افتتاح اکران فیلم «سفر صد قدمی» The Hundred-Foot Journey با شرکت هلن میرن، در آمریکا که از جمعه هفته پیش شروع شد، با حضور چهره هائی مثل اوپرا وینفری و استیون اسپیلبرگ به عنوان تهیه کننده پشت این فیلم، افتتاح به یک رویداد رسانه ای تبدیل شد.
در مراسم افتتاح فیلم، هفته گذشته در سنیمای مجلل و تاریخی زگلفد در نیویورک، دو تهیه کننده مشهور فیلم، اوپرا وینفری و استیون اسپیلبرگ در باره راه انداختن طرح ابراز خشنودی می کنند. خانم وینفری می گوید تهیه کننده جولیت بلیک، این کتاب و سناریو را نزد او آورد، و اوهم فورا آنها را برای اسپیلبرگ فرستاد که بلافاصله تصویب کرد.
بعضی چهره ها، مثل خانم وینفری و آقای اسپیلبرگ نفوذ کلام دارند، و حضورشان اگر تضمین کننده فروش یک فیلم نباشد، دست کم توجه رسانه ها و اذهان عمومی را به آن جلب می کند. روزنامه ها تیتر زده بودند که هلن میرن می گوید فیلم جدید «سفر صد قدمی» فیلمی پیام دار است. منظور او این است که این فیلم محتوی موعظه ای انسانگرایانه در باره همزیستی فرهنگی است.
در یکسوی شکاف فرهنگی در فیلم «سفر صد قدمی» هلن میرن قرار دارد، در نقش صاحب یک رستوران درجه یک فرانسوی پرستاره، که افتخار می کند به سنت ها و تلاش برای رسیدن به بالاترین مدارج کیفیت و سلیقه. کسب و کار او و باورهایش در باره برتری فرهنگی و نژادی، در آغاز فیلم سفر صد قدمی به چالش کشیده می شود. چالشگر، وارث یک خاندان رستوران دار هندی است، با بازی «اوم پوری» که از هرج و مرج مومبای (بمبئی سابق) مهاجرت کرده به خلوت مصفای این دهکده ثروتمند در فرانسه، و در صد قدمی رستوران کلاسیک فرانسوی، یک رستوران هندی طراز اول بازمی کند، با غذاهای تند و تیز و موسیقی پرکرشمه. صاحب رستوران فرانسوی برای تعطیل کردن رقیب به دوست اش شهردار متوسل می شود.
ریچارد موری Morais، نویسنده رمان مبنای سناریوی فیلم، می گوید صد قدم سفر از دید او، عبور از باریکه راحت ولی محدودکننده زندگی است که ممکن است از نظر فیزیکی کوتاه باشد، اما فاصله ای عظیم است از جهانی به جهان دیگر که طی کردن آن برای انسان و زندگی اش، منفعت بزرگ دارد.
خانم وینفری، از تهیه کنندگان فیلم، در بازدید از صحنه فیلمبرداری، می گوید دوست داشت کارگردان از خود او به عنوان سیاهی لشگر در گوشه یکی از رستوران های فیلم استفاده کند. سر فیلمبرداری، خانم وینفری، بر پیام فیلم که همزیستی فرهنگی و قومی است، تاکید می کند. این همان پیامی است که 14 سال پیش، لسی هالستروم، کارگردان سوئدی تبار در فیلم مشهورش «شکلات» که آن هم در دهکده ای فرانسوی می گذشت، مطرح کرد.
صحنه ای در فصل آغازین فیلم، رستوران دار فرانسوی را نشان می دهد در نخستین دیدار با رقیب آینده، او را تحقیر می کند و می گوید تصور نمی کند برای اجاره این محل پول داشته باشد، چون دیده که از هتل تخفیف می خواسته. پاپا می گوید تخفیف خواستن از هتل نشانه بی پولی نیست، بلکه نشانه صرفه جوئی است. محلی که «پاپا» برای رستوران هندی پیدا کرده، صد قدم با رستوران فرانسوی فاصله دارد.
کارگردان لسی هالستروم می گوید داستانی خارق العاده است، یک حکایت است. داستانی در باره نزاع فرهنگ ها و به هم پیوستن فرهنگها و دست به دست هم دادن برای تشکیل یک خانواده جهانی، که هالستروم آن را یک رویای آرمانشهری می داند و می گوید اگر به کفایت خواب آن را ببینیم، به حقیقت می پیونددد. او می گوید ما در این فیلم، چیزهای بزرگ را ترویج می کنیم.
در صحنه مجادله دو رستوران دار در همسایگی، هر دو به فرهنگ و سنتی که از آن می آیند، می بالند. سناریست ها، به قول جاستین چنگ، منتقد ورایتی، از میان کلیشه های آشنای فرهنگی در باره فرانسویان و هندی ها، سعی کرده اند منازعه و طنز بیرون بکشند. اختلاف دو خاندان، وقتی بالامی گیرد که عشق به یک کمک آشپز زیبای موطلائی، و علاقه و کنجکاوی در باره آشپزی فرانسوی، حسن، آشپز رستوران هندی را به کار در رستوران رقیب جلب می کند. منتقدها فیلم سفرصدقدمی را به غذای مادر تشبیه کرده اند که راحت بخش و لذیذ است، ولی فاقد شگفتی و هیجان.
