لینکهای قابل دسترسی

خبر فوری
جمعه ۲۳ آذر ۱۴۰۳ ایران ۰۸:۰۸

جمعی از دانشجویان: جامعه دانشجویی به طرح حجاب اجباری تن نخواهد داد


تحصن اعتراضی دانشجویان دانشگاه بهشتی تهران در روز ۳۰ مهر ۱۴۰۳
تحصن اعتراضی دانشجویان دانشگاه بهشتی تهران در روز ۳۰ مهر ۱۴۰۳

جمعی از دانشجویان سه دانشگاه‌ در تهران روز جمعه ۱۶ آذر در بیانیه‌ای به مناسبت «روز دانشجو»، مواضع خود در برابر حاکمیت، جریانات غیر اجتماعی، کارگران، بازنشستگان و فرودستان را اعلام و تاکید کردند که علاوه بر مصیبت‌های تحمیلی جمهوری اسلامی به دانشگاه و جامعه، باید مرزبندی مشخص با نیروهایی انحرافی داشت.

در این بیانیه که نسخه‌ای از آن به دست صدای آمریکا رسیده، آمده است: «جامعه دانشجویی نیز مانند سایر بخش‌های جامعه به طرح حجاب و عفاف تن نخواهد داد و آن را جنینی می‌داند که از ابتدا مرده به دنیا آمده است.»

بیانیه به امضای جمعی از فعالان دانشجویی دانشگاه تهران، دانشگاه علامه طباطبایی و دانشگاه بهشتی رسیده است.

این بیانیه افزوده است: «حق تعیین پوشش و عدم برخورداری از حجاب اسلامی تعریف شده توسط حاکمیت، حقی است که در سال ۱۴۰۱ دانشگاه در کنار جامعه برای آن جنگید و حداکثر هزینه را مانند سایر جنبش‌های پیشین پرداخت.»

به اعتقاد امضا کنندگان بیانیه، «زن بی‌حقوق ایرانی در کنار اقلیت‌های نادیده انگاشته شده جنسی و جنسیتی، خود را چنان در جایگاه فرودست دیده است که ناگزیر دو سال قبل به بخشی از موتور محرکه اعتراض علیه نظم موجود بدل شد.»

برهمین اساس است که بیانیه اشاره کرده است که «پایان تابستان ۱۴۰۱ ثابت کرد که دیگر هیچ تحرک اجتماعی در ایران بدون خوردن مهر نام زنان بر پیشانی آن، توده‌گیر نخواهد شد.»

امضاکنندگان بیانیه این اتفاق را درسی دانستند که بخشی از دانشگاه نیز به آن رسیده است که هرگز به موضوع زن و حق زن، به‌عنوان «موضوع یک فرد مستقل و منفرد» نمی‌توان پرداخت.

نویسندگان این بیانیه دانشجویی همچنین بر تحمیل زخم‌های بسیاری قبل و بعد از «جنبش ژینا» به دانشگاه اشاره و تاکید کرده‌اند که از تلاش برای «بازسازی و احیای تشکلات مستقل دانشجویی و صنفی، مبارزه با پولی سازی دانشگاه، مبارزه با سهمیه‌های خاص و تلاش برای آزادی دانشجویان زندانی و بازگشت اساتید اخراجی» باز نخواهیم ایستاد.

آنها همچنین اشاره کرده‌اند که این رویکرد به طور مشخص «وجه تمایز با خرده جریانات هدایت شده دانشجویی از قبیل اصلاح طلبان، عدالتخواهان و محور مقاومتی‌هاست که از بیرون دانشگاه توسط ارکان قدرت و احزاب هدایت می‌شوند.»

از بیانیه: مسئله خطر اعدام انسان‌ها در زندان‌های جمهوری اسلامی به ویژه زندانیان سیاسی، امروز اهمیت قابل توجهی نسبت به بسیاری از مسائل خارجی دیگر دارد.

در این بیانیه آمده است: قرار نیست دانشگاه صدای یک ایده خاص یا یک چشم انداز اجتماعی باشد، اما در سال‌های اخیر جریاناتی با ایده‌های خطرناک، درحال جا زدن خود به‌عنوان صدای همه دانشجویان هستند.

دانشجویان امضاکننده بیانیه در بخش دیگری با انتقاد از جریانی که به گفته آنها «به اسم آزادیخواهی، لیبرالیسم و.. به دادن آدرس‌های غلط به جامعه و دانشگاه می‌پردازد»‌ اضافه کردند: «جمهوری اسلامی نیز، خود به عنوان یک حاکمیت جنگ طلب که به شرایط نظامی شده و امنیتی برای سرکوب بیشتر نیازمند است، امروز در کنار سایر دولت‌های جنگ طلب منطقه و نیروهای فرامنطقه ای عمل می‌کند و هدفش بیش از آنچه خود حفظ امنیت ملی عنوان می‌کند، همان گسترش نفوذ و عظمت طلبی منطقه ای است.»

آنها تاکید کردند که «هر صدای حامی جنگ، اشغال، تحریم و.. که این روزها شنیده شد، صدای عموم و اکثریت دانشجویان نبوده و نیست»‌ و افزودند: «برای عمده دانشجویان ایران، ابتدا مسائل خود ایران اهمیت دارد.»

