زیبا شیرازی را به خاطر ترانه سرایی های فمینیستی اش می شناسیم. او تک نوازی است که در پروراندن نوع موسیقی خاص خود از سبک شاعرانه شانسون های فرانسوی الهام گرفته و به عنوان نمادی «زنانه» از موسیقی پاپ ایرانی در جایگاه خاص خود قرار دارد.
ترانه های زیبا شیرازی از سادگی و صمیمیت خاصی برخوردار است و در آن این خواننده با به تصویر کشیدن موقعیت خود، احساسات، عواطف و اندیشه هایش را با زبانی طبیعی، زنانه و پرشور بیان می کند. این بیان تفکر، شور وتلاطم احساسات زنانه ای است که «زیبا» آن را حق بلاعوض خود می داند و گاه حتی شنوندگان زن خود را در پذیرفتن این تفکر و تموج آزاد به چالش می طلبد.
«زیبا شیرازی» که از چند سال پس از انقلاب به آمریکا مهاجرت کرده، علاوه بر مرزهای شناخته شده جغرافیایی توانسته است با شهامت از مرزهای «تابوها» و «ناگفتنی ها» نیز عبور کند و شاید به همین جهت هم این خواننده و آهنگساز و نوازنده گیتاراز چندی پیش کار تهیه آلبوم هایش درشهر لس آنجلس را خود برعهده گرفته است:« سر پا ماندن در اين بازار، کار آسانی نيست . خيلی ها سبک کار من رو به اين دليل که گمان می کنند زيادی «باز» است، نمی پسندند.»
زیبا شیرازی درهمین رابطه می گوید: «مثلا شعر «اوج» من درواقع تقاضای يک هم آغوشی عاشقانه است و من در آن به راحتی از آنچه که يک زن از يک هماغوشی می خواهد صحبت می کنم. ولی حتی برخی از خود زن ها هم با این شعر مشکل دارند . آنها فکر می کنند خوب نيست به اين راحتی درباره اين مسائل صحبت کنيم و یا اینکه اصلا چرا از چنين لغاتی در بيان اين اشعار استفاده شده است.»
زيبا شيرازی می گويد: «من در کارهايم از «مرد ستيزی» هم به همين اندازه پرهيز کرده و می کنم. من با مردها هيچ گونه ضديتی ندارم. بلکه به سادگی همان هستم که می خوانم .»
اما این روزها «زیبا شیرازی »علاوه بر اجرای کنسرت های موسیقی و ترانه های فمینیستی، دست به ابتکار تازه ای زده است. او دربرنامه هایی به نام «قصه و آواز»، ضمن اجرای قطعات کوتاهی از موسیقی خود برروی صحنه، به روخوانی داستان های واقعی از سرگذشت ایرانیانی می پردازد که به قول خود او «مشکلات مهاجرت را بجان خریدند و به امید فردایی روشن بار سفر بستند و به این گوشه جهان آمدند.»
زیبا می گوید:«داستان ها همه حقیقی هستند و اسم ها هم مستعار. برای هر داستان ٢٠ دقیقه ای که به روی صحنه می آورم نزدیک به ٤٠ ساعت کار میکنم. این کار را با داستان مهاجرت خودم به لس آنجلس شروع کردم. قصه گویی در بین ملیت های غیر ایرانی بسیار رایج است ولی ما شاید به دلایل فرهنگی، کمتر آزادانه درباره ی خودمان صحبت می کنیم و از پستی و بلندی های زندگی مان می گوییم.»
تماشاگر در هر یک از اجرهای «قصه و آواز» روی صحنه، شاهد روخوانی چهار داستان مختلف است که هریک به صورتی متفاوت بازگو کننده ماجرای واقعی زندگی مردان و زنان مهاجر ایرانی می باشد.
زیبا می گوید:« امیدوارم روخوانی این قصه های حقیقی، ما را بهم نزدیک تر کند. کما اینکه بارها از تماشاگران شنیده ام که می گویند « انگار که داستان خود من بود». امید دیگرم این است که جوانان ما بدانند که در طول این مهاجرت چه برسرما آمده و بقول دوست روانشناسی، شاید گناهان و اشتباهات مارا برما ببخشند.»
