روزنامه «هممیهن» در گزارشی از مشکلات کشاورزان در اصفهان، نوشت: «بیش از دو دهه میشود که آب به روی کشاورزان اصفهانی بسته شده و آنها برای درخواست حقابه و اجراییشدن قانون، بارها و به گونههای مختلف اعتراض کردهاند؛ اما نهتنها این اعتراضها به جایی نرسید بلکه شرایط شان بدتر هم شد.»
در این ارتباط، اعظم بهرامی، پژوهشگر مسایل کشاورزی، به صدای آمریکا می گوید که ایران با موج تازه ای از اعتراضات و مطالبه گری کشاورزان در ایران مواجه خواهد شد.
روزنامه «هممیهن» در شماره روز پنجشنبه ۱۲ بهمن، با اشاره به این که قصه پرغصه و داستان فقر و بیکاری کشاورزان اصفهان سالهاست که به گوش همه رسیده است، به نقل از «حاجمهدی» ۷۲ ساله، یکی از کشاورزان معترض در تجمع روز دوشنبه نهم بهمن، کشاورزان در کف خشک زاینده رود افزود که آنها به غیر از حقابه، چیز دیگری نمیخواهند.
به نوشته هممیهن، «روزگار سیاه حاجمهدی و باقی کشاورزان اصفهانی از سال ۷۹ شروع شد». یعنی از زمانی که «آب کم و کمتر شد تا رسید به الان که دیگر آبی وجود ندارد و کسی نمیتواند کشت انجام دهد.»
او به این روزنامه گفت: «آب را که به رویمان بستند، مشکلاتمان شروع شد. مجبور شدیم زمینهایمان را به امان خدا رها کنیم. آنها که میخواستند دختر شوهر بدهند یا برای پسرشان زن بگیرند، پولی در جیب نداشتند. زمینهایشان را فروختند تا بتوانند بچههایشان را راهی خانه بخت کنند.»
این کشاورز سالمند اضافه کرد: «خیلیها هم از روستا به شهر مهاجرت کردند و در کارخانهها مشغول بهکار شدند. بعضیها زمینها را فروختند و ماشین خریدند تا بتوانند با آن در شهر کار کنند. آنها هم که زمینها را نگه داشتهاند، بهدلیل بیآبی نمیتوانند کشتی انجام بدهند و بعضیوقتها محتاج یک هزار تومانی هستند.»
هممیهن در گزارش خود با اشاره به اعتراض های سالیان گذشته کشاورزان اصفهان و برخورد با آنان از جمله در آبان دو سال قبل به نقل از امرالله، یکی از کشاورزان، نوشت: : «در این سن به ما میگویند شغلتان را عوض کنید. میگویند آبی وجود ندارد و بروید به فکر چاره باشید. وقتی هم میگوییم آب، حق ماست در جوابمان میگویند شیخ بهایی مرد و طومارش را با خود برد. آنها اما نمیگویند که ما در این سنوسال چه کاری میتوانیم انجام بدهیم و چطور شغلمان را عوض کنیم.»
اسفندیار امینی، عضو هیئتمدیره نظام صنفی کشاورزی اصفهان، در گفتگو با هممیهن با اعلام این که کشاورزان در همه اعتراضهای خود خواستار اجرای مصوبات قانون شورای عالی آب و مصوبات ۹ مادهای هستند، افزود: «از سال ۱۳۷۹ که رودخانه را خشک کردند، مشکلات کشاورزان هم شروع شد. آنها مجبور شدند بخشی از زمینهای خود را رها کنند و بخش دیگری را بفروشند تا بتوانند امرار معاش کنند. حتی برخیهایشان ماشینآلات را هم فروختند و روستا را ترک کردند.»
او اضافه کرد: «تعداد زیادی هم به کاری غیر از کشاورزی مشغول شدند و همسرانشان هم در خانه خیاطی و... میکنند. خیلی از کشاورزان، وام گرفتهاند و حالا نمیتوانند اقساط آن را پرداخت کنند. وقتی این مشکلات پیش آمد، قیمت زمین نیز کاهش پیدا کرد. افرادی آمدند این زمینها را با قیمت پایین از کشاورزان خریدند و ویلا و باغ ساختند. حالا بسیاری از همین کشاورزان در این باغها و ویلاها بهعنوان کارگر مشغول بهکار هستند.»
به گفته آقای امینی، «درست است که وضعیت همه کشاورزان با بیآبی خوب نیست؛ اما آنها که در حوضه زایندهرود و در شرق اصفهان کشاورزی میکردند، شرایط بدتری دارند و چاههایشان هم خشک شده، چون این چاهها به جار بودن رودخانه وابستهاند و زمانی که رودخانه روان نباشد، خشک میشوند.»
بر اساس سرشماری سال ۱۳۹۵، حدود ۲۴ هزار کشاورز در شرق اصفهان زندگی می کنند.
