نلسون ماندلا، رئیس جمهوری پیشین آفریقای جنوبی، شاید محبوب ترین چهره سیاسی جهان باشد اما این روزها همسر پیشین او، وینی ماندلاست که با بر روی صحنه آمدن اپرای وینی یک باردیگر مطرح شده است. این اپرا بر اساس زندگی وینی ماندلا یکی از نمادین ترین چهره های زمان معاصر نوشته شده است. زنی که به عنوان «مادر ملت» نیز معروف شده است. اپرایی که برخی آن را «تحریف تاریخ» و بعضی دیگر «اعاده حیثیت برای زنی که حقوق بشر را پایمال کرده» خوانده اند.
«دوستش بدار یا از آن متنفر باش، اما بیا و به تماشایش بنشین» این شعار تبلیغاتی اپرایی است که سال ها در آفریقای جنوبی مورد بحث و گفت بوده است. شرلی جوفینی، گرداننده «وینی اپرا» می گوید این سرگذشت یک زندگی حماسی با مضمون های بکر و عالی است: «اپرایی سرشار از درام، ترفندهای گوناگون، کشمکش های عاطفی و خلاصه همه آن چیزهایی که یک اپرای خوب باید داشته باشد.
شخصیت محوری اپرا، وینی ماندلای سال ١٩٧٧ است که در کمیته های حقیقت یابی و آشتی ملی آفریقای جنوبی حضور پیدا می کند. وی متهم است که در شکنجه و کشتار ساکنان شهرک سیاه پوست نشین «سووه تو» دست داشته است. یک بازگشت به گذشته و نشان دادن وینی که به دست بازجوی پلیس شکنجه می شود دریچه ای را باز می کند به همه آنچه زندگی وینی را شکل داده است. خواننده سوپرانو، «ساکانه ماسوانگانی» که نقش وینی را بازی می کند خود در سووه تو به دنیا آمده و می گوید ارتباطی خاص با این نقش دارد: «از نظر تاریخی و یا هر چیز دیگر من یک شهروند آفریقای جنوبی هستم. من هم با مبارزه بزرگ شدم . هرچند در زمانی که وینی مبارزه می کرد من بچه بودم. از نظر روانی و فیزیکی و همه چیز. آنچه وینی گفت این بود که محل نمایش این اپرا هم یکی از جاهایی بود که می خواستند با بمب منفجرش کنند. یعنی این هم بخشی از تاریخ من است. بخشی ازآن چیزی که من را ساخته.»
بسیاری معتقدند که این اپرا می خواهد از زنی اعاده حیثیت کند که حقوق بشر را زیر پا نهاده درحالی که این عملی نابخشودنی است. اما آن هایی که در شب اول اپرا به تماشای آن آمدند جز ستایش از آن چیزی نمی گویند. یکی از این تماشاگران می گوید: «من تهیه کنندگان این اپرا را به خاطر جسارتشان برای به تصویر کشیدن نظرات منفی و مثبت درباره وینی ستایش می کنم. این افراد واقعا قابل ستایش هستند چون این اپرا طوری نوشته شده که مهم نیست شما کدام طرف قضیه هستید. همین مسئله هم تماشاگران را به تئاتر می کشاند.
«وینی» در آن زمان، زنی جوان با فرزندان و شوهری که زندانی بود تبدیل به نمادی از مبارزات با اقلیت حاکم سفید پوست آفریقای جنوبی شد. وینی در ابتدا تنها سخنگوی همسر زندانی اش بود اما کم کم خودش یکی ازرهبران این جنبش شد. رهبری با شعارهایی فزاینده و ستیزه جویانه :«ما سلاح نداریم. ما سنگ هم نداریم. قوطی های کبریت داریم و بنزین آماندا. پیش به سوی آزادی.»
طنز زمانه اینجاست که آزاد شدن ماندلا از زندان در دهه ١٩٩٠ سرآغازی بود برای افول و بی اعتباری وینی. دو سال بعد و پس ازآنکه بی وفایی وینی در غیاب ماندلا آشکار شد آن دو از هم جدا شدند. چندی بعد هم سیل اتهامات به سوی وینی سرازیر شد. از جمله این که او در آدم ربایی و کشتن یک پسر بچه دست داشته است و گروه محافظ او با نام رسمی «باشگاه متحده فوتبال ماندل»ا دست به کشتن می زده است... و همین اتهامات موجب حضور وینی در کمیته حقیت یابی و آشتی شد. اما به رغم این اتهامات و ایرادهای وارد بر او، باز هم عده زیادی در آفریقای جنوبی وینی را «مادر ملت» می دانند و وی را ستایش می کنند.
این همه دستمایه پدید آورندگان اپرا شد. مفوندی ووند-لا تهیه کننده «وینی اپرا» می گوید: «در کشور ما عده زیادی هستند که فراموش کرده اند ما از کجا آمده ایم. در میان جوانان زیر سی سال، شمار زیادی هستند که میراث کشورمان را که چندان هم کهنه نشده است نمی شناسند. پس بر ماست که داستان را بازگو کنیم.»
موسیقی اپرا ی وینی آمیزه ای است از ریتم های آفریقایی و موسیقی کلاسیک غرب او همه بازیگران آن را اهالی آفریقای جنوبی تشکیل می دهد. ارکستر فیلارمونیک کوازولو ناتال این اپرا را همراهی می کند. پس از اجرای نخست این اپرا، وینی ٧۴ ساله بر روی صحنه رفت: «آماندلا. زنده باد. زنده باد جاکوب زوما رئیس جمهوری .آماندلا. آماندلا»
تهیه کننده اپرا در ششمین روز اجرای آن در پره توریا ابراز امیدواری کرد که بتوانند آن را درکشورهای مختلف جهان به روی صحنه ببرند. با این کار هم نقطه های قوت و ضعف وینی، قهرمان برنامه به جهانیان نشان داده می شود و هم ستم نژادی که وینی با تمام وجود با آن مبارزه کرد.