زیبا شیرازی که درحال حاضر درحال اتمام تز پایان تحصیلی خود در رشته علوم ارتباطات است، اخیرا در یکی از کتابخانه های عمومی شهر لس آنجلس به نام «پالم رنچو»Palm Rancho نیز داستان های خود را به زبان انگلیسی روخوانی کرده است:«خواندن این داستان ها را به زبان انگلیسی شروع کرده ام و امیدم این است که کشور میزبان بداند که ما مقام بهترین مهاجران را به همین سادگی کسب نکرده ایم.»
زیبا می گوید برای انتخاب این قصه ها به سراغ آدم های معمولی می رود:« برایم موفقیت اجتماعی آن ها به اندازه رشد فکری و نتیجه گیری از این کوچ اهمیت ندارد.»
به دست آوردن اطلاعات درباره زندگی افراد معمولا با یک مصاحبه و این سئوال شروع می شود: «چه سالی از ایران مهاجرت کردی و به چه دلیل؟»
زیبا می گوید:«جواب این سوال کوتاه معمولا به یک گفتگوی ٢ تا ٣ ساعتی می انجامد . تمام این گفتگو را بروی کاغذ می آورم . این کار به من کمک می کند که از جملات خود صاحب قصه استفاده کنم . همچنین از تکیه کلام ها و مکث هایی که صحبت کردن هرکدام از ما را از دیگری جدا می کند. سعی ام براین است که نزدیک ترین شخصیت به اصل را به روی صحنه ببرم.»
اما زیبا شیرازی قبول دارد که این یک اجرای تئاتری نیست:«اصولا قصدم اجرای تاترنبوده. این کار به کل ازکار تاتر جداست. شاید در زبان انگلیسی بتوان به آن گفت «پرفورمنس» Performance یا همان اجرا اما درواقع هنوز لغت فارسی خوبی برایش پیدا نکرده ام.»
با این همه تماشاگرهمیشگی «زیبا شیرازی» مدتی طول کشید تا به این کار تازه او خو کند:«اصولا قصدم ایجاد فضایی برای یک گپ و گفت خودمانی بود. دلم می خواست تماشاگرم وقتی از درسالن بیرون میره به خودش فکرکنه و به اون چیزهایی که در این سالیان مهاجرت بر او گذشته.»
زیبا می گوید:« این هم مثل هر نوع اجرایی، یا تماشاگر از جنس اجرا میشود و باز به سالن اجرا برمی گردد و یا ارتباط برقرار نمی شود و تماشاگر بدنبال نوع دیگری از سرگرمی می رود.»
اما «قصه و آواز» هم طرفداران خاص خود را پیدا کرده و تماشاگران برنامه های روخوانی سرگذشت ایرانیان مهاجر «زیبا شیرازی» را دنبال می کنند. آن هایی که به خاطر شنیدن ترانه های این خواننده به محل اجرای «قصه و آواز» می آیند از همان شروع برنامه متوجه می شوند که موسیقی تنها بخشی از این برنامه هاست:«دوست ندارم تماشاگر بخاطر خواندن بدیدن من بیاد. خواندن را برای کنسرت نگه داشتم که باید بگم خوشبختانه با اجرای «قصه و آواز» کار موزیک من هم پیشرفت کرده بطوری که دوباره جرات کردم آلبوم تازه ای را هم منتشرکنم.»
مـــــرد مــــن عنوان آلبوم تازه زیبا شیرازی است که قرار است تا در ماه نوامبرآینده آماده پخش شود.
در نهایت زیبا شیرازی رابطه خاصی با برنامه های تازه خود یا همان «قصه و آواز» دارد:«دردومین اجرایی که در لوس آنجلس داشتم گفتم 15 سال طول کشید تا موزیک من جا افتاد خدا بدادتان برسد که این باربا قصه گویی آمده ام!»
او می گوید:«خیلی ها با من تماس می گیرند بخصوص از اروپا که قصه های زندانیان سیاسی را بگو یا زنان یا..... ولی راستش من همه را تشویق می کنم که خودشان قصه گو شوند. کار پر زحمتی است و بسیــار وقت می برد. ولی فکر می کنم درعین حال کاری است که ارزش وقت صرف کردن را دارد.»