل ری» را و شخصیت شاعر و خواننده را در سال ۲۰۱۱ خلق کرد و با ساختن ویدیو از تصاویری که از یوتیوب دانلود کرده بود، با ترانه غمزده «بازیهای ویدیویی» شهرتی ناگهانی یافت.