آموس یادلین، مدیر اجرایی «انستیتو مطالعات امنیت ملی اسرائیل» و رئیس پیشین اطلاعات نظامی نیروهای دفاعی اسرائیل، در یادداشتی در نشریه «فارن افیرز» نوشته است، داشتن یک سیاست هستهای مشترک برای همه بهتر است.
یادلین می گوید انفجار ۱۰ آوریل در تاسیسات غنی سازی نطنز در ایران تازه ترین تحرک در جنگ پنهان دیرین جمهوری اسلامی و نیروهای مصمم به جلوگیری از رسیدن آن ها به آستانه برنامه هسته ای نظامی هستند. منابع رسانه های خارجی انفجار را به عملیات پنهانی موساد نسبت دادند، اما هیچ طرفی رسما مسئولیت آن را برعهده نگرفته و واشنگتن به طور مشخص ایفای هر نقشی را در آن رد کرده است.
آسیب وارده به برنامه هسته ای ایران چشمگیر به نظر می رسد؛ اما جاه طلبی هسته ای ایران نه با یک دیوار آجری، بلکه با یک دست انداز برخورد کرد. این حمله قاطعیت به مراتب کمتری از حمله به رآکتور عراق در سال ۱۹۸۱ یا نیروگاه در دست ساخت سوریه در سال ۲۰۰۷ را داشت. آن چه در این میان مهم است نه تنها آینده جاه طلبی هسته ای ایران، بلکه قابلیت ایالات متحده و اسرائیل در ستیز هماهنگ با آن است.
رویکرد منطقه ای و هسته ای در سیاست خارجی ایران ممکن است جداگانه به نظر برسد، اما در واقع بخشی از یک راهبرد یکپارچه است. ایران در صدد اعمال قدرت متعارف برای حفظ برنامه هسته ای اش است. قابلیت ساخت جنگ افزار هسته ای زمانی که به دست بیاید بقای رژیم را تامین خواهد کرد. واشنگتن و اورشلیم در مورد اهمیت ایجاد فاصله میان رژیم ایران و یک جنگ افزار هسته ای اتفاق نظر دارند، اما به نظر می رسد بر سر موثرترین روش اختلاف دارند.
کاخ سفید احتمالا درمی یابد که ادامه دیپلماسی پس از بازگشت به برجام خیلی راحت نخواهد بود. ایالات متحده پس از ابقای توافق هسته ای اهرم سیاسی و اقتصادی لازم برای مذاکره بر سر توافق های بعدی را از دست خواهد داد.
ایالات متحده در سال ۲۰۱۲ مذاکرات هسته ای اش با ایران را از اسرائیل مخفی نگاه داشت. بنجامین نتانیاهو، نخست وزیر اسرائیل، موضع علنی چالش برانگیزی علیه سیاست دولت باراک اوباما در پیش گرفت. این پیشینه باعث شده دو کشور به اقدامات دیپلماتیک یا پنهان یکدیگر با بدبینی نگاه کنند. اما این دو بُعد می توانند مکمل یکدیگر باشند.
اسرائیل این را می فهمد که هر قدر فاصله ایران با جنگ افزار هسته ای بیشتر شود، از تعجیل واشنگتن برای بازگشت به توافق کاسته خواهد شد. عدم دستیابی به توافق و بازگشت به فشار حداکثری هم نتانیاهو را خشنود خواهد کرد.
اما عملیات مخفی اخیر در نطنز می تواند موجب شکاف بین ایالات متحده و اسرائیل شود.
اگر اسرائيل می خواهد به کارزار پنهان خود علیه ایران ادامه دهد باید آن را در چارچوب یک راهبرد مشترک با ایالات متحده به پیش ببرد.
ایران طی مذاکره به توسعه فعالیت های هسته ای اش ادامه می دهد و واشنگتن ممکن است شاهد از دست رفتن اهرم های فشارش باشد و برای جلوگیری از یک بحران هسته ای بزرگ به هر توافقی بسنده کند.
همکاری اسرائيل با ایالات متحده در این زمینه و داشتن طرح های اضطراری در طیف گسترده ای از سناریوهای محتمل و رزمایش های مشترک برای اطمینان از باقی ماندن گزینه نظامی به عنوان گزینه ای معتبر مهم است. خوب است در یک توافق بین اسرائیل و آمریکا روشن شود ایالات متحده تا چه مدت برای رسیدن به یک توافق محکم تر و بلندتر در برجام خواهد ماند. احتمالا یک سال یا ۱۸ ماه. پس از آن اگر توافق تکمیلی به دست نیامد، واشنگتن برجام را ترک خواهد کرد و تحریم ها بازخواهد گشت.
تمرکز بر مساله هسته ای نباید دست ایران را در منطقه باز بگذارد. از آن جا که فعالیت های ایران در منطقه را به شکلی واقعی نمی توان با یک توافق مهار کرد، ایالات متحده و متحدان خاورمیانه ای اش باید در رقابت گروهی وارد شوند که به شکلی موازی با رویکرد هسته ای در جریان است. یک توافق موازی بین ایالات متحده و اسرائیل بر سر برنامه هسته ای ایران نه تنها برای ممانعت از دستیابی تهران به بمب هسته ای بلکه برای جلوگیری از صدمات ناشی از مساله هسته ای به روابط اسرائیل و ایالات متحده بهترین گزینه است.
* برگردان فارسی این گزارش تنها به منظور آگاهی رسانی منتشر شده و نظرات بیان شده در آن الزاماً بازتاب دیدگاه صدای آمریکا نیست.
در همین مورد، یک دیدگاه دیگر را نیز بخوانید: