صدیقه وسمقی، اسلامپژوه سرشناسی که ۲۶ اسفند گذشته در منزل خود در تهران بازداشت شده بود، روز دوشنبه ۱۰ اردیبهشت از زندان اوین آزاد شد. رسانههای داخل ایران گزارش دادند، در پی تشدید بیماری که پیشتر منجر به نابینایی صدیقه وسمقی شده است، با آزادی وی موافقت و او از زندان اوین خارج شد.
صدیقه وسمقی در شهادتنامهای به کمیسیون حقیقتیاب سازمان ملل متحد که ساعاتی پیش از آزادی منتشر کرد، گفته است در بیش از ۴۰ روز گذشته «به اتهام برداشتن روسری به طرز وحشیانه و خشونتباری» به دست «مأموران تحت امر رهبر جمهوری اسلامی» بازداشت شده و با «فقدان بینایی» متحمل «شکنجه و اعمال شاقه» شده است.
صدیقه وسمقی در این نامه که در صفحه اینستاگرام او منتشر شده، خطاب به «کمیته حقوق بشر سازمان ملل، گزارشگر ویژه حقوق بشر، و نهادها و مجامع بینالمللی حقوق بشر»، نوشته «اکثر سالهای عمر خود را مصروف تحصیل، تدریس، و تحقیق در حوزه دین، بهویژه فقه اسلامی» کرده، و در ادامه تأکید کرده است بر اساس پژوهشهایش به این نتیجه رسیده که «زنان دیندار در چارچوب شریعت اسلامی ملزم به پوشاندن موی سر خود نیستند» و «برخی پژوهشگران مستقل حوزه دین نیز بر همین عقیدهاند.»
این پژوهشگر امور دینی اضافه کرد: «دههها است که بسیاری از زنان ایرانی با قانون حجاب اجباری مخالفند و من نیز در مخالفت با این قانون و اعتراض به سرکوب زنان و کرامت آنان روسری از سر برداشتهام.»
به گفته او، «دیدگاه رهبر جمهوری اسلامی آن است که زنان باید موی سر خود را بپوشانند» در حالی که «این دیدگاه بر اساس منابع دست اول اسلامی چندان قابل دفاع نیست، اما با استفاده از قدرت سیاسی بر زنان تحمیل شده و این موضوع و بهویژه مجازات زنان به دلیل تخلف از آن تاکنون لطمات فراوان جانی، جسمی، روانی، و مالی به زنان و ملت ایران وارد کرده است.»
صدیقه وسمقی که هنگام تنظیم و انتشار این نامه در زندان بود، گفت: «بیش از چهل روز است که به اتهام برداشتن روسری، به طرز وحشیانه و خشونتباری از خانه خود توسط مأموران حکومتی که از لحاظ حقوقی تحت امر فرمانده کل قوا یعنی رهبر جمهوری اسلامی هستند، بازداشت و به زندان اوین انتقال یافتهام.»
او همچنین «به عنوان یک شاهد» وضعیت خود را چنین شرح داد: «من فاقد بینایی هستم و با چنین وضعیتی بدون داشتن حق وکیل به اماکنی برای بازجویی و بازپرسی برده شدم. بدون طی مراحل قانونی از شعبه سوم بازپرسی دادسرای اوین برای تحمل حبس منتقل شدم.»
به گفته این دین پژوه ایرانی، در حالی که انجام امور شخصی برایش «دشوار و گاه غیرممکن است»، مقامات زندان از تخصیص مددکار برای او خودداری کرده و «در تمام مدت تحمل حبس به دلیل امتناع از پوشیدن روسری از ملاقات با خانواده» محروم بوده است.
او، تصریح کرد «به دلیل تنشهای فراوانی» که مقامات زندان برایش ایجاد کردهاند، «سه هفته با نوسان شدید ضربان قلب و فشار خون روبهرو» بوده و در روزهای نخست «حتی از بردن او به بهداری زندان نیز جلوگیری میشد»؛ اما «نهایتا با وضعیت وخیمی که با تشخیص پزشک بهداری اوین با خطر جانی روبهرو» بوده، «تحتالحفظ به بیمارستان طرف قرارداد زندان اعزام» شده و برای مدتی نیز «از هوش رفته» و با وجود «نیاز به ادامه درمان» به زندان بازگردانده شده است.
با وجود درخواست انتقال به بیمارستان مورد اطمینان با هزینه شخصی، رئیس بهداری زندان به صدیقه وسمقی گفته بود رئیس سازمان زندانها با اعزام او مخالف است. در این حال، مقامات این زندانی سیاسی را برای «تأیید موضوع آشکار فقدان بینایی» به صورت «تحتالحفظ» به بیمارستان فارابی بردهاند و پزشکان این بیمارستان برای او «گواهی عدم تحمل حبس» صادر کردهاند، اما با گذشت چند هفته، او «هنوز در زندان» است.
صدیقه وسمقی در نامه به کمیته حقیقتیاب سازمان ملل تأکید کرده است: «تحمل حبس برای من مصداق بارز حبس با شکنجه و اعمال شاقه است.»
به تأکید او و بر اساس «تجربههای شخصی» خود و همبندیهایش، «نهادهای متعددی مانند دستگاههای قضایی و امنیتی و سازمان زندانها با همکاری نزدیک با یکدیگر، از همه ابزارهای در اختیار خود از جمله حقوق بدیهی زندانیان برای اعمال فشار بر زندانیان سیاسی و واداشتن آنان به تسلیم استفاده میکنند.»
صدیقه وسمقی از کمیته حقیقتیاب سازمان ملل، گزارشگر ویژه حقوق بشر، و نهادها و مجامع بینالمللی حقوق بشر خواسته که «موارد مذکور در این نوشتار را مورد توجه» قرار دهند، در صورت نیاز به آن استناد کنند «از هیچ تلاشی برای بازداشتن جمهوری اسلامی از اعمال این همه ستم بهویژه به زنان فروگذار» نکنند.
فشارهای حکومتی برای سرکوب پوشش اختیاری، پیش از این نیز اعتراض زنان باحجاب و مسلمان را برانگیخته است.
در این زمینه، طاهره طالقانی، فرزند محمود طالقانی، از بنیانگذاران جمهوری اسلامی، درباره حمایت خود از بیانیه «خواستههای بهحق» زنان مخالف حجاب اجباری گفته است: «هیچ مجازاتی برای بیحجابی در قرآن نداریم.»
یکی دیگر از زنان مسلمان که ضمن مخالفت علنی با جمهوری اسلامی بر حق آزادی پوشش زنان تأکید میکند، فاطمه سپهری است که در آخرین مصاحبه خود با صدای آمریکا یک روز پیش از بازداشت در ۳۰ شهریور ۱۴۰۱ با اعتراض به کشته شدن مهسا امینی در بازداشت گشت ارشاد، گفت: «مردم جمهوری اسلامی را نمیخواهند و جمهوری اسلامی هم اصرار دارد به هر طریق که شده بماند، بزند، بکشد، ولی باشد» و «مردم این بار کار را تمام خواهند کرد.»
فشارهای مقامات جمهوری اسلامی بر زنان و سرکوب حق آزادی پوشش اختیاری آنان از ۲۵ فروردین با عنوان «طرح نور» افزایش یافته، اما بر اساس گزارشهای تصویری منتشر شده در رسانههای اجتماعی، مقاومت مدنی زنان و دختران در خیابانها ادامه دارد.
منصوره حسینییگانه، تحلیلگر، در این زمینه به صدای آمریکا گفته که «هر زن بدون حجاب اجباری اکنون یک مبارز است.»