خبرگزاری آسوشیتدپرس در گزارشی درباره سابقه دیپلماتیک سعید جلیلی، یکی از دو نامزد مورد نظر حکومت برای جانشینی ابراهیم رئیسی، مینویسد او در میز مذاکره «در مورد همه چیز موعظه میکرد بدون اینکه چیزی ارائه دهد.»
این گزارش درباره ناتوانیهای دیپلماتیک جلیلی میافزاید؛ ممکن است او سالها مذاکرهکننده ارشد هستهای تهران بوده باشد، اما از دیپلماتهای غربی که در آن سوی میز نشسته بودند، هیچ تقدیری دریافت نکرد. او همه چیز را به هم میبافت و مبهم حرف میزد.
جلیلی در آن زمان گفته بود: «همانطور که بافت فرشهای ایرانی به دقت، ظرافت و استحکام میلیمتری پیش میرود، ان شاء الله این فرآیند دیپلماتیک نیز به همان شکل پیش خواهد رفت.»
این اتلاف وقت جلسات بر سر موعظه، در سال ۱۳۸۷ مذاکرات را متوقف کرد در حالی که رئیسجمهور وقت محمود احمدینژاد و علی خامنهای برنامه هستهای کشور را پیش بردند.
آسوشیتدپرس میافزاید، ویلیام برنز، مذاکرهکننده وقت و مدیر کنونی سازمان سیا، در یکی از جلسات به یاد میآورد: «جلیلی وقتی میخواست از پاسخهای مستقیم اجتناب کند، میتوانست به طرز حیرتآوری مبهم باشد» و افزود: «جلیلی در یک جا گفت که هنوز به صورت پارهوقت در دانشگاه تهران تدریس میکند. من به دانشجویانش حسادت نکردم.»
یک دیپلمات فرانسوی ناشناس در آن زمان، یکی از دورهای مذاکرات جلیلی را «فاجعه» توصیف کرد.
یک دیپلمات دیگر اتحادیه اروپا که نظراتش در سال ۱۳۸۷ توسط ویکیلیکس منتشر شد، ارزیابی مشابهی ارائه داد.
این دیپلمات گفت که یکی از مقامات اتحادیه اروپا که در آن روز در جلسات خصوصی و عمومی جلیلی شرکت کرده بود، از ناتوانی و یا طفره رفتن و سفسطه بازیهای او متعجب شد و او را «یک محصول واقعی انقلاب اسلامی» نامید.
جلیلی در انتخابات حکومتی ۱۳۹۲ از سوی «آیتالله تندروی مرده محمدتقی مصباح یزدی» که روزی نوشته بود ایران نباید خود را از حق تولید «سلاحهای ویژه» محروم کند؛ که اشارهای پوشیده به سلاحهای هستهای بود؛ مورد تأیید قرار گرفت.
جلیلی توسط یک «آیتالله بنیادگرای دیگر» محمدمهدی میرباقری، که به «جبهه پایداری انقلاب اسلامی» تعلق دارد، مورد تایید قرار گرفته است. گروهی که از جلیلی حمایت میکند، پشت لایحهای بود که توسط مجلس جمهوری اسلامی تصویب شد و میتواند برای نقض حجاب مجازات ۱۰ سال زندان را اعمال کند. این لایحه هنوز توسط شورای نگهبان تحت نظر خامنهای، تایید نشده است.
به نوشته آسوشیتدپرس دیدگاه جلیلی که توسط مخالفان به «سبک طالبان» توصیف شده است، احتمالاً خطر برانگیختن خشم عمومی مردمی را دارد که هنوز پس از سرکوب خونین نیروهای امنیتی که پس از تظاهرات پس از کشته شدن مهسا امینی در سال ۱۴۰۱ رخ داد، خشمگین هستند.
روز گذشته نیز آسوشیتدپرس در گزارش دیگری نوشته بود که در خیابانهای تهران پس از رای گیری ۸ تیر، بسیاری به آسوشیتدپرس گفتند که به انتخابات اهمیتی نمیدهند.
لیلا سیدی، دانشجوی ۲۳ ساله دانشگاه که در رشته طراحی گرافیک تحصیل میکند، گفت: «من رای ندادم و نخواهم کرد، زیرا هیچ کس به خاطر مهسا و بدبختیهای بعد که جوانان با آن مواجه میشوند عذرخواهی نکرد، نه اصلاح طلبان و نه تندروها.»
احمد طاهری، دانشجوی ۲۷ ساله روانشناسی گفت: «من رای ندادم، زیرا روسای جمهور سابق به وعدههای خود عمل نکردند» و تاکید کرد «من جمعه آینده نیز رای نمیدهم.»
محمدعلی رباطی، مهندس الکترونیک ۴۳ ساله و پدر دو فرزند، گفت که بیتفاوتی آشکار مقامات ایرانی نسبت به فشارهای اقتصادی مردم باعث شد او رای ندهد.
رباطی گفت: «پس از سالها مشکلات اقتصادی، من هیچ علاقهای به سیاست ندارم.»
پزشکیان در ایکس نوشته است که دولتش در مقابل اعمال حجاب [اجباری] پلیس و محدودیتهای اینترنت مقاومت خواهد کرد. با این حال، طاهره نمازی، معلم ریاضی ۳۱ ساله، گفت که «رای نمیدهد زیرا هیچ یک از کاندیداها تعهد روشنی در مورد این موضوعات ندادهاند.»
آنهایی که رای ندادند و با آسوشیتدپرس صحبت کردند «تصمیم خود را تصمیم خود توصیف کردند، نه بخشی از یک تحریم سازمان یافته.»
اندیشکده مکرز سوفان، مستقر در نیویورک روز دوشنبه در تحلیلی از مشارکت پایین مردم، گفت: «سطح مشارکت رای دهندگان و برگههای سفید رای، نشان دهنده انکار سیاستهای رژیم، بهویژه سرکوب منتقدان و زنانی است که از پیروی از قوانین حجاب اجباری، سر باز میزنند.»
آسوشیتدپرس در انتهای این گزارش مینویسد؛ پزشکیان در روزهای اخیر بارها به داستان «دهقان فداکار» اشاره کرده است، داستانی که تقریباً برای هر کودک ایرانی در مدرسه، در مورد دهقانی در سال ۱۳۴۰ گفته میشود که پیراهن خود را درآورده و آن را به آتش کشیده تا به قطار در مورد صخرههایی که سد را مسدود کرده است، هشدار دهد.
اما کسانی که در انتخابات شرکت نمیکنند، معتقدند قطار قبلاً سقوط کرده است.