کریستین کوتز اولریچسن در آتلانتیک نوشت: ریشه اختلافات قطر و کشورهای همسایه اش در شورای همکاری خلیج فارس به پیش از بهار عرب و حمایت دوحه از گذارهای اسلامگرایانه قدرت در شمال آفریقا و سوریه برمی گردد.
در ۱۸۶۸، خاندان ثانی با توافقی با بریتانیا قدرت را در شبه جزیره قطر در دست گرفت. پیش از آن خاندان خلیفه، حاکم کنونی بحرین، بخش هایی از قطر را در دست داشت. اختلافات مرزی بحرین و قطر در ۱۹۸۶ به چند قدمی یک مناقشه نظامی کشیده شد، ولی در یک دعوای حقوقی پیگیری شد که سال ۲۰۰۱ در دادگاه بین المللی حل و فصل شد.
قطر و عربستان سعودی در جنگ داخلی یمن در ۱۹۹۴ از دو طرف رقیب حمایت می کردند. اختلافات دو کشور به جایی کشید که دوحه در سال ۱۹۹۵ با انتخاب عربستان سعودی به عنوان دبیرکل شورای همکاری خلیج فارس به شدت مخالف بود و سرانجام اجلاس را ترک کرد.
معاوضه پیچیده چندین زندانی به بحران این روزها دامن زده است. قطر برای آزادی ۲۶ نفر عمدتا از اعضای خاندان حاکم قطر که در دسامبر ۲۰۱۵ توسط گروه شیعه وابسته به ایران، کتائب حزب الله، گروگان گرفته شده بودند با ایران، حزب الله و گروه شورشی سوری جبهه النصره وارد مذاکره شد و در آوریل سالجاری موفق شد آن ها را مبادله کند.
ادعاها درباره پرداخت پانصد میلیون دلار در این مبادله زندانی فریاد پایتخت های منطقه از جمله بغداد را درآورد.
دولت حیدرالعبادی از این که قطری ها بدون موافقت آن ها چنین مذاکراتی را انجام داده بودند عصبانی شدند.
این امر نشانگر نزدیکی قطر به گروه هایی است که تهدیدی برای ثبات و امنیت منطقه محسوب می شوند.