گلدن گیت پل معلقی است که سان فرانسیسکو را به مارین کانتی در سوی دیگر آبراه میان خلیج سانفرانسیسکو و اقیانوس آرام، در کالیفرنیا پیوند می دهد.
پل گلدن گیت (Golden Gate) پل معلقی است که سان فرانسیسکو در غرب آمریکا را به مارین کانتی در سوی دیگر آبراه میان خلیج سانفرانسیسکو و اقیانوس آرام، پیوند می دهد. بنای این پل چهار سال، از ژانویه ۱۹۳۳ تا آوریل ۱۹۳۷ طول کشید. امسال هفتاد و پنجمین سال اتمام این بنای معروف است.
گلدن گیت یکی از نمادهای سان فرانسیسکو، کالیفرنیا و آمریکاست، که شهرت عالمگیر دارد. جامعۀ آمریکایی مهندسان عمران، این پل را به عنوان یکی از شگفتیهای جهان معرفی کرده اند. بسیاری از معماران، گلدن گیت را در میان زیباترین پلهای جهان قلمداد می کنند. آمار، گویای آن است که گردشگران، از این پل، بیش از هر پل دیگری در جهان عکس برمی دارند.
اندیشه ای محال، ممکن شد
پیش از ساخته شدن پل گلدن گیت، کوتاهترین راه میان سان فرانسیسکو با شهرهای پیرامونش در منطقه، با قایق طی می شد. فعالیت حرفه ای قایقهایی که در این مسیر رفت و آمد می کردند، از اوان دهۀ ۱۸۴۰ آغاز شد؛ فعالیتی که بدواً برای انتقال آب به سان فرانسیسکو انجام گرفت و بعداً مسافربری هم به آن افزوده شد. چنین شد که این کسب و کار، در اواخر ۱۹۲۰ به بزرگترین شرکت قایق رانی جهان بدل شد. قایقهای مسافربر به سبب رونق فعالیت وکسب و کار درآمدزا، اهمیت شایانی برای اقتصاد منطقه یافتند.
سان فرانسیسکو تا آن هنگام، بزرگترین شهر آمریکا بود که عمدۀ ترابری آن، از راه قایق انجام می شد. از آنجا که سان فرانسیسکو با شهرهای پیرامون خود پیوندی زمینی نداشت، نرخ رشد شهر پایینتر از میزان متوسط ملی بود.
اغلب متخصصان سازه معتقد بودند که پلی به طول ۲۰۴۲ متر نمی تواند در دو سوی تنگه بنا شود. این اعتقاد، در عوامل طبیعی متعددی ریشه داشت که آن نقطه از حضور دائم آنها بهره داشت: امواج و جزر و مد فراوان، جریان قوی آبِ به عمق ۱۱۳ متر در مرکز تنگه، و وزش مستمر بادهای تُند. کارشناسان بسیاری برآن بودند که وزیدن بادهای قوی و مِهِ خیره کننده، مانع فرایند ساخت و ساز چنین پلی خواهد شد.
در پی ارائۀ طرحهای فراوانی که در میان راه ناکام ماندند، نخستین طرح ایجاد پلی برروی اقیانوس آرام، طی مقاله ای ارائه شد که در سال ۱۹۱۶ در نشریه ای به نام «سان فرانسیسکو بولتن» انتشار یافت. هزینۀ بنا کردن چنین پلی برمبنای این طرح، حدود ۱۰۰ میلیون دلار برآورد شد که نامیسر تشخیص داده شد. اما عرصه برای آن گشوده شد که مهندسان طراح پل، طرحهایی را که قابلیت ساخت با هزینۀ کمتری داشتند، ارائه دهند.
جوزف استراوس مهندسی جاه طلب و شاعرپیشه بود که هنگام ارائۀ طرح خود متعهد شد که پلی که او طراحی می کند، با ۱۷ میلیون دلار تکمیل شود. مقامهای محلی با این شرط طرح استراوس را پذیرفتند که وی پذیرای توصیه های مهندسان مشاور متعدد باشد.
نهایتاً - به لطف پیشرفتهایی که تا آن هنگام در دانش متالورژی حاصل شده بود - ساختار مناسب و میسر پل، نوع معلق آن تشخیص داده شد.
