روزنامه گاردین در مقالهای نوشته است نگاهی به تاریخ ۴۳ ساله جمهوری اسلامی نشان میدهد که حکومت ایران همواره از خشونت برای سرکوب خواستهای برحق مردم استفاده شده کرده است، اما شاید این بار جنبش بدون رهبرِ دختران جوان، سرنوشت متفاوتی را برای کشور رقم بزند.
در مقاله گاردین آمده است در حالی که اعتراضات بیسابقه ایران به کشتهشدن مهسا امینی ادامه دارد، جمعی از دانشجویان در بیرون از دانشکده علوم دانشگاه مشهد شعار میدادند: «این دیگه اعتراض نیست، شروع انقلابه.»
به نوشته گاردین دستکم تا همین اواخر، ارزیابی واشنگتن و پایتختهای اروپایی چنین نبود. مقاله میافزاید در اظهار حمایت کاخ سفید، اعمال برخی تحریمها برای رفع محدودیت از اینترنت در ایران داده شده است. به عقیده نویسنده برخی مقامات واشنگتن در نهایت این خیزش را محتوم به سرکوب شدن در زیر چکمههای سپاه پاسداران ارزیابی کرده است. به نوشته گاردین تاریخ جمهوری اسلامی ایران تکرار همین وضع است: باتوم، سانسور و سلول زندان سابقه طولانی و موفقی در سرکوب خشونت آمیز مخالفان داشتهاند.
پاتریک وینتور سردبیر بخش دیپلماتیک گاردین، نوشته است سرکوبها تحت نظارت رهبر ۸۳ ساله جمهوری اسلامی صورت میگیرد که بیشترین دوران زمامداری را در خاورمیانه دارد. این که رهبر محافظهکار ایران شیوه معمول خود را برای پاسخ امنیتی کنار بگذارد، محتمل به نظر نمیرسد، چون این شیوه در گذشته موثر بوده است.
وی با اشاره به سابقه سرکوب معترضان در ایران بعد از انقلاب مینویسد در تیر ماه سال ۱۳۷۸، تظاهرات دانشجویان دانشگاه تهران که تعطیل شدن یک روزنامه اصلاح طلب مرتبط با رئیس جمهور وقت، محمد خاتمی، جرقهاش را زد، پایتخت را به صحنه جنگ تبدیل کرد. نیروهای امنیتی به زور وارد خوابگاههای دانشجویی شدند و رهبران اعتراضات را بازداشت کردند و پس از شش روز، اعتراضات سرکوب شد. بسیاری از دانشجویان تا شش سال حبس کشیدند و درخواستهایشان برای آزادی نشریات و نظارتِ کمتر روی نامزدهای مجلس نادیده گرفته شد.
تظاهرات زنان در سالهای ۱۳۸۴ و ۱۳۸۵، از جمله کارزار یک میلیون امضا در حمایت از برابری حقوقی زنان، سرانجام با دستگیری بیش از ۵۰ نفر از اعضا و خروج بسیاری از آنها از کشور در پی سرکوب و آزار و اذیت دولتی، از تب و تاب افتاد.
در سال ۱۳۸۸ نیز پس از تقلب آشکار در نتیجه انتخابات ریاست جمهوری، جنبش سبز با سه میلیون هوادار و با شعار «رای من کجاست؟» در خیابانها به راه افتاد. نماد رویارویی مردم با دولت، کشته شدن ندا آقاسلطان ۲۶ ساله بود که در حالی که در حاشیه ایستاده و تماشاچی تظاهرات بود هدف گلوله یک تک تیرانداز قرار گرفت. ویدئوی لحظه مرگ او روی پیادهرو – مانند عکس مهسا امینی روی تخت بیمارستان – دنیا را تکان داد. مقابله دولت با معترضان بیش از شش ماه به طول انجامید، و در نهایت، جنبش با دستگیریهای فلهای و محاکمه های نمایشی و کشتن تعداد زیادی از تظاهراتکنندگان طبقه متوسط سرکوب شد.
و در سال ۲۰۱۸، سرویسهای امنیتی در رویارویی با تظاهرات اعتراضی طبقه کارگر ایران که در پی سه برابر شدن ناگهانی قیمت بنزین بالا گرفت، ۱۵۰۰ نفر را به ضرب گلوله کشتند.
وینتور در ادامه مینویسد پس اگر بخواهیم از گذشته درس بگیریم، باید فاتحه این دور از اعتراضات را هم بخوانیم.
با این همه، ایران توانایی آن را دارد که همه را غافلگیر کند. هر کس که کتاب «غرور و سقوط»، روایت آنتونی پارسونز، سفیر بریتانیا در تهران در سال ۱۳۵۷، از ناتوانیش در پیش بینی سرنگونی شاه ایران در آن سال، را خوانده باشد میداند که مردم ایران میتوانند ناظران را به حیرت وادارند.
کمتر کسی انتظار داشت که تظاهرات فعلی تا سه هفته طول بکشد. و به نظر میرسد که رهبری ایران در پاسخگویی به پدیده جدید انقلاب غیرمسلح بدون رهبر، که دانش آموزان نوجوان آن را به پیش میبرند، و کل نظام را به چالش میکشند، درمانده است.
نسل نوجوان و جوان معترضان، از تکنولوژی آگاه است و به رغم تمام تلاشهای حکومت برای قطع اینترنت در ایران، ویدئوهایی از تظاهرات خودجوش و خشونت پلیس در رسانههای اجتماعی و شبکههای فارسی زبان در سراسر جهان پخش میشوند و مردم در داخل ایران نیز آن ها را میبینند.