در بیانیه در مورد صدور و اجرای احکام عدام که در یک سال اخیر افزایش چشمگیری داشته، اشاره شده است.

در این بیانیه آمده است: مسئله خطر اعدام انسان‌ها در زندان‌های جمهوری اسلامی به ویژه زندانیان سیاسی، امروز اهمیت قابل توجهی نسبت به بسیاری از مسائل خارجی دیگر دارد.

دانشجویان امضاکننده بیانیه با اشاره به وجود «انبوه ستم‌ها»‌ در ایران و از جمله دردانشگاه‌ها نوشتند که «سهمیه‌های بومی گزینی، عدم تدریس زبان‌های بومی و عدم اختصاص بودجه به دانشگاه‌های مناطق پیرامونی»، جلوه‌ای از این ستم است که بطور مستقیم، ما دانشجویان را از اقوام و ملل مختلف دچار آسیب می‌کند.»

آنها همچنین از جریانی که سایر ستم‌های اقتصادی و تبعیض و ستم مذهبی (که اغلب عمده‌تر از ستم قومی و ملی است) را خواسته یا ناخواسته نادیده می‌گیرند، انتقاد کردند و افزودند: «اگر ستمی تحت عنوان تحمیل زبان واحد به زبان سایر اقوام وجود دارد، این ستم بیش از هرچیز به فرزندان کارگران، حاشیه‌نشینان و روستاییان وارد می‌شود و آنان را از تحصیل باز می‌دارد.»

موضوع «بازنشستگان و بحران صندوق‌های بازنشستگی» در این بیانیه نیز مورد توجه قرار گرفته است و امضاکنندگان آن دولت‌ را که «مدام بر طبل بازنشستگی دیرهنگام و افزایش سن بازنشستگی می‌کوبد»‌ متهم کردند که علاوه بر عدم حل مشکل ورودی شاغل صندوق‌ها، به صندوق‌های بازنشستگی بیش از ۹۰۰ هزار میلیارد تومان بدهی دارد و این بدهی انباشته را از دهه‌های گذشته تاکنون نپرداخته و هرسال نیز کسر اندک و ناچیزی از سهم بدهی خود را که هر روز رو به افزایش است، پرداخت می‌کند.

به گفته آنها، ابربحران صندوق‌های بازنشستگی که این روزها با نام‌های شکیل و لوکسی مثل «ناترازی» تزئیین می‌شود، در ادامه باعث خواهد شد تا در زمان بازنشستگی نسل ما دانشجویان امروز، عملاً چیزی به نام حقوق بازنشستگی وجود نداشته باشد و دولت هم توان پرداخت حقوق بازنشستگان را نداشته باشد.

بیانیه اشاره دارد که «برای حل مشکل صندوق‌های بازنشستگی باید تمامی شرکت‌های دولتی باقی مانده به‌جای خصوصی سازی، به صندوق‌های بازنشستگی کارگران منتقل شوند تا هم با پرداخت بدهی دولت از غارت صندوق‌ها جلوگیری شود و هم بتوان با لغو کار غیررسمی برای همه کارگران (اعم از کارگران بی‌ثبات کار و زیرزمینی ایرانی و کارگران افغانستانی) میلیون‌ها نفر را بیمه‌پرداز کرده و صندوق‌ها را نجات داد.»

تجمع اعتراضی بازنشستگان در کرمانشاه: «ریاضت و فلاکت، تحمیل شده به ملت»
لطفأ صبر کنيد

No media source currently available

0:00 0:01:10 0:00

دانشجویان همچنین با انتقاد از سیاست شوک درمانی دولت پزشکیان تاکید کردند: تجربه شوک به قیمت‌هایی مثل بنزین، برق، گاز و نان البته مشخص است و بارها دانشگاهیان، دانشجویان و نخبگان اقتصادی جامعه نسبت به آثار آن هشدار دادند.

به نوشته بیانیه، حکومت به دلیل «ناتوانی در مدیریت اقتصادی، برنامه‌ریزی درست نظام مالیات ستانی از ثروتمندان، و نیز ماجراجویی‌های سیاسی» به سراغ گران‌سازی قیمت‌های اساسی (نان، بنزین، برق، گاز و..) می‌رود که به معنای «تهاجم به سفره مردم برای حل بحرانی است که همین مردم و به خصوص طبقه کارگر و محرومان ایران نقشی در بروز آن بحران‌ها نداشتند.»

امضاکنندگان بیانیه با اشاره به اعتراضاتی که «هر روزه در کف خیابان‌ها در چهارچوب اعتراضات صنفی کارگران، بازنشستگان، پرستاران، معلمان، معلولان و سایر اقشار هر روزه رخ می‌دهد» آنها را مانند «یک سد در برابر این تهاجمات به سفره و رفاه مردم» نامیدند و در این راستا، جنبش‌های صنفی کارگران و سایر شاغلین حقوق بگیر را متحد جنبش دانشجویی دانستند.

XS
SM
MD
LG