هلن میرن می گوید در سینه این فیلم پیامی جدی مثل قلب می طبد، که به قول معروف، آیا نمی توانیم با هم کنار بیائیم؟
پیام تکراری و قصه قابل پیش بینی، مانع از «لسی هالستروم» نشده که یک بار دیگر، چیره دستی خود را در ساختن فیلمی فاخر و مفرح نشان بدهد، با تصاویر زیبا و بازی های ماهرانه، اما آنچه تحسین و شگفتی همه منتقدها را برانگیخته، تصاویر فیلم بشقاب های اشتها برانگیز غذاهای فرانسوی و هندی است.
این فیلم چند لایه دارد. یک لایه همان تضاد یا اختلاف فرهنگی است. یک لایه فیلم، عشقی است، بین دو آشپز جوان، یکی هندی یکی فرانسوی و بین دو سالمندی که در آغاز به نظر می رسد دشمن هستند.. یک لایه دیگر فیلم که با تصاویر اشتهابرانگیز از غذا روی آن تاکید شده، مربوط به فرهنگ غذائی است و برای همین، خیلی از منتقدها سراغ استعاره های غذائی رفته اند و این فیلم را به Comfort Food تشبیه کرده اند، چون تماشای آن، آرام بخش است، اما چیز هیجان انگیز و غیرقابل پیش بینی یا شگفت انگیزی در آن نیست. اما این غذای آرامبخشی است که می خواهد جدی گرفته شود. چون همراه است با تم چندفرهنگی و پیام همزیستی و تحمل پذیری. از آن فیلم هاست که مثل فیلمهای شرکت میراماکس در دهه 1990، مدعی است دیدن آن، تماشاگر را به آدم بهتری تبدیل می کند. البته حضور آ تهیه کنندگان برجسته مثل اوپرا وینفری هم در عنوان بندی فیلم، عامل دیگری در تائید خود مهم انگاری این فیلم است.
در مورد فیلم «سفر صد قدمی» تردیدی نیست که تهیه کنندگان بوده اند که سراغ کارگردان لسی هالستروم آمده اند. فیلمی با این همه تهیه قدرتمند، فیلم مولف نیست که کارگردان انتخابش کند. اما انتخاب هالستروم برای این پروژه، به خاطر سابقه این هنرمند است که از سال 2000 و فیلم شکلات شروع می شود، با بازی ژولیت بینوش، که در آن هم مثل این فیلم، خانواده ای بود که از خارج مهاجرت کرده بود به یک شهرک فرانسوی و درست در برابر نهاد کسب وکار عمده شهر، مغازه باز کرده بود.
اما تنها هالستروم نیست که در فیلم سازی در باره جنگ فرهنگی سابقه دارد. سناریست های این فیلم هم با این موضوع بیگانه نیستند. مثلا سناریست «استیون نایت» سناریوی «وعده های شرقی Eastern Promises» را نوشته بود، در باره مهاجران روسی در لندن و جنگ زیرزمینی آنها، یا فیلم Dirty Pretty Things را نوشته بود که آن هم در باره منازعات در میان خانواده های مهاجر بود.
اما در باره لسی هالستروم باید گفت که کارگردانی مسلط است که اگر قرار باشد فیلمی زیبا و فاخر تهیه بشود که کسی را آزار ندهد، سراغ او می روند. فیلمهای عاشقانه در کارنامه دارد و فیلم های خانوادگی در کنار انواع دیگر. یک حرفه ای قابل اعتماد است.
«سفر صد قدمی» فیلمی است که به قول «استفانی زکرک» منتقد «ویلج وویس» نیویورک، همه ملزومات یک فیلم خوب را از روی فهرست رعایت کرده. از یک طرف در باره رستگاری و تحمل پذیری است از طریف دیگر در باره پیدا کردن عشق است در هر سن و سال و هر مرحله از زندگی، از طرف دیگر، در باره لذت های غذائی چند فرهنگی است، از طرف دیگر پر از مناظر زیبای جنوب فرانسه است. آخرهاش وقتی حسن، آشپز جوان هندی باید خودش را ثابت کند، یک کم کند می شود، ولی این بازیگر، یعنی «منیش دایال» بازیگر خوش سیما و مسلطی است همانطور که تماشای گونه های هلو مانند «شارلوت لو بون» هم در برابر او خالی از لطف نیست، اما کسی که می بینیم بیشتر تحسین شده، خانم هلن میرن است در 67 سالگی انگار هنوز طراوت دخترانه اش را حفظ کرده و در برابر او، «اوم پوری» هنرمند هندی، درخشش خارق العاده ای دارد، به طوریکه از مواقع نادری است که در فیلمی، دوسالمند گوی جذابیت را از جوانها می قاپند.