اعظم بهرامی: کشاورزان معترض در اصفهان تمایلی به شنیدن وعده های مسئولین ندارند
اعظم بهرامی، پژوهشگر مسایل کشاورزی ساکن ایتالیا، در گفتگو با صدای آمریکا با اشاره به آن که در سال ۱۳۹۱، نخستین تجمع اعتراضی کشاورزان در اصفهان شکل گرفت، افزود: «پیش از آن، اعتراضات کشاورزان پراکنده و گره خورده با خسارات و بیمه بعد حوادث و وام و موضوعاتی از این دست بود.»
او اضافه کرد: «زاینده رود نزدیک بیش از یک دهه است که همچنان محل نزاع و درگیری ذینفعان نخست آن، یعنی کشاورزان و دامداران و مخالفین پروژه های انتقال آب در یک سو، و دولت ها و مسئولین وزارت خانه ها، به ویژه نیرو و جهاد کشاورزی در سوی دیگر است.»
خانم بهرامی اشاره کرد که امروزه، کشاورزان معترض در اصفهان مانند سال های قبل تمایلی به شنیدن وعده های مسئولین برای تامین حقابه زاینده رود و زمین های زیر کشت ندارند و افزود: «در مناطقی مانند ورزنه این اعتراضات حتی با شرایط تالاب گاوخونی نیز همداستانی پیدا کرده است.»
وی در ادامه گفتگوی خود با صدای آمریکا به یک نکته اشاره کرد که «اعتراض ها تنها منحصر به کشاورزان اصفهانی نیست و در استان های آذربایجان شرقی و غربی، کرمانشاه و همدان نیز کشاورزان با دور ریختن محصولات کشاوررزی یا حرکت دسته جمعی با تراکتورها و دام هایشان و روش های ابتکاری دیگر به وضعیت بازاریابی محصولات، فقر، بی آبی و حمایت نکردن حکومت در پی حوادثی مانند سیل و زلزله اعتراض خود را نشان دادند.»
این پژوهشگر در مورد اعتراض ها در استان خوزستان گفت: «اعتراض روستائیان به تصاحب زمین و آب حتی به اعتراضاتی خون بار بدل شد و همان الگوی تصاحب زمین و تغییر کاربری و راندن کشاورزان از روستاهای شان با کوچی اجباری در بسیاری استان های دیگر در حال تکرار است.»
به اعتقاد اعظم بهرامی، «مسئله اعتراضات کشاورزان در ایران را می توان در پیوند با اعتراضات محیط زیستی دانست.»
او اضافه کرد که هزینه سیاست های حکومت در سال های گذشته را کشاورزان و دامدارانی می پردازند که مجبور به ترک خانه وسرزمین خود شدند.
خانم بهرامی اشاره کرد که «رها کردن زمین و خاک و کار برای کشاورز و دامداری که همه عمر کار کرده اند و زندگی و هویت آنها بوده، به معنای انتخاب مسیری نا امن و تاریک است.»
این پژوهشگر در همین ارتباط به وضعیت مرکب کاران جنوب کرمان اشاره کرد که کارگر روزمزد شدند و افزود: «آمار حدود یک میلیون حاشیه نشین استان خوزستان و یا سرنوشت اوارگان تالاب شادگان را در نظر داشته باشیم که به کار نگهبانی، رانندگی و خدمات دادن به شرکت نفت بدون کوچک ترین امنیت کاری مشغول شده اند.»
وی با اشاره به گزارش مرکز آمار ایران که در هر دقیقه یک کشاورز کارش رها می کند، گفت: این تنها مسئله امنیت غذایی و حفظ زیست و زندگی میلیون ها دامدار، کشاورز و کندودار ساکن روستاها نیست بلکه در مقابله با تاثیر تغییر اقلیم نیز این کشاورزن و روستاییان هستند که در صف نخست تاب آوری و حفاظت آب و خاک ایستادند.
اعظم بهرامی در بخشی از سخنان خود در مورد زنان روستایی گفت: حدود یک سوم جمعیت زنان ایران که زنان روستایی هستند، در بی ثبات ترین شرایط اقتصادی به سر می برند و کسی برای تغییر وضعیت انها نیز برنامه ای ندارد.
او افزود: «زنان و مردان کشاورزان اصفهانی تنها صدای بلند بخشی از کشاورزان هساتند که زمانی آب و منابع زمین جواب گوی کشاورزی سنتی و کم بازده آنها بود ولی امروز که رود و چاه، آنها را یاری نمی کند با فقر، رنج و آوارگی دست و پنجه نرم می کنند.»
خانم بهرامی این وضع را «زنگ خطر» نامید که در پاییز سال جاری، سهم کشاورزی از اشتغال ایران به کمترین میزان خود در دو دهه اخیر رسیده است.
او تاکید کرد که مخرج مشترک این موج بیکاران و مشکلات امنیت غذا و آب می تواند ایران را با موج تازه ای از اعتراضات و مطالبه گری کشاورزان در ایران مواجه کند.