استراوس بیش از یک دهه را صرف جلب نظر و حمایت مقامها و مردم کالیفرنیای شمالی کرد. ساخته شدن پل، مورد مخالفت شدید و گسترده واقع شد. وزارت جنگ نگران آن بود که وجود چنین پلی، با رفت و آمد کشتیها تداخل کند، نیروی دریایی نیز از آن نگران بود که پل مورد حمله ای خرابکارانه قرار گیرد وچنین رخدادی به مسدود شدن ورودی کشتیهای نیروی دریایی به یکی از بنادر اصلی بیانجامد.
شرکت معظم قایقهای مسافربری که امکان تکمیل چنین پلی را تهدیدی برای بقای حرفه ای خود تلقی می کرد، از این طرح به دادگاه شکایت برد. مسئله به اتحادیه های کارگری نیز کشیده شد و اختلاف نظرهایی را هم در آن محافل برانگیخت.
در میان گروههای اندکی که هوادار ساخته شدن چنین پلی بودند، صنعت قَدَرِ اتومبیلسازی کالیفرنیا بود که طبعاً، بنا شدن پل را معادل رونق کارخود می دید.
تحقق یک رویا
سیزدهم ژانویۀ ۱۹۲۳ شاهد قطعیت یافتن طرح بنای پل گلدن گیت بود، و ساخت آن از پنجم ژانویۀ ۱۹۳۳ رسماً آغاز شد. ساخت این پل در نهایت بیش از ۳۵ میلیون دلار هزینه برداشت.
نام گلدن گیت را یک ناخدای نیروی هوایی آمریکا برگزید. کاپیتان جان فرمونت گفته بود چشم انداز مسیر پل، او را به یاد لنگرگاهی در استانبول می انداخت که دروازۀ زرین نام داشته است.
جوزف استراوس آگاهی و درک عمیقی از پلهای معلق نداشت، از این روی، به رغم آنکه مسئول پروژه بود، مسئولیت بخش بزرگی از معماری و سازۀ پل بر دوش مهندسان دیگر افتاد. طرح اولیۀ پیشنهادی استراوس از دیدگاه بصری، پذیرفتنی نبود. کسی که نخستین طرح عینی را برای پل گلدن گیت ارائه کرد، طراح پل منهتنِ نیویورک بود؛ لئون مویسیف.
ایروینگ مورو - آرشیتکتی نسبتاً ناشناخته - شکل کلی برجهای پل را طراحی کرد، و کار طراحی شمای نورپردازی آن را نیز انجام داد.
رنگ رخساره
رنگی که به رخسار پل گلدن گیت است، «نارنجی بین المللی» است. مایۀ رنگ نارنجی که بر گلدن گیت زده شده، مایه ای تیره تر از رنگی است که در صنعت هوا - فضا به عنوان نارنجی بین المللی شناخته می شود و رنگی دارای فرکانسهایی خاص از نور نارنجی است. رنگ پل گلدن گیت، نوعی از نارنجی بین المللی است که به طور چشمگیری به قرمز نزدیک است. این رنگ فرمول شیمیایی ویژه ای دارد که از آن ترکیبی ساخته که پل را از خطر زنگ زدگی ناشی از رطوبت مِهِ دائم سان فرانسیسکو مصون نگاه می دارد.
رنگ نارنجی پل بدواً به عنوان درزگیر در ساخت پل استفاده شد. بعد، بسیاری از بومیان از مهندسان معمار پل خواستند تا رنگ پل را نیز نارنجی نگاه دارد و از انتخاب رنگ معمول نقره ای یا خاکستری برای آن بپرهیزند. نیروی دریایی آمریکا خواهان آن بود که رنگ پل راه راهِ سیاه و زرد باشد تا دیدن آن را برای کشتیهای در حال گذر، آسانتر کند.
فرجام کار آن شد که رنگ پل، با تبعیت از عقیدۀ شمار بسیارِ ساکنان منطقۀ خلیج سان فرانسیسکو، نارنجی - اما نوعی ویژه از نارنجی، نارنجی بین المللی- انتخاب شد.
کوشش بی ارج و قرب مهندس اِلیس
یکی از سرپرستان پروژۀ ساخت پل گلدن گیت، چارلز آلتون اِلیس بود که با مهندس مشاور طرح- لئون مویسیف- در تماس مدام بود و طی کار، از او مشورت می گرفت.
الیس مهندس نبود، بلکه ریاضیدانی بود که دانش آموختۀ زبان یونانی نیز بود و سالها پس از تکمیل طرح پل گلدن گیت، در دانشگاه درس مهندسی عمران خواند و به دنبال آن نیز مدتی در همین رشته در دانشگاه تدریس کرد.
