فرار شیعیان و دیگر اقلیت‌های سوریه به لبنان از ترس حکومت اسلام‌گرایان

هجوم سوری‌ها به مرز با لبنان، ۱۹ آذر ۱۴۰۳

یک مقام ارشد امنیتی لبنان به رویترز گفت که از زمان سرنگونی بشار اسد توسط اسلام‌گرایان سنی، با وجود تضمین‌های حاکمان جدید دمشق مبنی بر امن بودن، ده‌ها هزار سوری عمدتاً شیعه، به دلیل ترس از آزار و اذیت، به لبنان گریخته‌اند.

روز پنجشنبه ۲۲ آذر، در مرز سوریه با لبنان، جایی که هزاران نفر در تلاش بودند سوریه را ترک کنند، دوازده مسلمان شیعه درباره تهدیدهای گاه شخصی ولی به طور عمده در رسانه‌های اجتماعی علیه خودشان با رویترز مصاحبه کردند.

گزارش‌های آنها نشان دهنده ترس از آزار و شکنجه علیرغم وعده حمایت از جانب هیئت تحریر الشام، گروه اسلامگرای سنی است که به عنوان نیروی غالب در سوریه ظاهر شده است اما تنها جناح مسلح در میدان نیست.

جوامع شیعه اغلب در خط مقدم جنگ داخلی ۱۳ ساله سوریه قرار داشته‌اند؛ جنگی که ابعاد فرقه‌ای به خود گرفت زیرا اسد، که خود از شیعیان علوی است، متحدان شیعه منطقه - از جمله حزب الله لبنان - را برای کمک به مبارزه با شورشیان سنی بسیج کرد.

این مقام لبنانی گفت که بیش از صد‌هزار نفر، که عمدتاً پیروان مذاهب اقلیت هستند، از روز یکشنبه به بعد وارد لبنان شده‌اند، اما به علت شدت ورودهای غیرقانونی تعیین تعداد دقیقشان ناممکن است.

سمیرا بابا در گذرگاه اصلی مرزی بین سوریه و لبنان گفت که سه روز منتظر بوده تا با فرزندانش وارد لبنان شود. او گفت: «ما نمی‌دانیم چه کسی این تهدیدها را در واتس‌اپ و فیس بوک ارسال کرده است... شورشیان مسئول آشکارا ما را تهدید نکرده‌اند، بنابراین ممکن است جناح‌ها یا افراد دیگری باشند. ... می‌دانیم زمان آن است که این‌جا را ترک کنیم.»

وضعیت سوریه جدید برای بسیاری، به ویژه اقلیت‌ها، نامشخص است. تصور می‌شود که شیعیان حدود یک دهم جمعیت کشور را تشکیل می‌دهند که پیش از شروع جنگ ۲۳ میلیون نفر بود.

در حالی که هیئت تحریرالشام روابط خود را با شبکه جهانی جهادی القاعده قطع کرده و قدرتمندترین گروه از گروه‌هایی است که با اسد جنگیدند، ولی گروه‌های مسلح متعدد دیگری هم وجود دارند که بسیاری از آنها اسلام گرا هستند.

ایهام حماده، یک شیعه ۳۹ ساله که در زمان سقوط اسد در ارتش خدمت می‌کرد، گفت که فروپاشی رژیم به قدری ناگهانی بود که باعث شد او و برادر سربازش از خود بپرسند که آیا باید بمانند یا بروند. او گفت: «ما از کشتار فرقه‌ای می‌ترسیم... این آخر خط است.»

حماده گفت علیرغم اطمینان‌هایی که احمد الشراع، رهبر هیئت تحریرالشام اعلام کرده، اقلیت‌ها پس از فرار ناگهانی اسد بدون حفاظت باقی مانده‌اند. او گفت: «بشار پولش را گرفت و فرار کرد و به ما توجهی نکرد.»

