انتشار نامه حمایت آیت الله خامنه ای در حمایت از حیدر مصلحی، وزیر مستعفی اطلاعات جمهوری اسلامی و تاکید وی بر ادامه فعالیت وی در این وزارتخانه، موجب رسانه ای شدن اختلافات و منازعه های سیاسی رهبر جمهوری اسلامی و محمود احمدی نژاد شده است.
این اتفاق در حالی رخ می دهد که هواداران محمود احمدی نژاد در دولت و مجلس همچنان تلاش می کنند تا با ارائه راهکارهای گوناگون در برابر دخالت مستقیم رهبری در امور مربوط به دولت مقاومت کنند.
از جمله این تلاش ها می توان به طرح موضوع تبدیل وزارت اطلاعات به سازمان اطلاعاتی از سوی نمایندگان حامی دولت در مجلس شورای اسلامی اشاره کرد. احمد جلالی فراهانی، روزنامه نگار و دبیر پیشین سرویس اجتماعی خبرگزاری مهر، در گفت و گو با صدای آمریکا به تشریح علل طرح موضوع سازمان شدن وزارت اطلاعات پرداخته است.
صدای آمریکا: به نظر شما انگیزه اصلی طرح موضوع تقلیل جایگاه وزارت اطلاعات به سازمان اطلاعات از سوی نمایندگان حامی محمود احمدی نژاد در مجلس هشتم چیست؟
احمد جلالی فراهانی: طرح این موضوع از سوی هواداران احمدی نژاد در مجلس شورای اسلامی، به نوعی مقاومت آنان در برابر دخالت مستقیم رهبر جمهوری اسلامی در اموری است که قانون اساسی بر عهده رییس دولت گذاشته است. آنان تلاش دارند تا در مقابل ضد حمله آقای خامنه ای، میدان عملیاتی تازه ای را باز کنند که البته به نظرم موفق نمی شوند.
طبق اصل ۱۱۳ قانون اساسی، اختیار تغییر و عزل وزرای کابینه بر عهده شخص رییس دولت است و اشاره ای به تعیین وزرا از سوی رهبری نشده است. با این همه از زمان ریاست جمهوری هاشمی رفسنجانی و پس از آن سید محمد خاتمی، تعیین وزرا و حتی مدیران میانی تر دولت با توجه به خوش آمد یا عدم علاقه رهبر ایران، رخ داده و این رویه در دولت دهم توسط برکشیدگان شخص آقای خامنه ای برچیده شده است و پس از نامه وی در خصوص برکناری اسفندیار رحیم مشایی از معاونت اولی رییس دولت و مقاومت یک هفته ای احمدی نژاد و همچنین برکناری تحقیرآمیز منوچهر متکی، وزیر امورخارجه مورد توجه آقای خامنه ای، این برای سومین بار است که احمدی نژاد تلاش می کند نظر خودش را در تعیین وزرا اعمال کند که هنوز موفق به انجام این کار نشده و طرح موضوع سازمان شدن وزارت اطلاعات هم در همین راستاست. چرا که با تقلیل جایگاه وزیر اطلاعات به معاونت یا ریاست سازمان اطلاعات، عملا محمود احمدی نژاد و یارانش نیازی به دخالت رای و نظر رهبر در این باره نخواهند داشت.
صدای آمریکا: به نظر شما چرا آقای خامنه ای با نوشتن نامه مستقیم به حیدر مصلحی، به علنی شدن اختلافاتش با محمود احمدی نژاد تن داد؟
احمد جلالی فراهانی: من ریشه های علنی شدن اختلافات آقای خامنه ای با محمود احمدی نژاد را در سه سطح جستجو می کنم. انگیزه های روانی، انگیزه های سیاسی و انگیزه های سازمانی.
در توضیح انگیزه های روانی باید بگویم که هم خامنه ای و هم احمدی نژاد، پس از کودتای انتخاباتی رخ داده در سال ۱۳۸۸، دچار غرور و تکبر مفرطی شده اند که جز خودشان را نمی توانند ببینند. ضمن آنکه روحیه اقتدارگرایی و تمامیت خواهی دو طرف دعوا، اجازه مخفی نگه داشتن منازعات سیاسی را از هر دوی آنها سلب کرده است. درباره احمدی نژاد باید بگویم که او به خوبی می داند که با پایان یافتن دوران ریاستش بر دولت دهم، دیگر نقش و سهمی در آینده سیاست ایران بازی نخواهد کرد و چون جریان «احمدی نژادیسم» جریانی بی ریشه در بطن اجتماع و نهادهای سیاسی ایران است و وی تلاش می کند تا با به کارگیری الگوی پوتین – مدودف، به بقای خود در آینده سیاسی ایران ادامه دهد.
