لینکهای قابل دسترسی

خبر فوری
شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳ ایران ۰۳:۰۷

حکایت مهاجرین غیر قانونی در آمریکا – روز نود و یکم


در سرزمینی که آمار و ارقام، روش زندگی و شیوه تفکر جامعه را مشخص می کنند و تصمیمات مردم برای انتخاب دولت و نمایندگان خود، و همین طور تصمیمات دولت و کنگره بر محور همین آمار و ارقام دور میزند، آمار تازه در مورد بچه هائی که از مهاجرین غیر قانونی در آمریکا به دنیا می آیند، شاخک های بسیاری را در این کشور بالا برده است.

در مقاله ای که همین امروز در صفحه اول روزنامه واشنگتن پست به چاپ رسیده به تعداد فزاینده این بچه ها می پردازد و اینکه چگونه این قضیه می تواند به زعم برخی دردسر آفرین شود.

قضیه پدران و مادرانی که بطور غیر قانونی در این مملکت هستند و بچه دار می شوند، و موقعیت این بچه ها در ارتباط با قانون اساسی آمریکا که هر کودک متولد شده در این سرزمین می تواند شهروند آمریکایی به حساب آید، قضیه دیروز و امروز نیست و سال های سال است که کوتاه بین ها در برابر آن، ندای وحشت سر می دهند و دوراندیشان آنرا به فال نیک می گیرند. آنچه امروز بار دیگر این بحث را به صفحه اول واشنگتن پست می کشاند، آن است که در گزارش مفصلی که اخیراً در مورد مهاجرین غیر قانونی در آمریکا منتشر شده هر چند گفته می شود که تعداد مهاجرین غیر قانونی از آخرین آمار در سال ۲۰۰۶ تا امسال روی رقم ده میلیون و چهارصد هزار نفر ثابت مانده است، اما تعداد بچه هائی که از این مهاجرین غیر قانونی در آمریکا زاده شده اند از رقم ۲/۷ میلیون در سال ۲۰۰۳ به ۴ میلیون رسیده است.

مناظره قدیمی همچنان در مورد وضعیت والدین این کودکان در آمریکاست که کودکی که در آمریکا متولد شده و دارای حقوق شهروندی نظیر هر آمریکائی دیگر است، چگونه می تواند از این مزایای قانونی بهره مند شود اگر والدین او ناچار به زندگی مخفیانه ای در این جامعه باشند؟ چگونه این کودک آمریکائی که پدر و مادرش در لایه های پیچیده این جامعه پنهان هستند، می تواند از حق تغذیه و بهداشت و آموزش مثل هر کودک دیگر آمریکائی استفاده کند؟ وضعیت این پدر و مادرهای پنهان از دولت چه می تواند باشد که حق و عدالت و مصلحت جلوه کند؟

اگر روزی دم یکی از آنها به تله افتاد که فراوان هم می افتد، تکلیف با این کودک آمریکائی که شهروند و ساکن و دارای همه حقوق شهروندیست چه می شود؟ او را هم همراه با پدر و مادر از آمریکا اخراج کنند؟ از پدر و مادر جدایش کنند؟ این سوال نه تنها روی شانه جامعه آمریکا که روی شانه همه جوامع پیشرفته و غنی سنگینی می کند و پاسخ آن پاسخی که حق و عدالت و مصلحت در آن رعایت شده باشد، در مواجهه با عاملی به نام «سیاست» معمولاً کاربری خود را از دست می دهد اما داستان، همچنان ادامه می یابد.

در این میان همچنین مقامات محلی مناطقی از آمریکا که مراکز تجمع این گروه های مهاجر غیر قانونی است نظیر کالیفرنیا، تگزاس و آریزونا، صحبت از این می کنند که به هر صورت جامعه در قبال خود این کودکان تعهداتی دارد مثل وضعیت تغذیه و بهداشت و مدرسه، که برای تامین و انجام این تعهدات، بودجه کنونی که احیاناً در آن تعداد بسیاری از این کودکان به حساب نیامده اند، کفاف نمی دهد و نیاز به مدرسه بیشتر، معلم بیشتر، درمانگاه بیشتر و از این قبیل است.

و اگر از من بپرسید، می گویم، بودجه بالاتر و بیشتر برای مصارفی که گفته شد، نه گرفتاری و دردسر، که برکت است و مایه عاقبت به خیری کل جامعه.

و بالاخره اینکه دوراندیشان در برابر آنان که آمارهائی ازین گونه به وحشتشان می اندازد، یادآور می شوند که راه حل های موقتی مثل بگیر و ببند و اخراج برای خلاصی موقتی از مشکلی مثل مهاجرین غیر قانونی، تنها پاس دادن مشکل به گوشه ایست که نه تنها از حجم مشکل نخواهد کاست که بر ابعاد آن خواهد افزود. و خوبی کار آن است که این دوراندیشان در این سرزمین کم نیستند و همچنان در جستجوی پاسخی هستند که حق و عدالت و مصلحت را در خود داشته باشد.

XS
SM
MD
LG