خبرگزاری «ایلنا» در گزارشی از وضعیت کارگران نوشت که سبد معیشت خانوار در تهران به ۲۵ میلیون تومان رسیده است و در شرایطی که متوسط دریافتی کارگران در حدود ۹ میلیون تومان است؛ خانوارها حداقل یک هفته در ماه را فقط با خوردن تخم مرغ زندگی میکنند.
این خبرگزاری وابسته به «خانه کارگر» نوشته است که ۹ میلیون تومان یعنی «دقیقاً برابر با ۳۶ درصد هزینههای حداقلیِ یک زندگیِ ساده، بیشتر از نصف ماه، تهِ جیبت خالیِ خالیست.»
نویسنده این گزارش با بررسی قیمت مواد غذایی و تخم مرغ در بازار نوشته است «مجموعِ قیمت یک شانه تخم مرغِ صد هزار تومانی و چند عدد نان، تقریباً برابر با دستمزد روزانه کارگران (۱۷۶ هزار تومان) است.
بر همین اساس نتیجهگیری شده است که «با گرانی گوشت، مرغ و برنج، در دسترسترین گزینه پیش روی کارگران برای تغذیه در روزهای بسیاری از ماه، باز هم همین تخم مرغ است و بس.»
این گزارش میافزاید «برای حداقلبگیران لااقل در نیمه دوم ماه، غیر از نان و تخم مرغ یا نان و پنیر، گزینه دیگری برای انتخابِ تمِ اصلی سفره باقی نمیماند.»
در این گزارش به نقل از یک کارگر «با سابقه» نیز نوشته شده است: «چرا منِ کارگر بعد از ۲۰ و چند سال زحمت کشیدن و کار کردن، باید چندین روز در ماه، غذایم فقط تخم مرغ باشد؛ بنویسید امروز هنوز ۲۱ ماه است و حسابم کاملاً خالیست؛ تا آخر ماه پول همان تخم مرغِ دانهای ۵ هزار تومان را هم دیگر ندارم.»
«تسنیم»، خبرگزاری حامی دولت نیز ۲۱ آبان ماه در گزارشی به شرایط نامساعد اقتصادی کارگران اذعان کرد و نوشت که حقوق ۸ میلیونتومانی کارگران فقط ۴۰ درصد سبد معیشت خانوادگی آنها را پوشش میدهد.
عقبماندگی درآمد از هزینه تنها به کارگران خلاصه نمیشود و بازنشستگان و مستمریبگیران وضعیتی به مراتب بدتر و بحرانیتر دارند و از همین رو ماهها است که اعتراضات و تجمعات معیشتی بازنشستگان در شهرهای مختلف کشور برگزار میشود.
در نگاه دولتی اما شاخصهای آماری و شرایط اقتصادی «رو به بهبود است» و از وزیر اقتصاد گرفته تا رئیس کل بانک مرکزی و آمارهای ماهانه مرکز آمار همه بر «رشد اقتصادی» و «بهبود شرایط» تاکید دارند.
این اما روایت دولتی از اقتصاد است و برخی کارشناسان و اقتصاددانان میگویند که آمارهای اقتصادی منتشر شده توسط مسئولان جمهوری اسلامی «گزینشی» است و معیشت مردم نشانی از بهبود شاخصها ندارد.
از جمله، علی قنبری، اقتصاددان و استاد دانشگاه، گفته است که «بانک مرکزی منتظر است ببیند در کدام ماه آمارها مثبت است و سپس آن را رسانهای کند» و با وجود ادعای مقامات مبنی بر کاهش روند پایه پولی و نقدینگی، «مردم به هیچ عنوان اثری از این کاهش در سفره خود احساس نمیکنند.»
اتفاقی که باعث گسترش فقر در سراسر ایران شده و طبقه متوسط نیز آرام آرام در حال نقل مکان به زیر خط فقر هستند.
کارشناسان بر این باورند که حکمرانی اقتصادی در ایران باعث شده است تا به جای نزدیک شدن دهکهای پایین به دهکهای میانی؛ طبقه متوسط به جمع فقرا بپیوندد.
در همین رابطه خرداد سال جاری، مرکز پژوهشهای مجلس در گزارشی از تشدید فقر طی یک دهه گذشته خبر داد و نوشت که «فقر» دیگر فقط مشمول «خانوارهای کمتوان» نیست.
بر اساس اعلام این مرکز، طبقه متوسط بهقدری ناتوان شدهاند که با «یک شوک هزینهای» نظیر افزایش شدید قیمت اجاره یا هزینههای یک بیماری به زیر خط فقر منتقل میشوند.
همه این موارد در حالی روی میدهد که کارشناسان اقتصادی از سالها پیش در مورد بروز آن هشدار داده بودند.
محمودجامساز، کارشناس مسائل اقتصادی، تیر ماه سال گذشته در مصاحبه با یک نشریه در ایران گفته بود: «ما عادت داشتیم از خط فقر حرف بزنیم. اما چیزی که مشاهده میشود این است که از خط فقر به خط گرسنگی رسیدهایم! بهطوریکه عدهای چارهای جز صرفهجویی ندارند. یعنی فقط میخواهند زنده بمانند و از داخل شهر بهحاشیهنشینی رسیدهاند و در کل، آمار رسمی از مردمی به تعداد ۲۰ میلیون نفر خبر میدهد که نه سرپناه دارند و نه حتی درآمدی حداقلی!»