با تمامی همت و کوشش الیس در اجرای طرح ساخت پل گلدن گیت، در نوامبر سال ۱۹۳۱، استراوس - مدیر پروژه - الیس را به سبب آنچه هزینۀ بالای تلگرامهای وی به نیویورک (به مهندس مویسیف) عنوان کرد، از پروژه کنار گذاشت. الیس که تمامی دانش و وقت و فکر خود را وقف پل گلدن گیت کرده بود، روحاً و فکراً به کار به شدت وابسته بود. از سوی دیگر، اخراج وی همزمان بود با زمان رکود شدید اقتصادی آمریکا و از این روی، او موفق نشد شغلی دیگر بیابد.
با این همه، چارلز الیس، بی مزد و منت، هفته ای ۷۰ ساعت به کار روی طرح ادامه داد، بی آنکه دیناری دریافت کند. مجموعۀ محاسبات وی، ده جلد قطور شد. با این همه، او در زمان حیاتش به عنوان یکی از عناصر سازندۀ پل گلدن گیت به شمار نیامد و هرگز از او تشکر و تجلیلی نشد. هفت دهه پس از اتمام پل، در سال ۲۰۰۷ و طی مراسم جشن هفتاد سالگی این پل، از وی به عنوان یکی از سازندگان اصلی پل یاد و تقدیر شد. اما این، « نوش دارویی بود پس از مرگ سهراب»، چرا که آن زمان پنجاه و هشت سال از مرگ الیس سپری شده بود.
تلفات طرح، تکمیل طرح و مرگ واپسین معمار آن
بنای پل گلدن گیت، آخر آوریل ۱۹۳۷ تکمیل شد و درست ۷۵ سال پیش، به بهره برداری رسید. فرایند کار، اندکی بیش از ۴ سال به طول انجامید.
امسال مراسم هفتاد و پنجمین سالروز تولد گلدن گیت با مراسم آتش بازی و جشن و زنده کردن یاد سازندگانش برگزار شد.
گلدن گیت با یک میلیون و سیصد هزار دلار کمتر از بودجه ای که برای آن تخمین زده و به آن تخصیص داده شده بود، ساخته شد. بیست و هفتم ماه مه ۱۹۳۷ شاهد شروع یک هفته جشن و شادمانی به پاس ساخته شدن گلدن گیت بود. روز نخست، به عبور عابران پیاده از روی پل اختصاص یافت.
طی فرایند ساخت و ساز پل، ۱۱ کارگر ساختمانی حین کار جان باختند. تا ۱۷ فوریه ۱۹۳۷ تنها یک کارگر حین انجام وظیفه قربانی شده بود؛ اما در آن روز، ده کارگر همزمان طی یک سانحۀ کاری کشته شدند.
جک بالسترتی- یکی از کارگران سازندۀ پل- ماه گذشته به مرگ طبیعی درگذشت. او یکی از کارگران سازندۀ پل بود. با مرگ او، پیکر واپسین بازماندۀ گروه سازندۀ گلدن گیت هم در خاک جای گرفت.
گلدن گیت یکی از نمادهای سان فرانسیسکو، کالیفرنیا و آمریکاست، که شهرت عالمگیر دارد. جامعۀ آمریکایی مهندسان عمران، این پل را به عنوان یکی از شگفتیهای جهان معرفی کرده اند. بسیاری از معماران، گلدن گیت را در میان زیباترین پلهای جهان قلمداد می کنند. آمار، گویای آن است که گردشگران، از این پل، بیش از هر پل دیگری در جهان عکس برمی دارند.
اندیشه ای محال، ممکن شد
پیش از ساخته شدن پل گلدن گیت، کوتاهترین راه میان سان فرانسیسکو با شهرهای پیرامونش در منطقه، با قایق طی می شد. فعالیت حرفه ای قایقهایی که در این مسیر رفت و آمد می کردند، از اوان دهۀ ۱۸۴۰ آغاز شد؛ فعالیتی که بدواً برای انتقال آب به سان فرانسیسکو انجام گرفت و بعداً مسافربری هم به آن افزوده شد. چنین شد که این کسب و کار، در اواخر ۱۹۲۰ به بزرگترین شرکت قایق رانی جهان بدل شد. قایقهای مسافربر به سبب رونق فعالیت وکسب و کار درآمدزا، اهمیت شایانی برای اقتصاد منطقه یافتند.
