در فیلم «تحتتعقیب ترین مرد» یا A Most Wanted Man، که اکران آن در آمریکا از امروز جمعه ۳ مرداد ماه (۲۵ ژوئیه) شروع میشود، تمرکز بر بازی فیلیپ سیمور هافمن، است که در اثر زیادهروی در مصرف داروی مخدر، جان خود را از دست داد. بازی او در نقش گونتر، مامور واحد ضدجهادی اداره اطلاعات آلمان، به این فیلم وزن و اعتبار بخشیده است.
برای تماشاگران ایرانی، حضور همایون ارشادی، در یک نقش کلیدی هم جالب توجه است؛ اصفهانیزادهی میانسالی که در فیلم «طعم گیلاس» عباس کیارستمی، معمار ایرانی زیر خاک میرود و بازیگر جهانی بیرون میآید. آقای ارشادی در نقش یک بازرگان خیر مسلمان ظاهر میشود که مظنون به تامین مالی عملیات تروریستهای جهادگر است.
موضوع داستان، تعقیب یک دورگه چچنی–روسی پولدار است که به آلمان پناهنده شده، ولی سازمانهای امنیتی به رابطه او با سازمانهای تروریستی جهادگر مستقر در هامبورگ مظنون هستند. ریچل مک ادمز، نقش وکیل مدافع حقوق بشر را بازی میکند که میخواهد به پناهنده چچنی کمک کند به حسابهای بانکی پدر ثروتمندش، دسترسی پیدا کند.
گونتر، جاسوس دلخسته و وازده، اما جدی و متعهد، اصرار دارد که مظنون جهادی چچنی باید زیر نظر گرفته شود تا تماسها و توطئههای او کشف شود، اما از سوی رئیس خودش و فرستاده سازمان CIA (آژانس اطلاعات مرکزی آمریکا، سیا) با بازی رابین رایت، تحت فشار قرار دارد که مظنون را به سرعت، قبل از این که دست به کاری بزند، دستگیر کند.
فیلم A Most Wanted Man براساس یکی از آخرین آثار جاسوسینویس کارکشته دوران جنگ سرد، «جان لوکاره»، ساخته شده که در کتابهای جدیدش به منازعات پشت پرده سازمانهای جاسوسی اروپایی و آمریکایی میپردازد در جنگ با تروریسم جهادی. لوکاره، که اسمش جان کورنول Cornwell است، یک جاسوس پیشین انگلیس است، که دیدی تیره و اندوهگین از جهان خطرناک ولی کسالتآور جاسوسی عرضه میکند و ۵۰ سال است کتابهای او تصویر پشتپرده جنگ سرد هستند، تصویری کاملا متضاد و متفاوت با تصویری که در فیلمهای جیمزباندی از جاسوسها میبینیم.
مرکز داستان این فیلم در هامبورگ است، که تبدیل شده به مرکزی برای فعالیت سازمانهای پلیس مخفی کشورهای غربی، که دنبال جمعآوری اطلاعات در باره تروریستهای جهادگر هستند. این داستان هم مثل کارهای دیگر لوکاره، درباره جزئیات رقابت یا به اصطلاح، بازی موش و گربه سازمانهای مختلف است با استراتژیها و اهداف متفاوت و متضاد. گونتر، شخصیت هافمن، دخالت مافوقهای خودش و سازمان سیا و دیگران را مانعی میبیند برای بدست آوردن اطلاعات ارزشمندی که میتواند به پیشگیری از عملیات خطرناک آینده کمک کند.
نمایشنامهنویس اتریشی «اندرو بوول Buovell» که رمان طولانی جان لو کاره را به ناچار برای فیلم خلاصه کرده، تلاش میکند جزئیات پیچیده قصه را ناگفته نگذارد، اما به ناچار خیلی چیزها در این روند ناگفته میمانند. اما کارگردان ۵۸ ساله هلندی «انتن کوربین» که خودش عکاس هنرمندی است، به کمک فیلمبردار فرانسوی «بنوا دل اوم Benoit Delhomme به گفته منتقد تادمککارتی، توانستهاند از مناظر شهر ابری بندر هامبورگ، شخصیتی دلتنگ و مغموم بیافرینند که پسزمینه مناسبی میشود برای فریب، واخوردگی و نومیدی، که درونمایههای اصلی رمان جان لوکاره را تشکیل میدهند.
بعضی منتقدها هم اشاره کردهاند که احتمالاً بعضی جزئیات حتی بعد از فیلمبرداری حذف شده باشند. مثلاً حتماً بین شخصیت هافمن و دستیار زیبایش رابطهای هست چون نقش دستیار را Nina Hass بازی میکند یا بازیگر برجسته دیگر Daniel Bruhl در فیلم هست که جز نگاه کردن به مانیتورها، کار دیگری نمیکند.
