خانم شیرین عبادی، وکیل دادگستری، برنده جایزه صلح نوبل و بنیان گذار سازمان مدافعان حقوق بشر در ایران، از مدافعان سرشناس حقوق بشر در جامعه جهانی است. از زمانی که خانم عبادی در این راه پای نهاد، نه تنها هدف آزارها و حمله های گوناگون امنیتی و قضایی مقام های جمهوری اسلامی قرار گرفت، بلکه خانواده او؛ فرزندان، خواهر و همسرش نیز بارها به خاطر فعالیت های او بازداشت، بازجویی و زندانی شده یا مورد اهانت و تهمت و تضییق های گوناگون قرار گرفته اند.
شیرین عبادی علت انتخاب این شعار را برای سال ۲۰۱۱ خطرهایی می داند که این مدافعان را تهدید می کند.
شیرین عبادی: مدافعان حقوق بشر در سراسر جهان تحت انواع تهدیدها و تضییق ها قرار دارند . برخی از آنها حتی جان خود را از دست داده اند و عده ای هم در زندان ها به سر می برند. مانند برنده امسال جایزه صلح نوبل. کشورهای غیردمکراتیک اصولا با سوء ظن به مدافعان حقوق بشر می نگرند و حاضر نیستند رفتار آنها را تحمل کنند و برای واداشتن آنهابه دست کشیدن از فعالیت هاشان انواع فشار ها را بر آنها وارد می کنند. به همین دلیل بود که مجمع عمومی سازمان ملل در سال ۱۹۹۹ قطعنامه ای صادر کرد و در آن اعلام کرد که دولت ها مکلفند مدافعان حقوق بشر را در راه اجرای وظایف شان کمک کنند و تسهیلات ویژه ای برای آنها درنظر گیرند تا بتوانند به وظایفشان- که دفاع از حقوق بشر است بپردازند. این قطعنامه هم مانند دیگر مصوبات مجمع عمومی جنبه الزام آور حقوقی ندارد اما نشان از از خردجمعی در سطح بین المللی دارد. قطعنامه با اکثریت بالایی تصویب شد.
وضعیت مدافعان حقوق بشر در ایران چگونه است؟
ش.ع. - در ایران متاسفانه مدافعان حقوق بشر تحت انواع مخاطرات قرار دارند. به خاطر دارم در ابتدای انقلاب روزنامه های دولتی وقتی می خواستند به من ناسزا بگویند مرا طرفدار حقوق بشر و فمینیست خطاب می کردند. آنها این کلمات را به صورت ناسزا به کار می بردند.اما بتدریج بر اثر فعالیت های ما مدافعان حقوق بشر فرهنگ حقوق بشر در ایران ارتقای زیادی پیدا کرد. تا حدی که خوشبختانه به یک خواست عمومی تبدیل شده .
خانم عبادی قطعنامه مصوب ۱۹۹۹ سازمان ملل تاچه حد در وضعیت مدافعان حقوق بشر در ایران موثر بوده است؟
ش. ع. - فعالان حقوق بشر در ایران کماکان در معرض خطر و تهدید قرار دارند. یک نمونه آن وضعیت آقای محمد صادق کبودوند است که به جرم تاسیس ان جی او یا سازمان غیردولتی حمایت از حقوق بشرکردستان در سنندج به ده سال حبس محکوم شده. او با تنی بیمار در زندان است و با آن که مطابق آیین نامه زندان ها می تواند از حق مرخصی استفاده کند، حتی با مرخصی استعلاجی او موافقت نشده است. یا وضعیت نسرین ستوده همکار عزیزم، وکیل شجاعی که به علت دفاع از حقوق بشر و همکاری با کانون مدافعان حقوق بشر در ایران تقریبا چهار ماه است در انفرادی زندانی ست.