سان فرانسیسکو تا آن هنگام، بزرگترین شهر آمریکا بود که عمدۀ ترابری آن، از راه قایق انجام می شد. از آنجا که سان فرانسیسکو با شهرهای پیرامون خود پیوندی زمینی نداشت، نرخ رشد شهر پایینتر از میزان متوسط ملی بود.
در پی ارائۀ طرحهای فراوانی که در میان راه ناکام ماندند، نخستین طرح ایجاد پلی برروی اقیانوس آرام، طی مقاله ای ارائه شد که در سال ۱۹۱۶ در نشریه ای به نام «سان فرانسیسکو بولتن» انتشار یافت. هزینۀ بنا کردن چنین پلی برمبنای این طرح، حدود ۱۰۰ میلیون دلار برآورد شد که نامیسر تشخیص داده شد. اما عرصه برای آن گشوده شد که مهندسان طراح پل، طرحهایی را که قابلیت ساخت با هزینۀ کمتری داشتند، ارائه دهند.
جوزف استراوس مهندسی جاه طلب و شاعرپیشه بود که هنگام ارائۀ طرح خود متعهد شد که پلی که او طراحی می کند، با ۱۷ میلیون دلار تکمیل شود. مقامهای محلی با این شرط طرح استراوس را پذیرفتند که وی پذیرای توصیه های مهندسان مشاور متعدد باشد.
نهایتاً - به لطف پیشرفتهایی که تا آن هنگام در دانش متالورژی حاصل شده بود - ساختار مناسب و میسر پل، نوع معلق آن تشخیص داده شد.
استراوس بیش از یک دهه را صرف جلب نظر و حمایت مقامها و مردم کالیفرنیای شمالی کرد. ساخته شدن پل، مورد مخالفت شدید و گسترده واقع شد. وزارت جنگ نگران آن بود که وجود چنین پلی، با رفت و آمد کشتیها تداخل کند، نیروی دریایی نیز از آن نگران بود که پل مورد حمله ای خرابکارانه قرار گیرد وچنین رخدادی به مسدود شدن ورودی کشتیهای نیروی دریایی به یکی از بنادر اصلی بیانجامد.
شرکت معظم قایقهای مسافربری که امکان تکمیل چنین پلی را تهدیدی برای بقای حرفه ای خود تلقی می کرد، از این طرح به دادگاه شکایت برد. مسئله به اتحادیه های کارگری نیز کشیده شد و اختلاف نظرهایی را هم در آن محافل برانگیخت.
در میان گروههای اندکی که هوادار ساخته شدن چنین پلی بودند، صنعت قَدَرِ اتومبیلسازی کالیفرنیا بود که طبعاً، بنا شدن پل را معادل رونق کارخود می دید.
تحقق یک رویا
سیزدهم ژانویۀ ۱۹۲۳ شاهد قطعیت یافتن طرح بنای پل گلدن گیت بود، و ساخت آن از پنجم ژانویۀ ۱۹۳۳ رسماً آغاز شد. ساخت این پل در نهایت بیش از ۳۵ میلیون دلار هزینه برداشت.
جوزف استراوس آگاهی و درک عمیقی از پلهای معلق نداشت، از این روی، به رغم آنکه مسئول پروژه بود، مسئولیت بخش بزرگی از معماری و سازۀ پل بر دوش مهندسان دیگر افتاد. طرح اولیۀ پیشنهادی استراوس از دیدگاه بصری، پذیرفتنی نبود. کسی که نخستین طرح عینی را برای پل گلدن گیت ارائه کرد، طراح پل منهتنِ نیویورک بود؛ لئون مویسیف.
ایروینگ مورو - آرشیتکتی نسبتاً ناشناخته - شکل کلی برجهای پل را طراحی کرد، و کار طراحی شمای نورپردازی آن را نیز انجام داد.
رنگ رخساره
رنگی که به رخسار پل گلدن گیت است، «نارنجی بین المللی» است. مایۀ رنگ نارنجی که بر گلدن گیت زده شده، مایه ای تیره تر از رنگی است که در صنعت هوا - فضا به عنوان نارنجی بین المللی شناخته می شود و رنگی دارای فرکانسهایی خاص از نور نارنجی است. رنگ پل گلدن گیت، نوعی از نارنجی بین المللی است که به طور چشمگیری به قرمز نزدیک است. این رنگ فرمول شیمیایی ویژه ای دارد که از آن ترکیبی ساخته که پل را از خطر زنگ زدگی ناشی از رطوبت مِهِ دائم سان فرانسیسکو مصون نگاه می دارد.
