یک پژوهشگر حوزه آب میگوید تغییرات اقلیمی و افزایش مصرف آب به دلیل رشد جمعیت در نقاط مختلف جهان موجب حساسیت بیشتر در مورد منابع آب شده و جلوگیری از جنگ آب و گسترش تنشها نیازمند همکاری منطقهای است.
نیکآهنگ کوثر، روزنامهنگار و پژوهشگر حوزه آب درباره تنشها بر سر منابع مشترک آب در خاورمیانه و مناطق حاشیهای آن به بخش فارسی صدای آمریکا میگوید، مثلا اگر اتفاقی در کوههای آناتولی ترکیه که سرمنشأ دجله و فرات است بیافتد، آثار منفیاش را ما ممکن است در هورالعظیم حس کنیم. یا اگر در رودهای منطقه کردستان یا کرمانشاه ایران که به سوی عراق جاری هستند دستکاری کنیم، آثار منفیاش در عراق مشخص میشود و به ضرر خودمان هم خواهد بود. یا اگر در مرز ایران و افغانستان اختلافات مرزی بر سر رودهایی که مشترک است حل نشود، میتواند در گذر زمان اسباب زحمت شود.
در این زمینه عباسقلی جهانی، عضو پیشین شورای جهانی آب، نیز به ایلنا گفته است بین کشورهای منطقه معاهده آب وجود ندارد و هر کس به هر میزان که بخواهد از منابع آبهای مرزی و مشترک استفاده میکند و اغلب کشورها از جمله ایران به کنوانسیون مهمی که در زمینه آب وجود دارد نپیوستهاند.
به عقیده او، در حال حاضر هیچ چشماندازی از عزم سیاسی برای حل منازعه آب وجود ندارد و هرچند همه در سخن میگویند که آب موضوع جنگ نیست و باید عامل صلح شود، اما در واقعیت به تفکر و تعامل لازم است چرا که این مسئله منطقه خاورمیانه و شمال آفریقا را تحت تنش آبی بالقوه قرار داده است.
نیکآهنگ کوثر در این خصوص به صدای آمریکا میگوید، در کشورهای مختلف بر سر منابع مشترک مثل مدیریت یک رود به توافقها و همکاریهایی میرسند و با عضویت نمایندگانی از دولتها و بخش خصوصی - یعنی ذینفعان و ذیمدخلان - بر سر مدیریت این رودها و نحوه تأمین و تضمین آب آن کمیسیونهایی ایجاد میکنند. اما در منطقه ما، یعنی خاورمیانه و شمال آفریقا، نیاز است که زیر نظر سازمان ملل یک همکاری منطقهای وجود داشته باشد.
به گفته آقای کوثر، همکاری برای مقابله با بحران آب و سازگاری با خشکسالی، باید تا مرزهای شرقی خاورمیانه، یعنی پاکستان و افغانستان گسترش یابد و از طرفی کشورها یاد بگیرند که برای کشاورزی آب را تلف نکنند.
این روزنامهنگار حوزه آب، لازمه این یادگیری را «یک آموزش کلی در منطقه» میداند که به واسطه آن «مردم با همکاری با هم مانع بروز جنگ بشوند، وگرنه بروز این اختلافات با بیمدیریتهایی که در میان کشورها و دولتها میبینیم، و کارهایی که نمایندگان کشورها و حتی در درون کشورها دارند انجام میدهند، تنشها بیشتر خواهد شد.»
نیکآهنگ کوثر با ذکر مثال فرآیند مدیریت منطقه ای دانوب در اروپا و حوضه مشترک رود کلورادو که هفت ایالت در آن دخیل است و اتفاقا اکنون درگیر خشکسالی است، توضیح میدهد که کمیسیونهای مشترک چگونه در مدیریت حوضههای آبی موثر است.
به گفته آقای کوثر، اعطای یارانه برای جلوگیری از کاشت در زمانهایی که سفرههای آب زیرزمینی نیاز به تغذیه دارند و همچنین وقتی لازم است آب بیشتر جاری شود و به مناطق پاییندست برسد، یکی از این راهکارها است.
او تصریح میکند که در وضعیت ایران متاسفانه نحوه مدیریتی که وجود داشته حتی باعث ایجاد اختلاف میان استانها میشود و ممکن است به خاطر تصمیمگیریهای استانی و منطقهای کوچک، برخی مناطق آب بیشتری را بخواهند سهم خودشان بدانند و بدین ترتیب پاییندست آسیب ببیند.
آقای کوثر با ذکر مثال سدهای معشوره و بختیاری در استان لرستان میگوید نحوه مدیریت آنها مشکلاتی را برای خوزستان ایجاد میکند. همچنین انتقال آب، مبدأ را دچار مشکلاتی میکند، مانند انتقال آب کارون به زایندهرود و یا حوضههای دیگر فلات ایران مرکزی.
این پژوهشگر حوزه آب، چهار اصل را به عنوان قاعده مدیریت آب برمیشمرد: «مدیران استانی و کشوری به این نتیجه برسند که نخست با محیط زیست شوخی نکنند، دوم این که وقتی دارند از آب استفاده میکنند بدانند چطور آب محیط زیست را تأمین کنند، سوم چگونه استفاده کنند که برای نسلهای بعدی هم آب باقی بماند و چهارم تبعیضی به وجود نیاید و مسئله عدالت محیط زیستی را هم لحاظ کنند.»
پیشتر فاطمه امان، تحلیلگر ارشد «موسسه خاورمیانه» در واشنگتن، در گفتوگو با صدای آمریکا گفته است: «اگر در گذشته در اوج روابط گرم و صمیمانه ایران و افغانستان مسئله آب توانسته در روابط دو کشور مشکل ایجاد کند، الان که افغانستان به واسطه تحولات سیاسی این کشور درگیر چالشهای بزرگتری است و ایران نیز - در درجه اول به علت نبود مدیریت آبی - درگیر چالشهای جدیتری است، هیچ دلیلی ندارد که دو کشور وارد اختلافات جدی نشوند.»