حسین نیری، یکی از سه فراری زندان کالیفرنیا که از او به عنوان مغز متفکر فرار بزرگ هفته گذشته یاد میشود، پیشینهای طولانی دارد، از کار در فروشگاه رنگ فروشی تا عضویت در ارتش و رابطه با معلم ایرانیتبار زندان، که گفته میشود به نقشه فرار او کمک کرده است.
خبر فرار بزرگ نیری ۳۷ ساله، که در کودکی از ایران به ایالات متحده مهاجرت کرده، در هفته گذشته خبر ساز شد. او به همراه دو زندانی دیگر به نامهای جاناتان تیو متولد ۱۹۹۵ و باک یو متولد ۱۹۷۲ از زندان فوق امنیتی اورنج کانتی در جنوب کالیفرنیا یکشبنه شب هفته پیش فرار کرد. نیری از سال ۲۰۱۴ تا پیش از فرار بدون وثیقه در حبس بود.
این سه زندانی، که به دلیل ارتکاب به جرائم خشن محکوم به حبس شده و بسیار خطرناک توصیف شدهاند، آخرین بار ساعت ۵ صبح روز جمعه هفته گذشته ۲۲ ژانویه (چهارم بهمن ماه) در جریان شمارش زندانیان دیده شدند، اما در شمارش مجدد در ساعت ۸ شب حضور نداشتند.
پای یک معلم زن ایرانی در میان است
در حالی که تحقیقات درباره نحوه فرار این سه زندانی و عملیات جستجو برای یافتن آنها همچنان ادامه دارد، خبرگزاری آسوشیتدپرس روز جمعه از بازداشت معلم زندان که به نظر میرسد ایرانیتبار باشد، خبر داد و نوشت که احتمالا وی به فرار نیری کمک کرده است.
نوش آفرین رواقی، ۴۴ ساله، که از نامش میتوان حدس زد او نیز ایرانیتبار باشد، در زندان اورنج کانتی به زندانیانی که انگلیسی زبان اول آنها نیست، آموزش میداد و به گفته جف هالوک سخنگوی پلیس محلی "نوعی ارتباط" بین او و حسین نیری به وجود آمده بود.
آقای هالوگ گفت که همین ارتباط باعث شد که او به حسین نیری و دو زندانی دیگر برای اجرای نقشه فرارشان از زندان کمک کند و در نهایت روز پنجشنبه دستگیر شود.
خانم رواقی مدعی شده که او تنها نقشه زندان را به حسین داده و از ابزار بریدن میله های فولادی خبری نداشت.
تفنگداری که خلافکار شد
حسین نیری پس از اتمام دوره دبیرستان از مدرسه فرسنو به تفنگداران ارتش ایالات متحده پیوست و مدتی هم سابقه کار در یک فروشگاه رنگ فروشی داشت.
وی تا سال ۲۰۰۵ و رانندگی در حال مستی و تصادف خودرو و مرگ احسان طوسی، دوست دبیرستانیاش در آن سانحه، هیچ سابقهای نداشت.
وی پس از آن تصادف به دلیل جراحات وارده مدتی در بیمارستان بستری شد و سپس، به گفته خانواده و دوستانش، دچار افسردگی شد.
عکس دوستش را بر دیوار اتاقش در بیمارستان آویزان کرد و روزهایش را با نگاه به آن عکس و گریه کردن میگذراند.
به هر حال، او به قید وثیقه از زندان آزاد شد و به گفته دوستان و اعضای خانواده، هر روز به گورستان میرفت و ساعتها در آنجا مینشست و گریه میکرد. در همان زمان بود که تصمیم به فرار گرفت، اما در ایالت واشنگتن دستگیر و به کالیفرنیا بازگردانده شد.
حسین نیری به قاضی دادگاه گفته بود دائما بوی سوختگی ناشی از تصادف خودرو و فریادهای دوستش را – قبل از آن که خودش از هوش برود – به یاد میآورد و نمیتواند آن را فراموش کند.
وی در نهایت به دلیل عدم سوء پیشینه به کمتر از یک سال حبس و چهار سال تحت نظر بودن محکوم شد.
به گفته افسر مراقب او در طول دوران چهار سالهای که تحت نظر بود، آقای نیری دائما احساس گناه میکرد. او از این موضوع رنج میبرد و دچار افسردگی حاد شده بود.
روانشناس او هم گفته بود که او دچار اختلالات شخصیتی شده و برایش دارو تجویز کرده بود.
شکنجه قربانی با بریدن آلت تناسلی
این جوان آمریکایی ایرانیتبار در سال ۲۰۱۱ با اتهامات جزئی دیگری از جمله تهدید دیگران روبرو شد، اما در نهایت مجرم نشاخته نشد.
بر اساس مدارک موجود در دادگاه اورنج کانتی، در همان سال، زنی که ظاهرا از دوستان او بوده تقاضا کرد که از او در برابر آقای نیری محافظت شود.
در سال ۲۰۱۲ و در حالی که هنوز طبق حکم دادگاه به طور مشروط آزاد، اما تحت نظر بود، پس از عبور از چراغ قرمز تحت تعقیب ماشین پلیس قرار گرفت، اما به جای توقف، تصمیم به فرار گرفت. پس از مدتی تعقیب و گریز با سرعت بالا، از خودرو بیرون آمد و با پای پیاده فرار کرد.
یک هفته بعد از آن بود که آقای نیری و سه نفر دیگر، یک فروشنده ماریجوانای دارویی را ربوده و با بستن دست و پای او، وی را به بیابان اطراف بردند؛ جایی که آنها گمان کردند که او در آنجا و زیر خاک مقدار زیادی پول پنهان پنهان کرده است.
آنها که مقاومت فروشنده روبرو شدند، تصمیم به شکنجه او میگیرند، تا جایی که آلت تناسلی او را میبرند و برای آن که مطمئن شوند، او بعدها اقدام به پیوند زدن آلت تناسلی خود نکند، آن را پیش خود نگه داشتند.
در حالی که عملیات پلیس برای بازداشت آنها ادامه داشت و هر لحظه به دستگیری نزدیکتر میشدند، حسین نیری از آمریکا فرار میکند و به ایران میرود.
در سال ۲۰۱۳ در پراگ پایتخت جمهوری چک و در حالی که قصدرفتن به اسپانیا داشت، شناسایی و بازداشت میشود.
حسین نیری قرار بود روز ۲۳ فوریه (چهارم اسفند ماه) به جرم آدم ربایی، شکنجه و سرقت در دادگاه محاکمه شود.