نقش غيرقابل چشم پوشی زنان در جنبش های دموکراسی خواهانه؛ نقش آمريکا در صلح خاورميانه، مصونيت سياسی ديکتاتورهای ساقط شده، و رسيدن جنبش آزادی به سوريه در روزنامه های جهان مورد بحث قرار می گيرند.
در مقاله ای در ستون نظرات وال استريت جورنال، فؤآد عجمی، استاد دانشکده مطالعات بين المللی دانشگاه جانز هاپکينز، نوشته است سوريه، پديده شگفتی که حکومت سلطنتی موروثی را تحت نام جمهوری پياده کرد، الگويی بود برای قذافی ها و مبارک ها در منطقه خاورميانه و شمال آفريقا تا با فراغ بال به اين بينديشند که پس از حکومتی نامحدود تحت عنوان رييس جمهور، می توانند پسرانشان را جانشين خود کنند. اما آزادی جهان عرب، شتری بود که بالاخره درِ خانه رهبر سوريه نيز خوابيد. نويسنده ادامه می دهد که بشار اسد و پدرش نزديک به چهار دهه ديکتاتوری را تحت عنوان جمهوری به مردم تحميل کردند؛ اما مردم سوريه که يک بار در آوريل ۱۹۴۶ از فرانسه استقلال يافتند، بار ديگر و اين بار از خاندان اسد استقلال می خواهند.
سرمقاله کريسچن ساينس مانيتور اين پرسش را مطرح کرده است که آيا رهبرانی همچون ديکتاتورهای تونس، مصر، ليبی و يمن بايد پس از خلع مصونيت سياسی داشته باشند، يا برای جناياتی که در دوران حکومتشان مرتکب شده اند، تحت پيگرد قانونی قرار گيرند؟
پرزيدنت اوباما و صلح خاورميانه عنوان سرمقاله روزنامه نيويورک تايمز است که در آن اشاره شده است پرزيدنت اوباما دوران رياست جمهوری اش را با تعهد به مذاکره برای صلح ميان اسراييل و فلسطينيان آغاز کرد. اما با لجاجت دو طرف و اشتباهات ديپلماتيک، روند صلح به بن بست کشيد؛ و بی اعتمادی حکمفرما شد. در شرايط کنونی، بدون پا در ميانی و همکاری کامل ايالات متحده، روند صلح پيشرفتی نخواهد کرد. اين روزنامه می نويسد وقت آن است که پرزيدنت اوباما نقشه و طرحی برای صلح فلسطينيان و اسرائيل روی ميز بگذارد؛ و چه بهتر که اين کار را با هماهنگی اروپا، روسيه و سازمان ملل متحد انجام دهد.
روزنامه گارين مقاله ای دارد از کاترين اشتون مسئول سياست خارجی اتحاديه اروپا. خانم اشتون زنان را ضرورتی اساسی برای دستيابی و حفظ دموکراسی در کشورها خوانده و نوشته است در مناطق درگير جنگ يا تحولات انقلابی از افغانستان گرفته تا مصر شاهد تبعيض گسترده عليه زنان هستيم. وقتی بحران داخلی به پايان می رسد، گام اول در برقراری دموکراسی، رفع تبعيض از زنان است.