هنگام افتتاح اکران همگانی فیلم A Most Wanted Man شب گذشته موزه هنر مدرن نیویورک، کارگردان انتون کوربین Corbijn و همبازیهای فیلیپ سیمور هافمن، ریچل مکادمز McAdams، رابین رایت Wright و الن برستین Burstyn، جلوی دوربینها رفتند برای یادآوری توان هنری او و حفره بزرگی که مرگ نابهنگام او در اثر سوء استفاده از هروئین، در سینمای آمریکا باقی گذاشت.
یچل مکادمز، تجربه کار با هافمن را خارقالعاده میداند و میگوید هافمن بازیگری سخاوتمند بود و او از تماشای شیوه کار کردنش، درس گرفت. او را یکی از بزرگترین بازیگران تاریخ میداند که به همین جهت، مرگش، فقدانی بزرگ بود برای جهان. خانم ادمز میگوید بخت با او یار بود که در این آخرین فیلم، شاهد بود که چگونه هافمن زیر پوست نقش نفوذ میکند.
رابین رایت میگوید هافمن از یکی از بزرگان ما بود و به یاد میآورد که از زمان بازی در نمایش کوچکی در شبکه HBO همیشه دلشان میخواست کار بزرگ و با ارزشی پیدا شود که خود را در آن غرق کنند، و میگوید فیلم A Most Wanted Man چنین کار بود و خود را قرین رحمت میداند که در چنین کاری با هافمن همراه شد.
این فیلم یک پروژه مستقل است که اتفاقا برای نخستین بار هم در ساندنس، که جشنواره سینمای مستقل است اکران شد و شرکت Roadside Attractions آن را خرید و حالا هم در پخش آن در آمریکا با لاینزگیت شریک است.
تماشای فیلم بعضی از کتابهای جان لوکاره چندان هم آسان نیست. مثالش همین فیلم اخیر «پینهدوز، خیاط، سرباز جاسوس» Tinker Tailor Soldier Spy که خیلیها را گیج کرد. کتابها به خاطر جزئیات پیچیده روابط آدمها و داستانها، کشش زیاد دارند، اما به قول جف لابرک LaBrecque منتقد EW فیلمهای آنها، آمد نیامد دارند و کمتر عالی بودهاند و فیلم A Most Wanted Man هم از دید این منتقد، فیلم ساکت و ملایمی است که شهرت سینمائی لوکاره را تغییر نمیدهد.
تهیهکنندههای فیلم، سایمون و استیون کورنول Cornwell، دو پسر «جان لوکاره» هستند و خود لوکاره هم که الان ۸۲ سال دارد، بر تولید فیلم نظارت دارد. به همین سبب، برخلاف فیلمهای دیگری که از روی کتابهای او ساخته شده، میشود گفت این فیلم به روح کتاب و خواست نویسنده نزدیکتر است. اما سبک نظارهگری صبور نگارش لوکاره و بازیگری امساکآمیز و توداری که برای اجرای آن لازم است، این روزها از سینما به تلویزیون وبه خصوص تلویزیون کابلی منتقل شده و سریالهای دنبالهدار.
فضای اندوهگین و لحن فروخورده و سربستهی فیلم، به قول تاد مککارتی، منتقد هالیوود ریپورتر، کمکی به پرفروش شدن این فیلم نمیکند. تماشاگر انبوه حوصله دیدن چنین فیلمی را ندارد. سبک فیلمسازی انتون کوربین هم هر چند تحسین شده، به فضای کتاب نزدیک است. مثلا به جای رنگهای درخشان و فضای آفتابی فیلم The Constant Gardener یا «همیشه باغبان» که فرناندو مهیرلس از کتاب سال ۲۰۰۵ لوکاره ساخته بود، در فیلم A Most Wanted Man شاهد رنگهای خاکستری و قهوهای و فضای ابرگرفته و دلگیر برلین و هامبورگ هستیم.
بعضی منتقدها ایراد گرفتهاند که پرداختن به جزئیات، سناریست و کارگردان را از پرداختن به شخصیتها باز داشته، اما الن شرستال، منتقد ویلج وویس نیویورک، نوشته جالب است که یافتن رمز و رازها، تماشاگر را به سرنوشت شخصیتها، پایبند میکند.
منتقد ورایتی جاستین چنگ هم نوشته فیلم، به طور یکدست، جذاب است. برای تماشاگرانی که به آن دل بدهند، و آنها که از فیلم انتظار ندارند همه چیز را برایش توضیح بدهد، فیلم گیرایی است، که سئوالهای زیادی مطرح میکند که به قول الن شرستال، منتقد ویلج وویس، یافتن پاسخهای آنها، برای تماشاگر، دلگرم کننده است.