هنر هفتم در سراشیبی سقوط قرار گرفته است؛ این تنها برداشتی است که میتوان از اظهارات معاون امور سینمایی وزیر فرهنگ داشت. به گفته وی در چهار دهه اخیر ۶۰۰ سالن سینما در کشور فعال بود که دچار مشکل یا تعطیل شدند.
وی از نبود سینما در ۲۲۵ شهرستان بالای ۵۰ هزار نفر خبرداده و تاکید کرده است که بودجه فرهنگ و هنر، سالانه سه درصد افزایش یافته، در حالی که تورم در عرصه تجهیزات تولیدات سینمایی ۶۰ تا ۷۰ درصد بوده است.
اما چرا سینمایی که روزگاری برخی فیلمها بیش از یکسال در اکران باقی میماند به وضعیت کنونی دچار شده است؟
در دو ماه گذشته اعتراضات سراسری تاثیر خود را بر سینما نیز گذاشته است و بر اساس گزارشهای منتشر شده مخاطب سینما نزدیک به ۷۰ درصد ریزش داشته است.
رئیس سازمان امور سینمایی اما میگوید: «با احیای سالنهای سینما میتوان چهار تا پنج درصد از مخاطبان فیلمها را افزایش داد.»
به گفته وی بر اساس آمار منتشر شده تنها ۱۰ تا ۱۲ درصد از عموم مردم مخاطب سینماها بوده که حداقل هشت درصد مخاطب ثابت سینماها هستند و میتوان یکی از مشکلات اساسی سینما را کمبود مخاطب دانست و باید به این نکته اشاره کرد که تجهیز سینماها میتواند به جذب مخاطب کمک کند.
آمارها نشان میدهد کلیه شاخصهای سینمای ایران اعم از تولید توزیع و نمایش و حتی سالنهای سینما (بسیاری این عامل را دلیل اصلی گریز مخاطب میدانند) روند صعودی داشته است به جز شاخص تماشاگر و مخاطب. بنابراین سینمای ایران به علت مشکلات فراوان اقتصادی و فرهنگی روز به روز با کاهش مخاطب مواجه شده است.
در همین رابطه رییس سازمان سینمایی اعلام کرده: «۸۰ درصد خانوادههای مذهبی و انقلابی به سینما نمیروند و تنها ۱۰ تا ۱۲ درصد مردم مخاطبان سینما هستند.» این مسئله دیگر با قیمت بلیت کاری ندارد، بلکه مشکل اصلی این ماجرا کیفیت آثار تولید شده است.
کیفیت نازل تولیدات سینمایی ریشه در رواج فیلمها و کارگردانان سفارشی دارد و نقش بودجه و آن بسیار کمرنگ است چراکه قاضی زاده هاشمی، نماینده مجلس با اشاره به جزئیات حمایتهای مجلس از هنر هفتم؛ گفته است: «مجلس با اختصاص ۳۰۰ میلیارد تومان اعتبار در بودجه سال ۱۴۰۱ آمادگی حمایت خود را از تولیدات با کیفیت سازمان سینمایی و حوزه هنری اعلام کرد، که حدودا ۲۰۰ میلیارد تومان از اعتبار مبلغ اعلامی، به وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی و ۱۰۰ میلیارد تومان به حوزه هنری اختصاص داده شد تا شاهد ارتقاء سطح کمی و کیفی محصولات آنها باشیم.»
آنچه از وضعیت سینمای کشور و اظهار نظر مسئولان میتوان متوجه شد چیزی نیست جز وجود جریان ایدئولوژیک و بواسطه آن فیلمها و کارگردانان سفارشی که هنر هفتم را در سراشیبی سقوط قرار داده است.