روزنامه های جهان به جنبه های مختلف رويدادهای خاورميانه می پردازند.
در ستون نظرات وال استريت جورنال آمده است در گرماگرم جنبش های دموکراسی خواهانه ای که خاورميانه و شمال آفريقا را درنورديده است، البته نبايد پيگيری صلح ميان اسراييل و فلسطينيان را از ياد برد؛ چرا که چالش فلسطينيان قديمی ترين مسأله منطقه است و تلاش برای تحقق آن بايد از سر گرفته شود.
روزنامه استريلين نوشته است با ادامه درگيری های خونين ميان ارتش ليبی با شورشيان مخالف معمر قذافی، به نظر می رسد اقدامات بين المللی عليه ديکتاتور ليبی ناکافی بوده است. در همين حال، مشاهده ناتوانی سازمان های بين المللی در تنبيه قذافی، ديکتاتورهای ديگر منطقه از جمله بشار اسد را در برابر اعتراضات مردم گستاخ تر کرده است؛ و او بی محابا به سرکوب مردم ادامه می دهد. به نوشته اين روزنامه برخورد مؤثر با معمر قذافی می تواند محکی باشد برای سنجش عزم و قاطعيت غرب در حل بحرانی که بر کشورهای عرب حکمفرماست.
در همين حال روزنامه گاردين می نويسد خاندان اسد در چهار دهه حکومت بر سوريه، هر صدای اعتراضی را وحشيانه خاموش کرده است. اما اين بار، مردم بدون هراس از مرگ در برابر حکومت بشار اسد ايستادگی می کنند؛ و وعده های وی برای اصلاحات فوری و همه جانبه - که همزمان با کشتار گروه های تظاهرکنندگان ادامه دارد - ديگر نمی تواند به دوام ديکتاتوری وی کمکی کند.
در ستون نظرات گاردين همچنين با اشاره به قيام مردم يمن نوشته شده است خواسته های تظاهرکنندگان يمنی، ديگر تنها به اصلاحات سياسی محدود نمی شود؛ امروز يمن درگير بحــران اقتصادی است و با کمبود مواد غذايی و سوخت، بالا رفتن بهای اين کالاها بر همه مردم فشار می آورد.
سرمقاله کريستين ساينس مانيتور اين پرسش را مطرح کرده است که آيا رهبرانی همچون ديکتاتورهای تونس، مصر، سوريه، ليبی و يمن بايد پس از خلع، مصونيت سياسی داشته باشند، يا برای جناياتی که در دوران حکومتشان مرتکب شده اند، تحت پيگرد قانونی قرار گيرند؟