صفحه آخر: فوتسال زنان؛ و نگاهی به حسن عباسی، عضو شورای مرکزی قرارگاه عمار

برنامه صفحه آخر روز جمعه ۲۲ آبان ماه ۱۳۹۴، در آغاز به عدم اعزام تیم ملی فوتسال زنان ایران به گواتمالا برای شرکت در مسابقات جام جهانی فوتسال می پردازد. و سپس حسن عباسی، معروف به استراتژیست نظام جمهوری اسلامی، و عضو شورای مرکزی قرار گاه عمار را مورد بررسی قرار می دهد.

چرا تیم ملی فوتسال زنان و قهرمان آسیا از شرکت در جام جهانی محروم شد؟

تیم ملی فوتسال زنان ایران در ۴ مهرماه ۱۳۹۴ برای اولین بار در تاریخ ایران برنده جام آسیا شد. در ۷ آبان ماه جام جهانی فوتسال زنان با ارسال دعوت نامه ای از این تیم دعوت کرد که برای شرکت در مسابقات قهرمانی جهان به گواتمالا برود. اما به نوشته مقام ها و رسانه ها رفتن تیم با مشکل روبروشد. تا جایی که رئیس جمهوری شخصا برای برطرف کردن مشکل دستور ویژه صادر کرد.

اما روز ۱۴ آبان، کفاشیان رئیس فدراسیون فوتبال ایران گفت از آنجا که گواتمالا در ایران سفارت ندارد و برای گرفتن ویزا افراد تیم باید به آلمان سفر کنند و برای رفتن به آلمان نیز ویزای شنگن لازم است و عملا نمی توان در این مدت دو ویزا برای آلمان و گواتمالا گرفت، سفر تیم ملی فوتسال زنان ایران و قهرمان آسیا لغو شده است.

در پی این سخنان علی ماجدی، سفیر ایران در آلمان، گفت "فدراسیون فوتبال هیچ هماهنگی با سفارت ایران نداشته است. که اگر با این سفارت صحبت می کردند سفارت می توانست وسایل سفر را به سرعت آماده کند. از این رو گفته های فدراسیون فوتبال درست نیست."

صفحه آخر ۱۳ نوامبر - بخش اول

جلوگیری از سفر کاپیتن تیم فوتسال

پیش از آن که تیم فوتسال زنان ایران برنده مسابقات آسیا شود، کاپیتن تیم، نیلوفر اردلان به دلیل خودداری شوهرش، مهدی توتونچی، از دادن اجازه سفر، از شرکت در این مسابقات محروم شد. شوهر دلیل این تصمیم را همزمانی این سفر با رفتن فرزندشان به مدرسه ذکر کرد و گفت در این روز حضور و همراهی پدر و مادر هردو برای فرزند لازم است. او گفت "این تصمیم را در جهت حمایت از اصل خانواده" گرفته است.

خانم اردلان در نامه ای به این سخن پاسخ داده و تاکید کرده که در روز اول مهر که روز بازگشایی مدارس ایران است، قرار بوده که در ایران حضور داشته باشد و این روز پیش از سفر ورزشی او بوده است.

سرنوشت زنان ایران در چنگ تمایلات شوهران

بنابر قانون اساسی جمهوری اسلامی خانواده کیان نظام جمهوری اسلامی است، مرد/شوهر، رئیس این خانواده است و تصمیم او لازم الاجراست. همچنین خروج زن از خانه، چه برای کار یا سفر یا برای امور خصوصی و بازدید از خویشاوندان، و نیز حق تحصیل و کار زنان به اجازه شوهر موکول است.

با توجه به سخنان رئیس فدراسیون فوتبال و از آنجا که اعضای تیم ملی فوتسال زنان ایران در این باره هیچ نظر یا اعتراضی ابراز نکرده اند، شاید بتوان "مشکل" اعزام تیم قهرمان آسیا را که با دستور ویژه رئیس جمهور نیز حل نشده است، دریافت. به ویژه که آیت الله مکارم شیرازی و حسن عباسی، که در این برنامه صفحه آخر و هفته آینده مورد بررسی قرار می گیرند، ورزش و فوتبال را غربی و شیطانی دانسته اند.

