سينما مهمترين تجلی هنری قرن بيستم بود، و همين امروز هم هست. نيروی بيان، حجم و پتانسيل روايی نهفته در تصاوير متحرک باعث شد در مدتی کمتر از يک قرن اين شکل هنری به مهمترين ابزار برانگيختن حساسيت در هنردوستان و سپس در جامعه تبديل شود.
به جرات می توان گفت هيچ شکل هنری ديگری در چنين مدت کوتاهی نتوانست، با گستردگی و ژرفای هنر هفتم، با توده های جامعه بشری ارتباط برقرار کند و بر سير تحول افکار عامه تاثير بگذارد.
آنچه در زير می آيد مروری است کوتاه و فشرده بر سير تکوين تکنولوژی سينما در روزهای آغاز اين صنعت جديد که اميد است به تدريج تکميل شود.
۱۸۷۳– ادوارد مويبريج، يک عکاس بريتانيايی ساکن آمريکا، با استفاده از يکسری دوربين هايی که در فواصل معين در طی مسير مسابقه اسب دوانی کارگذاشته شده بود، دست به آزمايشی زد تا حرکت اسبهای مسابقه را ضبط کند. وی اين آزمايش را بخاطر اين انجام داد تا ببيند آيا در زمان تاختن اسب، هر ۴ سم حيوان در آن واحد با سطح زمين تماس حاصل می کند يا خير. عکسهايی که در انتهای اين آزمايش ظاهر شد به اين سوال پاسخ مثبت داد.
۱۸۸۱– مويبريج اولين پروژکتور سينمايی را اختراع کرد و نام «زوپراکسی اسکوپ» (Zoopraxiscope ) را بر آن نهاد. زوپراکسی اسکوپ درواقع يکسری صفحات شيشه ای بود با نقاشی هايی که مويبريج بر اساس عکس هايش بر روی آنها کشيده بود. او در اين سال برای معرفی کشفياتش در زمينه عکس های متحرک دست به يکسری مسافرت ها در طول و عرض آمريکا و سپس اروپا زد و به ايراد سخنرانی درباره اختراعش پرداخت.
۱۸۸۴– توماس ايکينز، يکی از دستياران مويبريج، موفق به اختراع اولين دستگاه دوربين واحد فيلمبرداری شد.
۱۸۸۵– در آمريکا، جورج ايستمن، شروع به فروش اولين حلقه های فيلمی که بر اساس کاغذ حساس به نور ساخته شده بود کرد. در بريتانيا عکاسی بنام ويليام فريزگرين به نمايش نتايج اولين تجربياتش در زمينه حرکت پرداخت که عبارت بود از تصوير چهره دختری که پلکهای چشمانش را بر هم می زند.
۱۸۸۷– مخترع آلمانی، اتومار انشوتز، اولين دستگاه الکترو تکيسکوپ يا «شهرفرنگی» را به بازار عرضه کرد. اين دستگاه عبارت بود از تعداد زيادی عکس های ثابت که به يک چرغ بزرگ متصل ميشدند. با حرکت چرخ، که بوسيله يک دسته انجام می گرفت، عکس ها يکی پس از ديگری از برابر يک حفره عبور می کردند و چنانچه کسی از بيرون حفره به درون نگاه می کرد بنظرش می رسيد که تصاوير در حال حرکتند. اين دستگاه در سراسر جهان خريدار پيدا کرد.
۱۸۸۹– کمپانی ايستمن کداک در آمريکا شروع به توليد و فروش فيلم های سلولوئيدی بر روی حلقه کرد. همچنين توماس اديسون، مخترع آمريکايی، اختراع فيلمی که دو طرفش سوراخ دار بود را به ثبت رسانيد. در بريتانيا ويليام فريز گرين اولين دوربين عکسهای متحرک را به ثبت رسانيد.
۱۸۹۱– توماس اديسون برای آنچه که بعدا آن را «کينه توسکوپ» ( Kinetoscope ) ناميد تقاضای پروانه ثبت نمود. اين دستگاه عبارت از جعبه ای بود که می توانست فيلم متحرکی را برای يکنفر در آن واحد در برابر حفره ای به نمايش درآورد. اين دستگاه را يکی از دستياران اديسون بنام ويليام ديکسون اختراع کرده بود.
