لینکهای قابل دسترسی

خبر فوری
جمعه ۲ آذر ۱۴۰۳ ایران ۰۹:۳۹

چچن:‌ برخاسته از جنگ، در سلطه ترس


آتش بازی شبانه در گروزنی ، اول ژانویه ۲۰۱۳
آتش بازی شبانه در گروزنی ، اول ژانویه ۲۰۱۳
چچن آخرین باری که در کانون اخبار رسانه ها قرار گرفت، ویرانه ای بیش نبود. گروزنی، پایتخت چچن مشتی خاک بود به جای مانده از آتش مرگبار توپ و گلوله.

امروز که ملیت دو برادر مظنون به بمبگزاری در ماراتون بوستون، نام این جمهوری را بر سر زبان ها انداخته، چچن یک بار دیگر متولد شده است.

امروز خیابان های چچن بازسازی شده اند. دیگر از دیوارهای سوراخ سوراخ شده از گلوله خبری نیست. ساختمان های نوساز سربه آسمان کشیده اند. زمین های بازی غرق در شادی کودکان است و یک مسجد مرمرین عظیم در سیاهی شب های شهر می درخشد.

اما پشت درهای بسته ساختمان ها، مردم از سرکوبی می گویند که حاکمیت تحمیل شده از سوی کرملین اعمال می کند.

آسمان خراش های خالی مجموعه نوساز «گروزنی سیتی» زیر نگهبانی سنگین هستند و شب ها در خیابان ها پرنده پر نمی زند.

سرزمین پدری جوهر و تامرلان تسارنایف، سرزمین عمدتاً مسلمان نشینی که قرن ها صحنه جنگ و سرکوب بوده، دیگر نمی خواهد از روسیه جدا شود. اما این کشور به خاستگاهی برای تشکیل گروه های اسلامی بدل شده که اقداماتشان خشونت را تا دیگر نقاط روسیه گسترش داده است و احتمالا الهام بخش تفکرات افراطی بمب گذاران بوستون بوده.

خبرگزاری رویترز به نقل از یک فعال حقوق بشر اهل چچن که به دلایل امنیتی نخواست نامش فاش شود می نویسد:‌ «چچن آرام و باثبات به نظر می رسد، اما واقعیت این است که اینطور نیست.» گروه های چریکی همچنان در کوهستان های این کشور به سر می برند و به گفته این فعال حقوق بشر «جوانان روستا نشین برایشان غذا می برند و به آنان می پیوندند.»

سوشی، آیفون و اسلام
مسکو میلیاردها روبل خرج بازسازی چچن کرده است. مسکو گمان می کند که در آنجا دیگر از شورشیان جدایی طلب خبری نیست.

در جایی که روزی ویرانه میدان مرکزی گروزنی بود و در ژانویه ۱۹۹۵ صحنه جنگی تمام عیار با نیروهای روس بود، حالا کافه های کوچک و بزرگی برپا شده که مشتریانش مردان جوان با کت های چرمی و زنان روسری به سری هستند که آیفون در دست دارند و سوشی سفارش می دهند.

رویترز در ادامه می نویسد رمضان قدیروف،۳۶ ساله و رئیس دولت جمهوری چچن، قبلا عضو نیروهای شورشی بود. او مردی است قوی بنیه با ریش و چشم های نافذ خاکستری رنگ که نمونه ای از یک مسلمان مخلص و مرد خانواده است و دائما عکس هایش را روی شبکه اینستاتگرام به اشتراک می گذارد.

او عاشق میهمانی است به ویژه وقتی خودش مهمان ویژه است. در سال ۲۰۱۱ قدیروف، سیل (خواننده) و ژان کلود ون دم و هیلاری سوانک، ستاره های هالیوود را به جشن تولدش دعوت کرده بود. پس از سر و صدای گروه های حقوق بشری، سوانک عذرخواهی کرد و مدیر روابط عمومی اش را اخراج کرد و پول زیادی را به خیریه اهدا کرد.

قدیروف و دوستانش مشارکت در هرگونه سواستفاده، قتل و یا آدم ربایی را تکذیب می کنند. اما منتقدان او همگی به شکلی معماوار مرده اند، به قتل رسیده اند و یا ربوده شده اند بدون آن که اثری ازشان باقی بماند.

گروه های مدافع حقوق بشر، قدیروف را با قتل آنا پولیتکوفسکایا، روزنامه نگار منتقد روسیه، چچنی های تبعیدی در اتریش و ترکیه، و روسای گروه رقیب چچنی که در مسکو و دبی به ضرب گلوله کشته شدند مرتبط می دانند. قدیروف تمامی این ها را رد می کند و دفترش تقاضای خبرگزاری رویترز برای مصاحبه را نپذیرفت.

ناتالیا استمیرووا، فعال حقوق بشر روس در سال ۲۰۰۹ در گروزنی ربوده شد و کمی بعد جسدش پیدا شد. مدافعان حقوق بشر فهرستی ۵۰۰۰ نفره دارند که ناپدید شده اند.

ارادت او به کرملین مشهود است و مثلا در آخرین انتخابات روسیه، ولادیمیر پوتین و حزب حاکم روسیه متحد بیش از ۹۹ درصد آرای چچن را بدست آورد و به سبک شوروی میزان مشارکت در انتخابات نیز ۹۹ درصد اعلام شد. خیابان عمده گروزنی نیز پوتین نامگزاری شده است.

