قتل علی فاضلی منفرد؛ سایه سیاه همجنسگراستیزی بر جامعه رنگین‌کمانی و خشم فعالان و مدافعان حقوق بشر

پرچم رنگین کمانی (آرشیو)

انتشار خبر قتل علی فاضلی منفرد، معروف به علیرضا، به دست اعضای خانواده‌اش در رسانه‌های فارسی‌زبان خارج از ایران و نیز کاربران شبکه‌های اجتماعی، بار دیگر توجه‌ها را معطوف به ستم مضاعف حکومت و جامعه ایران در حق این اقلیت به شدت آسیب‌پذیر نمود.

تنها «جرم» علیرضای ٢٠ ساله، گرایش جنسی‌اش بود. اما تشخیص «جرم»، محاکمه این «مجرم» عاشق زیبایی و زندگی، و نهایتا اجرای «حکم» همه و همه توسط اعضای خانواده‌اش صورت گرفت و علیرضای سرشار از عشق و رهایی و آزادی را به نام «آبرو» به کام مرگ فرستاد.

بنا به گزارش سازمان شش‌رنگ، شبکه لزبین‌ها و ترنسجندرهای ایرانی، قتل علیرضا «در پی آشکار شدن گرایش جنسی برای برادران (ناتنی) علیرضا پس از بازکردن پاکت حاوی کارت معافیت سربازی وی صورت گرفته است.»

به گزارش شش‌رنگ، علیرضا قرار بود «بعد از فروش گوشی موبایل خود تا چند روز بعد به ترکیه سفر کند»؛ توقف‌گاهی ناامن و پرمخاطره برای دگرباشان ایرانی پناهنده در مسیرشان برای رسیدن به مامنی در کشورهای غربی.

بنا به این گزارش، «روی کارت‌های معافیت که نظام برای همجنسگرایان صادر می‌کند، دلیل معافیت، بخش ۵، ماده ٧ آمده که به بندی از آیین‌نامه اشاره دارد که مشخص می‌کند فرد دارنده این نوع از معافیت همجنسگرا است» و همین، «به قیمت جان علیرضا تمام شد.»

در روزهای گذشته، #علیرضا_فاضلی_منفرد و #همجنسگراکشی از جمله هشتگ‌های داغ در میان کاربران فارسی‌زبان رسانه‌های اجتماعی بوده‌اند.

مسیح علی‌نژاد، مفسر و مجری برنامه تبلت بخش فارسی صدای آمریکا، در توییتی نوشت، دردناک است که انسانی دیگر را به جرم گرایش جنسی به قتل می‌رسانند و نام خودشان را می‌گذارند «انسان».

مهرنوش احمدی، یکی از فعالان پیشرو حقوق جامعه رنگین‌کمانی، نیز با بازنشر توییت سازمان شش‌رنگ پرسیده است: «برای اینکه علیرضای دیگه‌ای کشته نشه چقدر حاضرید مسئولیت قبول کنید؟»

حمیده آرمیده، از مجریان باسابقه بخش فارسی صدای آمریکا، نیز با توییت عکسی از علیرضا فاضلی منفرد گفته است «روحت در آرامش ابدی».

کاوه کرمانشاهی، فعال حقوق بشر کرد ایرانی ساکن برلین، در توییتی به حضور خود در تظاهرات سالگرد پایان حکومت فاشیستی آلمان و نصب عکس علیرضا در کنار لوح یادبود قربانیان حکومت نازی به دلیل گرایش‌های جنسی‌شان اشاره می‌کند.

تکرار فجایع تلخی از این دست بار دیگر آشکار کرده است که تولید و بازتولید نفرت و بی‌عدالتی نسبت به جامعه رنگین‌کمانی با فتواها و باورهای مذهبی یا اظهارنظرهای همجنسگراستیزانه برخی مقامات حکومتی و افراد سرشناس آغاز نشده است، و با جان باختن علیرضا نیز به پایان نخواهد رسید. این واقعیت دردناک، لزوم توجه به مطالبات رنگین‌کمانی‌های ایرانی را بیش از پیش برجسته می‌کند.