ژاپن، ۱۹۵۶، سياه و سفيد، ۱۴۵دقيقه
طرح کلی داستان اوايل بهار به طور گول زننده ای ساده است: يک کارمند ميانسال اداره از يکنواختی زندگی زناشويی اش، و از بن بستهايی که در زمينه کاری با آنها روبروست، خسته شده و برای گريز از اين يکنواختی با زن لوندی در اداره روی هم ميريزد و رابطه عاشقانه ای را شروع می کند.
زمان فيلم نيمه های دهه ۱۹۵۰ ميلادی و در توکيوست. اوزو به طرز آرام و قشنگی اتمسفر کسل آور و ريتم زندگی يکنواخت زندگی قشر ميانه توکيو را ترسيم کرده و نشان ميدهد که چگونه چنين شرايطی می تواند به نااميدی و بی قراری دامن بزند بدون آنکه خود فيلم به سراشيب يکنواختی سقوط کند.
اوزو با فيلم اوايل بهار دست به انکشاف موضوعی زده که بسياری از فيلمسازان ديگری که پيش از وی خواسته بودند به آن بپردازند موفق نشده و فيلم هايشان تکراری و کم ارزش از آب درآمد.
علت موفقيت اوزو در اين است که او در سراسر فيلم اعتقادش را به خوبی و خوش نيتی مردم عادی از دست نمی دهد.