رنگ نارنجی پل بدواً به عنوان درزگیر در ساخت پل استفاده شد. بعد، بسیاری از بومیان از مهندسان معمار پل خواستند تا رنگ پل را نیز نارنجی نگاه دارد و از انتخاب رنگ معمول نقره ای یا خاکستری برای آن بپرهیزند. نیروی دریایی آمریکا خواهان آن بود که رنگ پل راه راهِ سیاه و زرد باشد تا دیدن آن را برای کشتیهای در حال گذر، آسانتر کند.
فرجام کار آن شد که رنگ پل، با تبعیت از عقیدۀ شمار بسیارِ ساکنان منطقۀ خلیج سان فرانسیسکو، نارنجی - اما نوعی ویژه از نارنجی، نارنجی بین المللی- انتخاب شد.
کوشش بی ارج و قرب مهندس اِلیس
یکی از سرپرستان پروژۀ ساخت پل گلدن گیت، چارلز آلتون اِلیس بود که با مهندس مشاور طرح- لئون مویسیف- در تماس مدام بود و طی کار، از او مشورت می گرفت.
الیس مهندس نبود، بلکه ریاضیدانی بود که دانش آموختۀ زبان یونانی نیز بود و سالها پس از تکمیل طرح پل گلدن گیت، در دانشگاه درس مهندسی عمران خواند و به دنبال آن نیز مدتی در همین رشته در دانشگاه تدریس کرد.
با تمامی همت و کوشش الیس در اجرای طرح ساخت پل گلدن گیت، در نوامبر سال ۱۹۳۱، استراوس - مدیر پروژه - الیس را به سبب آنچه هزینۀ بالای تلگرامهای وی به نیویورک (به مهندس مویسیف) عنوان کرد، از پروژه کنار گذاشت. الیس که تمامی دانش و وقت و فکر خود را وقف پل گلدن گیت کرده بود، روحاً و فکراً به کار به شدت وابسته بود. از سوی دیگر، اخراج وی همزمان بود با زمان رکود شدید اقتصادی آمریکا و از این روی، او موفق نشد شغلی دیگر بیابد.
با این همه، چارلز الیس، بی مزد و منت، هفته ای ۷۰ ساعت به کار روی طرح ادامه داد، بی آنکه دیناری دریافت کند. مجموعۀ محاسبات وی، ده جلد قطور شد. با این همه، او در زمان حیاتش به عنوان یکی از عناصر سازندۀ پل گلدن گیت به شمار نیامد و هرگز از او تشکر و تجلیلی نشد. هفت دهه پس از اتمام پل، در سال ۲۰۰۷ و طی مراسم جشن هفتاد سالگی این پل، از وی به عنوان یکی از سازندگان اصلی پل یاد و تقدیر شد. اما این، « نوش دارویی بود پس از مرگ سهراب»، چرا که آن زمان پنجاه و هشت سال از مرگ الیس سپری شده بود.
تلفات طرح، تکمیل طرح و مرگ واپسین معمار آن
بنای پل گلدن گیت، آخر آوریل ۱۹۳۷ تکمیل شد و درست ۷۵ سال پیش، به بهره برداری رسید. فرایند کار، اندکی بیش از ۴ سال به طول انجامید.
گلدن گیت با یک میلیون و سیصد هزار دلار کمتر از بودجه ای که برای آن تخمین زده و به آن تخصیص داده شده بود، ساخته شد. بیست و هفتم ماه مه ۱۹۳۷ شاهد شروع یک هفته جشن و شادمانی به پاس ساخته شدن گلدن گیت بود. روز نخست، به عبور عابران پیاده از روی پل اختصاص یافت.
طی فرایند ساخت و ساز پل، ۱۱ کارگر ساختمانی حین کار جان باختند. تا ۱۷ فوریه ۱۹۳۷ تنها یک کارگر حین انجام وظیفه قربانی شده بود؛ اما در آن روز، ده کارگر همزمان طی یک سانحۀ کاری کشته شدند.
جک بالسترتی- یکی از کارگران سازندۀ پل- ماه گذشته به مرگ طبیعی درگذشت. او یکی از کارگران سازندۀ پل بود. با مرگ او، پیکر واپسین بازماندۀ گروه سازندۀ گلدن گیت هم در خاک جای گرفت.