آقای مکارم درباره حضور زنان در ورزشگاه ها نیز می گوید: "حضور بانوان در ورزشگاه ها خط قرمز است".

بخش دوم: حسن عباسی را بهتر بشناسیم

در بخش دوم این برنامه سوابقی از حسن عباسی،که در ایران اورا به نام دکتر معرفی می کنند مورد بررسی قرار گرفت.

توهمات آقای عباسی

به نظر می رسد که آقای عباسی ۴۹ ساله در باره خود و بسیاری دیدگاه هایش گرفتار توهم هایی ست که آنها را دانسته یا ندانسته و از سر وهم زدگی یا توهم توطئه با شدت لحن تمام ارائه می دهد ودر این راه از استفاده از زبانی هتاکانه به سران سه قوه جمهوری اسلامی و هاشمی رفسنجانی ابایی ندارد، هرچند که دربرابر رهبری با تملق و خضوع رفتار می کند و کلام او را برابر با کلام قرآن می داند. امری که در دین اسلام از مقوله شرک تلقی می شود.

"دکترینارین" ایران و کیسینجر اسلام

او که از خود، و با استناد به نوشته ای نامعلوم از نیویورک تایمز، به عنوان کیسینجر اسلام یاد می کند – هرچند که چنین نوشته ای در نیویورک تایمز وجود نداردو آنچه در نوشته های دیگر وجود دارد از سر طنز است- دربرابر سوال یک دانشجو که از مدرک تحصیلی دکترای او می پرسید، گفت "دکتر یعنی کسی که دکترین ارائه کند که اندیشه ها و دکترینش در آن ور دنیا تدریس شود"، یا به گفته او ، "دکترینارین" باشد. او سپس خود را "تنها دکترینارین زنده در سراسر ایران "دانست.

این درحالی ست که حجت الاسلام ذوالنور درسال ۱۳۸۳ درباره او گفته بود "برادرم عباسی" در حال حاضر "سرگرم تحصیل در مقطع کارشناسی فلسفه است." در آن سال او ۳۸ ساله بود. او در سال ۱۳۸۴، یعنی یک سال بعد، در دوران احمدی نژاد موسسه "بررسی‌های دکترینال امنیت برون مرز" را تاسیس کرد و خود با عنوان دکتر عباسی ریاست آن را بر عهده گرفت. یعنی در مدت یک سال مقاطع کارشناسی و کارشناسی ارشد و دکترا را با موفقیت گذراند.

صفحه آخر ۱۳ نوامبر - بخش دوم

امیر طاهری در مقالاتی از او به عنوان استراتژیست جمهوری اسلامی یاد می کند. بخشی از دکترین ها یا استراتژی های او از این قرار است:

خشکسالی

"تنها دلیل اصلی خشکسالی در ایران نه مسائل محیط زیست است و نه مسائل آب و هوایی بلکه معصیت بالاست". راه حل آن هم در آن است که "بزرگان اهل اخلاق به بیابان بروند و دعای باران بخوانند مگر خدا رحم کند و خشکسالی را بگیرد". از این دکترین می توان نتیجه گرفت که وفور باران امسال در ایران نشانه نبودن معصیت در این کشور است.

یهود ستیزی و هالیوود

او همچنین با سخنانی نژاد پرستانه و یهودی ستیزانه تئوری های عجیبی درمورد نقش "زنای ذهنی" یا "ذهنیت زن و مرد در هنگام جماع" و تبدیل زنان و مردان امروزی به زنان و مردان یهودی در آینده می پردازد. به نظر او فیلم های هالیوودی وسیله انجام این کارند که توسط "یهود" انجام می گیرد. او نه فقط فیلم آرگو را کار صهیونیسم و درجهت نابودی ایران دانسته که حتی تام و جری، قهرمانان یک کارتون امریکایی را نیز عامل صهیونیسم اعلام کرده است. است.