۱۸۹۴- اديسون شروع به ساختن و عرضه کينه توسکوپ کرد، اما وی گفت، «بعيد ميدانم که اين دستگاه آينده ای داشته باشد.» اولين سالن نمايش فيلم با استفاده از کينه توسکوپ در نيويورک افتتاح شد، و سپس در نمايشگاهی در لندن دستگاه کينه توسکوپ به نمايش درآمد. يکی از اولين تصاوير ضبط شده توسط کينه توسکوپ مردی را در حال عطسه کردن نشان می دهد، که می توانيد آن را از لينک بالای صفحه ببينيد و يا دانلود کنيد.
يک سازنده ابزار علمی در بريتانيا بنام روبرت پُل ماموريت يافت که نسخه بدل کينه توسکوپ اديسون را بسازد. وی در ضمن انجام اين ماموريت در يافت که اديسون اختراعش را در بريتانيا به ثبت نرسانده است. روبرت پل همچنين دست به تکميل کينه توسکوپ زد و سهل ترين طريق انداختن تصوير بر روی ديوار را پيدا کرد.
۱۸۹۵– تا اين زمان اکثر فيلم ها طولشان از يک دقيقه تجاوز نميکرد. شرکت آمريکايی موتوسکوپ با هدف توليد دستگاه های نمايشی بر اساس کينه توسکوپ اديسون تاسيس شد. اين شرکت بزودی شروع به توليد فيلم کرده و به «کمپانی بيوگراف» ( Biograph Company) تغيير نام داد. در همين سال در فرانسه دو برادر بنام های لويی و اگوست لومير دستگاه «سينماتوگراف» را به ثبت رساندند که هم دوربين ضبط و هم پروژکتور نمايش فيلم بود. از اين جهت اختراع سينماتوگراف نقطه عطفی در تاريخ پيدايش اين صنعت بود. در ماه مارس، برادران لومير با نمايش فيلمی از خروج کارگران کارخانه در پايان روز اختراع خود را در معرض ديد عموم گذاردند. در ۲۸ دسامبر، برادران لومير اولين سالن نمايش عمومی فيلم را با نام سينماتوگراف ( Le Cinématograph) در زيرزمين گراند کافه (Grand Café) پاريس گشودند. سينماتوگراف در هر ۳۰ دقيقه ۱۲ فيلم نشان می داد.
۱۸۹۶– اديسون دستگاه پروژکتور جديدی را بنام ويتاسکوپ، که يکی از دستيارانش بنام توماس ارمات آن را طراحی کرده بود، به نمايش گذارد. اولين نمايش عمومی با استفاده از اين دستگاه در سالن موسيقی نيويرک در ۲۳ آوريل صورت گرفت. در ماه ژوئن برادران لومير شوی خود را در نيويورک افتتاح کردند. و می ايروين ( May Irwin) ستاره بزرگ برادوی به عنوان اولين ستاره صحنه جلوی دوربين رفت و به همراه جان رايس در فيلم کوتاهی بنام «بوسه» ظاهر شد.
فيلم «بوسه» تنها ۴۷ ثانيه طول داشت. و در واقع به نمايش درآوردن صحنه پايانی يک نمايش روی صحنه بود که خود با جنجال زيادی روبرو شد و هنگامی که بروی صحنه آمد، روزنامه ها آن را وقيح و از بين برنده اخلاق جامعه توصيف کردند.
اديتور يک روزنامه نوشت، «ماجرای وقاحت آميز و طولانی مدت چريدن بر روی لبهای يکديگر به شکل زنده و واقعی اش در تئاتر به اندازه کافی حيوانی بود، اما اکنون ددمنشی آن ابعاد غول آسايی يافته و، با سه بار تکرار، مطلقا تهوع آور است.»
کاتالوگ اديسون فيلم را اينگونه تبليغ کرد: «آنها آماده می شوند تا يکديگر را ببوسند، شروع می کنند به بوسيدن، و می بوسند و می بوسند و می بوسند، و هر بار انگار سقف سالن از هلهله تماشاگران به زمين می افتد.»
فيلم کوتاه بوسه را ويليام هايس برای اديسون کارگردانی کرده بود. در سال ۱۸۹۹ کتابخانه کنگره آمريکا اين فيلم را «از نظر فرهنگی مهم» تشخيص داد و آن را برای محفوظ داشتن به بايگانی صندوق ملی فيلم سپرد.