تنگه هرمز، یکی از استراتژیکترین تنگههای جهان چه از نظر نظامی و چه اقتصادی است، تنگهای که خلیج فارس را به دریای عمان متصل میکند و تنها راه دسترسی کشورهای نفت خیز خلیج فارس به آبهای آزاد است.
طول این تنگه ۱۶۷ کیلومتر و عرضش متغیر بین ۹۶ تا ۳۱ کیلومتر است، شاهراه عبور انرژی جهان که تقریبا ۲۵ درصد از نفت جهان و و یک سوم از گاز طبیعی جهان را تامین میکند.
در چهار دهه گذشته جمهوری اسلامی هربار که عرصه جهانی را بر خود تنگ میبیند تهدید به بستن این تنگه میکند. در طول روزهای گذشته و با تروریستی اعلام شدن سپاه از سوی پارلمان اروپا مسئولین جمهوری اسلامی در حوزههای مختلف تهدید به بستن این تنگه کردهاند، از حسین شریعتمداری تا فریدون عباسی عضو کمیسیون انرژی مجلس که تا جایی پیشرفت که حتی تهدید به بستن اقیانوس منجمد جنوبی هم کرد. زهرا شیخی دیگر نماینده مجلس هم اعلام کرد امنیت تنگه هرمز را سپاه تامین میکند و اروپا باید به سپاه خراج بدهد.
البته آنگونه که تاریخ نشان میدهد در اصل منظور جمهوری اسلامی از بستن این تنگه به نوعی برهم زدن نظم کشتیرانی در خلیج فارس است.
در جریان جنگ ایران و عراق و در اسفندماه ۱۳۶۲ نبرد نفتکشها در خلیج فارس آغاز میشود، اشتباهات نظامی در تعیین محدوده عبور کشتیها از سوی ایران دست بالا را در اختیار عراق قرار می دهد.
در مردادماه ۱۳۶۳ رسماً نیروی هوایی ایران و عربستان بر فراز خلیج فارس با هم درگیر میشوند، نهایتا با پشتیبانی آمریکا از نیروی هوایی عربستان و از دست رفتن دو فانتوم ایران قائله تمام میشود.
اما این آخرین باری نیست که سپاه به نوعی با آمریکاییها در خلیج فارس درگیر میشود،
در تیرماه ۱۳۶۶ یک نفتکش کویتی متعلق به شرکت نفت کویت قصد داشت با پرچم ایالات متحده و اسکورت ۵ رزمناو آمریکایی وارد خلیج فارس شود با دستور مستقیم روح الله خمینی سپاه بر سر راه این نفتکش مین دریایی قرار میدهد، نفتکش با یکی از این مینها برخورد میکند.
جمهوری اسلامی به مینگذاری در خلیج فارس ادامه دهد، در شهریورماه ۱۳۶۶ آمریکاییها یک کشتی تدارکاتی ایرانی را در حال مین گذاری کشف و ضبط میکنند نهایتاً این کشتی در آبهای آزاد توسط آمریکاییها غرق میشود. اما شماره سریالهای مینهای به دست آمده از این کشتی بعدها کار دست نیروی دریایی ایران میدهد.
در مهرماه ۱۳۶۶ سه قایق تندروی سپاه به همراه یک ناوچه با هلیکوپترهای ارتش آمریکا در نزدیکی جزیره فارسی درگیر میشوند، در این درگیری نیروهای سپاه به طور کامل به همراه یک هلیکوپتر آمریکایی از بین میروند.
دو نفتکش دیگر هم در مهرماه ۱۳۶۶ مورد اصابت موشکهای ایرانی قرار میگیرند، نفتکشها آسیب جدی نمیبینند، اما آمریکا در می یابد که جمهوری اسلامی از سکوهای نفتی خود به عنوان سکوی پرتاب موشک استفاده میکند، در نتیجه دو سکوی نفتی ایران در خلیج فارس توسط ناوگان نیروی دریایی آمریکا نابود میشود.
در ادامه این درگیریها مین کار گذاشته شده توسط ایران در خلیج فارس با بدنه ناو یو اس اس ساموئل برخورد میکند، این ناو تا آستانه غرق شدن هم میرود ، شماره سریال به دست آمده از این مین با شماره سریال مینهایی که پیشتر آمریکاییها از کشتی تدارکاتی ارتش ایران به دست آوردهاند هم خوانی دارد، بهای این اتفاق برای نیروی دریایی جمهوری اسلامی بسیار سنگین است، در پی عملیات موسوم به آخوندک نیروی دریایی ایالات متحده تقریبا توان نیروی دریایی ایران را که تا پیش از این قدرت اول خلیج فارس بود را از بین میبرد، دو ناوچه سهند و سبلان که در زمان نیروی دریایی شاهنشاهی با نامهای فرامرز و رستم شناخته میشدند به همراه ناو موشک انداز جوشن از بین میروند.
کارشناسان نظامی، این اتفاق را یکی از عوامل تعیین کننده در پذیرش قطعنامه از سوی روح الله خمینی بیان میکنند.
اما قایق بازیهای سپاه در خلیج فارس ادامه مییابد، در یکی از تلخترین حوادث هوایی جهان در تیرماه ۱۳۶۷ تاوان ماجراجوییهای سپاه را ۲۹۰ مسافر پرواز مسافربری شماره ۶۵۵ شرکت هواپیمایی ایران ایر به مقصد دبی میدهند.
شرح ماجرا را خلبان شهرام رستمی در مصاحبه با برنامه خشت خام اینگونه توضیح میدهد:
و این آخرین باری هم نیست که مسافرین یک پرواز مسافربری بی خبر از همه جا قربانی ماجراجوییهای سپاه میشوند.