یکی از دگراندیشان چچنی که نخواست نامش فاش شود به رویترز گفت:‌ «آنچه که اینجا رخ می دهد خیلی عجیب و غریب است. مثل ۱۹۸۴ جرج اورول می ماند. قرار نیست به این زودی ها چیزی عوض شود. بهار چچن؟ فراموشش کنید.»

چلچراغ طلا
در گروزنی، وقتی که کاروان اتومبیل های قدیروف از خیابان ها عبور می کند همه چیز متوقف می شود و همه عابران با ترس و حیرت تماشا می کنند. متحدان نزدیک او اتومبیل های لوکس با شیشه های دودی را می رانند که حروف KRA بر پلاکشان نقش بسته که یادآور حروف اول نام اوست:‌ «قدیروف، رمضان، احمدوویچ».

پدر قدیروف- احمد قدیروف- مفتی و یک شورشی سابق بود که پوتین مسئولیت چچن را به او داده بود و تا سال ۲۰۰۴ که ترور شد، بر چچن حکمرانی کرد. در موزه او بزرگترین چلچراغ روسیه به وزن یک و نیم تن می درخشد که ۲۲ کیلویش از طلا است. این چلچراغ استثنائی ساخت ایران است.

شاید برای جلوگیری از نفوذ شورشیان اسلامگرا با سلاح مذهب است که قدیروف الکل و قمار را ممنوع کرده و برای چندهمسری و حجاب تبلیغات می کند. چند سال پیش حامیان او به زنان بدحجاب گلوله های رنگی شلیک می کردند.

اما تبلیغات اسلامی قدیروف، به اسلام افراطی که دوکو عمروف، رهبر شورشیان چچن هدایت می کند نمی رسد. عمروف فرمانده چریک های استقلال طلب است که فعالیت های اسلامگرایان عمدتاً در جمهوری همسایه داغستان را رهبری می کند.

فعال حقوق بشری که نامش را خبرگزاری رویترز محفوظ نگاه داشته می گوید:‌ «وقتی که می گویند فقط نوع رسمی اسلام مجاز است، قطعاً همه آن را مورد پرسش قرار می دهند. مردم دوست ندارند کسی بهشان دیکته کند که چقدر مومن باشند.»

ایثار و خشم
مانند زمان شوروی، مردم چچن احساس واقعی شان درباره رهبرشان را به زبان نمی آورند. وقتی علنا از آنان سوال می شود، سرسختانه از سرسپردگی به او می گویند.

فاطمه مگومدووا، زن محجبه ۴۴ ساله ای که در یک گل فروشی کار می کند به رویترز می گوید:‌ «نمی دانم اگر رهبرمان نبود چه برسرمان می آمد. ما حالا آزادیم.»

بدون شک بسیاری از افراد راست می گویند و احساسشان نسبت به قدیروف واقعی است که پس از یک دهه جنگ و هزاران کشته، صلح و رفاه نسبی حاکم کرده است.

حمزه خیراحمدوف، معاون رهبر معنوی چچن می گوید:‌«فکر نمی کنم افراد زیادی بخواهند کشور را ترک کنند. در واقع بسیاری از چچنی ها می گویند که می خواهند برگردند. کسانی که می خواهند بروند به دنبال زندگی آسان هستند و افرادی که می خواهند در زندگی دستاوردی داشته باشند می خواهند برگردند، شغلی بگیرند و به بهبود معنویات و وضع کشور کمک کنند.»

خارج از گروزنی، چهره همه چیز عوض می شود، در مناطق فقیری که نرخ بیکاری گاهی تا ۸۰ درصد می رسد. بسیاری از حاشیه نشینان راهی گروزنی می شوند تا کار پیدا کنند اما شکایت دارند که تمام مشاغل در انحصار دار و دسته قدیروف است.

بیرون از گروزنی، چچنی ها با محصول اندک مزارع روستاهای پراکنده و حاصلخیز میان پایتخت و کوه های قفقاز در جنوب سرمی کنند. یکی از محلی های روستایی در مرز چچن و گرجستان به رویترز می گوید:‌ «مردم اینجا با کشاورزی زندگی می کنند. آنها هرچه که می کارند را می خورند. اینجا جای زیبایی است اما برای جوانان کار نیست.»

دیگران به فکر رفتن اند. پوکیات، زنی است که برای گرفتن پاسپورت به امید رفتن به اروپا به گروزنی رفته است. او گفت به دنبال درمان پزشکی برای دو دخترش بود. یکی از دختران که حالا ۱۴ ساله است وقتی خیلی کوچک بود در حمله هوایی روس ها مجروح شد. دیگری که حالا ۲۰ ساله است، در بچگی براثر انفجار موشکی ناشنوا شد. مادر آنان گفت می ترسد که بمبگزاری بوستون در روند ویزای آنان مشکل ایجاد کند:‌ «چچنی ها حالا به عنوان آدم های بد دیده می شوند. ما تروریست نیستیم. بعد از آنچه که اتفاق افتاد معلوم نیست چه رفتاری با ما خواهند کرد. آنچه در بوستون اتفاق افتاد خیلی بد بود. من یک آدم ناچیزم و فقط می خواهم به فرزندانم کمک کنم.»
XS
SM
MD
LG