حمله تروريستی ۱۱ سپتامبر ۲۰۰۱ به ايالات متحده آمريکا بر تمامی مردم اين کشور و به ويژه آمريکاييان مسلمان تاثير گذارده است.
حمله تروريستی يازدهم سپتامبر و زخمی که آن حمله بر جامعه آمريکا به جا گذاشت برای مسلمانان اين کشور چالشی است که گاه هنوز با آن روبرو هستند حتی برای کسانی که در زمان آن حمله تروريستی کودک بودند.
اين که مدام بايد از دين خود دفاع می کردند و مورد نگاه های ملامت آميز و حتی پرخاش قرار می گرفتند برخی از جمله کاری انصاری را در دين خود استوارتر کرد و به رشد فکری و روحی آنان افزود.
کاری انصاری می گويد: «مسلمانان آمريکا نيز در ۱۱ سپتامبر آزرده و جريحه دار شدند. اين کشور ماست و ما بخشی از بافت اين کشوريم و آن را دوست داريم و افتخار می کنيم که آمريکايی هستيم و مسلمانيم.»
انيسه دختر بزرگتر خانواده هنوز آن روزها را به ياد می آورد. وی در دنور به کودکستان خصوصی مسلمانان می رفت و پس از حمله ۱۱ سپتامبر به دنبال تظاهرات يک گروه خشمگين، کودکستان برای دو هفته بسته شد. اما اين خاطرات باور مذهبی او را عميق و افتخار او به دين خود را افزون کرد.
خانواده انصاری پس از مدتی دنور را ترک و در شيگاگو اقامت گزيدند. سجيد برادر کوچکتر انيسه به مدرسه ای می رفت که او تنها شاگرد مسلمان آن جا بود. برای سه سال گروهی از شاگردان او را تروريست می خواندند و دينش را مسخره می کردند. خانواده انصاری سرانجام به ويرجينيا رفتند جايی که مدارس بزرگ و مملو از شاگردانی از مليت ها و اديان مختلف است.
در کاليفرنيای جنوبی يوسف سلما، خواهر ۱۸ ساله اش سارا و برادر ۲۱ ساله اش عمر، سال ها چنين چالشی را در يک مدرسه کاتوليک خصوصی تجربه کردند. روزی يکی از دوستان يوسف از او پرسيده بود که آيا او تروريست است؟
عمر که در زمان حمله های تروريستی ۱۱ سال داشت روزهايی را به ياد می آورد که او می خواست در مقابل برخی حرف ها به خشونت متوسل شود. عمر می گويد: «اما ميدانستم اگر بشنوند که چون کسی من را مسخره کرده او را زده ام، فکر خواهند کرد باز هم اين مسلمان ها.... همه آنان مثل هم هستند. همه با خشونت واکنش نشان می دهند.»
اما بيشتر خانواده های مسلمان در آمريکا اجازه نداده اند اين خاطرات بد در زندگی شان اثر منفی بگذارد.