تروریسم ، نفرت پراکنی، و تحریک به جنایت علیه بشریت

ادعا می کند که قصد دارد با قرار دادن طرح هایش بر اینترنت ریشه انگلو ساکسون را در جهان بخشکاند. و می پرسد "ما تا خود آمریکا را جمهوری اسلامی نکنیم برای چه خوبیم؟"

اما نفرت پراکنی او تنها برای بیرون مرزها نیست. به حقوق بشر در داخل کشور حمله می کند و حمله به مخالفان را ترور مقدس می خواند.

در يکی از سخنرانی هايش خطاب به اصلاح طلبان می گوید: "من اين افتخار را داشته ام که به حقوق بشر شما حمله کنم؛ امروز اين افتخار را دارم. .. اين را هم بگويم... مگر غير از اين است که دشمنان مسلمانان، جبهه کفرند؟ اگر می شود کاری کرد که آن جبهه به ترور و وحشت و هراس بيفتد، آن ترور، ترور مقدس است."

جامعه مهدوی با عینک "امریکن اوپتیک" مارک ری بن

با آن که او به جای "جامعه مدنی" خواستار "جامعه مهدوی" یا "جامعه هجری" و "تعالی" به جای "توسعه" است، اما خود با تراشیدن ریش و پوشش آستین کوتاه - که در جمهوری اسلامی برای مردان بدحجابی تلقی می شود- و استفاده از عینک آفتابی ری بن با مارک امریکن اوپتیک و اودکلن زدن، از این مظاهر غربی استقبال می کند وآن را به دانشجویان و بسیجیان مخاطب خود نیز توصیه می کند.

منشاء قدرت دکترینارین حسن عباسی

حسن عباسی عضو شورای مرکزی قرارگاه عمار است. این قرارگاه پس از وقایع ۱۳۸۸ به دستور مستقیم رهبر و زیرنظر مجتبی خامنه ای تاسیس شد. ریاست آن را مهدی طائب و معاونت آن را حاج سعید قاسمی برعهده دارند. مهدی کوچک زاده، حمید رسایی، روانبخش، حسین الله کرم، حدادیان، وحید جلیلی، و نیز، حسن عباسی، از جمله اعضای شورای مرکزی آن هستند.

صفحه آخر ۱۳ نوامبر - بخش سوم

فحاشی به همه و تملق به رهبر

همه افرادی که نامشان آمد با اتکاء به رهبری بی محابا و همواره می توانند با رکیک ترین کلمات (مانند مورد حدادیان درباره مشایی و احمدی نژاد) مسئولان کشور و نظام را مورد اعتراض و بد دهنی و حتی بهتان زنی قرار دهند، بی آن که سندی علیه آنان به دست دهند و یا در برابر مقامی مسئول باشند یا کسی، از جمله - و حتی- دادستان کشور، جرات یا قصد اعتراض یا شکایت از آنان داشته باشد.

زبان زشت و درشت عباسی حتی فوتبالیست ها را نیز بی نصیب نگذاشته است. حسن عباسی به قهرمانان فوتبال کشور آشکارا توهین می کند و آنان را "قهرمانان پوشالی" و "لمپن" خطاب می کند که به جای "رزم در جبهه سوریه" به فوتبال و استادیوم می اندیشند. البته این در حالی ست که آقای عباسی، که مدعی ست در جنگ ایران و عراق در جبهه بوده، به گفته آقای شمخانی در جنگ ایران و عراق حضور نداشته است.

اما موضع او در قبال رهبری، مانند دیگر افراد یادشده، عبودانه و خاکسارانه و چاپلوسانه است. هرچند که تملق گویی اش به رهبر گاه به طنز نزدیک می شود. او در یک سخنرانی رهبر را "خوش تیپ، شجاع، حکیم، و کسی که ۲۵ سال است دشمن را پشت درهای مملکت نگه داشته، و پدر ایران نوین" اعلام می کند.