اکونیوز در گزارشی از اقتصاد ایران نوشت: «سهم بخش کشاورزی از حجم اقتصاد ایران در پاییز سال گذشته ۷.۴ درصد بوده، این در حالی است که سهم این بخش از جمعیت شاغل کشور ۱۴.۳ درصد است.»
به نوشته این وبسایت، سهم بخش کشاورزی از بازار کار حدودا دو برابر سهمش از حجم اقتصاد است که نشان میدهد شاغلین این بخش، به نسبت از درآمد پایینتری برخوردار هستند و اشتغال در این حوزه پاسخگوی حداقلهای مورد نیاز برای زندگی نیست.
پیشتر نیز «دنیای اقتصاد» در گزارشی نوشته بود: «تداوم وضع موجود در حوزه کشاورزی و ارزانبودن آب میتواند به اتمام آب و حادتر شدن وضعیت کشور، شدتگرفتن اعتراضات آبی، و بحرانهای محیط زیستی منجر شود.»
این روزنامه نتیجه تداوم این روند را بحرانی بیپایان دانست و تاکید کرد: «اگر این وضعیت را ادامه دهیم و آب باقیمانده را با قیمت ارزان صرف تولید کشاورزی کنیم، نتیجه این خواهد بود که ذخایر آبی محدود به زودی تمام میشوند و علاوه بر نابودی منابع آب، ضربات جبرانناپذیری به محیطزیست و خاک وارد خواهد آمد.»
یک عضو هیات علمی دانشگاه علوم کشاورزی و منابع طبیعی خوزستان معتقد است، آب ارزان در کنار کمبود ذخائر آبی، با پایین بودن راندمان همراه شده و آسیبهای کشاورزی را بیشتر از منافع آن کرده است.
سیروس جعفری سوم آذرماه سال ۱۴۰۰ با بیان این مطلب که با این شیوه کشاورزی در حال از بین بردن آب و خاک هستیم به دنیای اقتصاد گفت که در حوزه کشاورزی هیچ برنامه مشخصی وجود ندارد و کشاورزی امروز فقط باعث هدررفت آب میشود.
در همین رابطه ۲۶ تیرماه سال ۱۴۰۱ وزیر جهاد کشاورزی با بیان این که سهم بخش کشاورزی در تولید ناخالص ملی ۱۱.۷ درصد است، گفت: «سرمایهگذاری در حوزه صنعت قابل قیاس با حوزه کشاورزی نیست، زیرا بالاترین عدد سرمایهگذاری در این بخش حدود ۴ درصد بوده که در سالهای گذشته رخ داده است.»
این موارد در کنار سهم اندک بخش کشاورزی در تولید ناخالص داخلی به نسبت هزینههای آن برای کشور یکی دیگر از مواردی است که ضرورت توجه به این بخش و برنامهریزی برای توسعه و افزایش بهرهوری را نشان میدهد.