وضعیت ان جی او ها در ایران چگونه است؟
ش.ع.- در حال حاضر همه ان جی او هایی که برای دفاع از حقوق بشر در ایران تاسیس شده بودند تعطیل شده اند و دولت برای ظاهر سازی مبادرت به تاسیس چند ان جی او یا سازمان غیردولتی ِ دولتی حقوق بشری کرده که در مجامع بین المللی آن هارا معرفی می کند تا به نمایندگی از طرف مردم صحبت کنند. اینها از وضعیت موجود تعریف و تمجید می کنند. مثل مورد زنان که می گویند حقوق زنان در ایران در بهترین وضع است و کشورهای دیگر باید از ایران سرمشق بگیرند. اینها نهادهای ساختگی است که دولت تاسیس می کند و شیوه دفاعی و زبان خاص خودشان را دارند. مثلا در شرایطی که قوانین تبعیض آمیز علیه زنان در ایران بیداد می کند، وقتی چند زن در سازمان ملل فریاد بر می آورند که زنان ایران در بهترین وضعیت حقوقی قرار دارند فقط باعث خنده نمایندگان کشورهای دیگر می شوند. یا وقتی زندان های ایران بیش از ظرفیت شان زندانی سیاسی دارند، کسانی که ایران را آزادترین کشور دنیا می نامند فقط با لبخند تمسخر شنوندگان مواجه می شوند.
مایلم نتیجه گیری کنم که در وضعیت موجود در ایران وضع برای مدافعان حقوق بشر به حدی تنگ و دشوار است که جایی برای فعالیت در داخل کشور ندارند. اکثر آنها یا در زندانند یا اگر توانسته اند ایران ترک کرده اند و یا دست از کار کشیده و در گوشه عزلت به سر می برند.
سازمان ملل علاوه بر حمایت ازمدافعان حقوق بشر، خانواده های آنها را هم در معرض خطر دانسته است. چرا؟
ش.ع.- کسانی که راه پرخطر دفاع از حقوق بشر را برگزیده اند خود را برای انواع مخاطرات آماده کرده اند و از زندان و مجازات نمی هراسند. زندان کمترین تاثیری بررفتار آنها نگذاشته. چنان که خانم نرگس محمدی که بر اثر بدرفتاری ماموران امنیتی مبتلا به فلج ادواری عضلانی شده و مدتهاست تحت معالجه است به محض خروج از زندان از بیمارستان با زن امروز صدای امریکا مصاحبه کرد؛ و این از بابت گله و شکایت نبود. بلکه به خاطر گزارش دادن و آگاهی رسانی از داخل زندان وضعیت خود را شرح داد.
نه تنها نرگس محمدی بلکه سایرین هم با قبول تمام مخاطرات کارشان را ادامه می دهند. آقای تاجیک پس از دستگیری بعد از انتخابات و آزادی با وثیقه هیچ چیز او را ساکت نکرد و به وظایف حقوق بشری خودش ادامه داد. دولت برای اجبار مدافعان حقوق بشر به سکوت به تهدید و ارعاب خانواده ی آنها رو آورده و برای بسیاری از خانواده ها مشکلات ایجاد کرده. ازجمله پس از آنکه عبدالرضا تاجیک برای بار سوم دستگیر می شود او را کاملا برهنه می کنند و در حضور دادستان از او بازجویی می کنند. آقای تاجیک عصبانی می شود و می پرسد در کجای قانون متهم را کاملا برهنه می کنند تا از او بازجویی کنند. او به همین دلیل نامه ای به دادستان نوشت و شکایت خودش را اعلام کرد. چون به شکایات او ترتیب اثر داده نشد در اولین تماس تلفنی با خواهرش پروین جریان را گفت و خواهر او نیز مجددا شکایتی از طرف برادرش مطرح کرد. چون به هیچیک از شکایت ها رسیدگی نشد خانم پروین تاجیک مراتب را علنی کرد و با چند رسانه صحبت کرد. دادگاه او را به اتهام نشر اکاذیب به یک سال و نیم حبس محکوم کرد.
این تضییقات که در مورد خانواده های مدافعان حقوق بشر روا می گردد بی تردید برای وارد کردن فشار بیشتر بر این مدافعان و در نهایت واداشتن آنان به دست کشیدن از هدفشان است.