بسیاری از شیعیانی که در مرز بودند اهل سیده زینب بودند، محله‌ای در دمشق که محل زیارتگاه شیعیان و استقرار مبارزان حزب الله و دیگر شبه نظامیان شیعه بود. شبه نظامیان شیعه، با حمایت سپاه پاسداران ایران، از عراق و افغانستان آمدند و تعدادی از شیعیان سوری را به خدمت گرفتند.

الهام، یک پرستار ۳۰ ساله شیعه اهل دمشق، گفت که با خواهرزاده ده روزه و پسر دو ساله‌اش روزها بدون آب و غذا در گذرگاه منتظر بوده است. او گفت که با سقوط رژیم به مناطق روستایی گریخت ولی وقتی برگشت، خانه اش را غارت شده و سوخته دید.

او و دیگران گفتند که مردان مسلح و نقابدار به خانه‌های آنها یورش بردند و با اسلحه به آنها گفتند که اگر آن‌جا را ترک نکنند کشته می‌شوند. اوگفت: «ماشین ما را گرفتند چون گفتند مال خودشان است. آدم جرات نداشت چیزی بگوید. همه چیز را گذاشتیم و فرار کردیم.»

رویترز نتوانست بلافاصله با مقامات «هیئت تحریرالشام» برای اظهار نظر در مورد تهدیدهای دریافتی توسط اقلیت‌ها تماس بگیرد.

با این حال، در بخش‌هایی از شمال سوریه، برخی از ساکنان که پس از حمله «هیئت تحریرالشام» در اوایل آذر فرار کرده بودند، به رویترز گفتند که اکنون برای بازگشت احساس اطمینان می‌کنند.

حسین السامان، یک شیعه ۴۸ ساله، پدر سه فرزند ، در مجاورت مسجد اصلی در شهر شیعه نوبل، جایی که حزب الله زمانی در آنجا مستقر بود، به رویترز گفت: «همسر من سنی است. ما همه مردم یک ملت هستیم.»

او از رهبر «هیئت تحریرالشام» به خاطر تلاش هایش برای محافظت از جامعه ستایش کرد و گفت که «او باعث شد که بتوانیم به خانه‌هایمان برگردیم.» و افزود: «ما یک اقلیت بودیم و چاره‌ای جز ایستادن در کنار (اسد) نداشتیم. اما اکنون که جنگ تمام شده است، آزادیم... امیدوارم فرزندانم در دولت جدید راحت زندگی کنند.»

بسام عبدالوهاب، یکی از مقامات ناظر بر بازگشت، گفت که خدمات ضروری بازسازی شده است. او با بیان اینکه «امنیت برای حفاظت از اقلیت‌ها فراهم شده» افزود که این «رویکرد فرماندهی» است. او گفت: «ما مسئولیت حفاظت از اقلیت‌ها در سوریه را بر عهده داریم. آنچه برای ما اتفاق می‌افتد، برای آنها هم اتفاق می‌افتد.»

در ورودی نوبل، مجسمه اسد سرنگون شده بود. در داخل شهر، ساکنان، فروشگاه‌ها را تمیز و ساختمان‌های آسیب‌دیده را تعمیر کردند، در حالی‌که مقامات نظامی، در حال هماهنگ کردن بازگشت ساکنان گریخته بودند.

محی‌الدین، یک کارگر معدن به رویترز گفت: «رژیم (اسد) اقلیت‌های اینجا را مجبور کرد در شرایطی زندگی کنند که دشمن همسایگانشان باشند. رژیم بازی‌ای درآورد تا بتواند بین ما و برادران سنی‌مان تفرقه بیندازد.»

در حالی که برخی در نوبل امیدوارانه از آینده صحبت می‌کردند، یک مرد ۴۱ ساله که خود را «حامی» نامید و جلوی دوربین حاضر نشد، محتاط‌انه‌تر حرف می‌زد. او گفت: «ما شیعه هستیم و رهبری جدید سنی است؛ ما نمی‌دانیم چه اتفاقی خواهد افتاد.»