انگیزه های سیاسی او در این ماجرا هم از همین جا سرچشمه می گیرد. یعنی احمدی نژاد و یارانش با عنایت به این که رای و نظر مردم در انتخابات دور دهم ریاست جمهوری به میرحسین موسوی بوده است و آنان با سازماندهی به تقلب بزرگ در عرصه قدرت باقی مانده اند و تلاش می کنند تا با مبرا دانستن خود از حوادث پس از انتخابات در سال ۱۳۸۸ که تا امروز هم ادامه دارد، عملاً خودشان را به عنوان نیرویی که در مقابل زیاده خواهی های رهبری ایستاده، جا بزنند و به نوعی نقش مخالفان باقیمانده در قدرت را بازی کنند تا بتوانند اقبال دوباره مردم و به ویژه جوانان و نخبگان و طبقه متوسط شهری را متوجه طبقه سیاسی خود کنند. فراموش نکنیم که با دفاع همه جانبه خامنه ای از کودتای انتخاباتی خرداد ۱۳۸۸ شعارها و مطالبات مردمی متوجه شخص رهبری شد.
علاوه بر آن منافع اقتصادی و درآمدهای کلانی که به صورت غیر قانونی در شش سال گذشته نصیب احمدی نژاد و یاران اصلی او شده، مانع از آن می شود که با به پایان رسیدن دوران ریاست وی بر دولت، راضی به کناره گیری از قدرت شوند. البته در این بین نباید فراموش کرد که میزان تخلفات مالی و پولی احمدی نژاد و حواریونش به حدی است که آنان ترس دارند که با روی کار آمدن دولت تازه که از اصولگرایان مخالف و منتقد آنان خواهد بود، فضا برای جواب پس دادن و حساب و کتاب کشیدن از آنان نیز مهیاتر می شود.
درباره انگیزه های سازمانی این اختلاف هم باید بگویم که در حال حاضر نهادهای موازی امنیتی متعددی در نظام سیاسی ایران وجود دارد که اگر چه همه آنان زیر نظر شخص رهبر فعال هستند اما موازی کاری ها، دوباره کاری ها و روی هم افتادگی های عرصه عملیاتی این نهادها و ارگان ها، دردسرهای اطلاعاتی فراوانی را برای شخص آقای خامنه ای و همینطور سایر سران قدرت در ایران به وجود آورده است. چنان که حالا هر یک از طرفین دعوا در منازعه های سیاسی تلاش می کند تا با به دست آوردن اطلاعات دست اول از تخلفات مالی، سیاسی و اخلاقی رقبایش، آنان را به همراهی و هماهنگی با خود در مواقع لزوم وادار کند و یا از این تخلف ها به عنوان برگ برنده ای برای ضربه زدن به حریف استفاده کند و ماجراهایی نظیر ماجرای عباس پالیزدار و افشا شدن فساد اخلاقی و اقتصادی مقام های عالیرتبه نظام سیاسی ایران از همین دست است.
فراموش نکنید که در حال حاضر ارگان های اطلاعاتی نظیر حفاظت اطلاعات ریاست جمهوری، حفاظت اطلاعات ناجا، سپاه پاسداران، قوه قضاییه، بیت رهبری و ... دقیقا همان کاری را انجام می دهند که وزارت اطلاعات انجام می دهد.
صدای آمریکا: به نظر شما درگیری وزارت اطلاعات و یا به عبارت بهتر حامیان آقای خامنه ای با دولت احمدی نژاد به کجا کشیده خواهد شد؟ چرا که مثلا سایت های هوادار رهبر ایران مثل جوان آنلاین که وابسته به سپاه پاسداران است، طی روزهای گذشته از تلاش آقای احمدی نژاد و یارانش برای دست یافتن به اسناد و مدارک ویژه برای تامین مقاصد خودشان در روزهای آینده خبر داده است.
احمد جلالی فراهانی: یکی از معضلات بزرگ نظام جمهوری اسلامی و البته یکی از اصلی ترین دلایل ناکارآمدی آن با وجود درآمدهای سرشار نفتی در ۳۲ سال گذشته، فساد گسترده مالی و اقتصادی و اخلاقی و سیاسی کارگزاران و مدیران حامی شخص رهبر بوده و هست. یکی از وظایف نهادهای اطلاعاتی چنانکه عرض کردم ،همین است که با ثبت و ضبط این تخلفات و نگهداری از آنها، نیروهایی را که وفاداری شان به نظام یا همان رهبری دچار مشکل شده، شناسایی و از عرصه قدرت حذف کنند. و یا به قول خودشان نظام را از دست اجانب مصون نگه دارند. احمدی نژاد و یارانش از این موضوع با خبرند و با توجه به در پیش بودن انتخابات مجلس نهم و ریاست جمهوری دور دهم تلاش می کنند تا با گردآوری اطلاعات مورد نظرشان از رقبای انتخاباتی احتمالی، در صورت کاندید شدن آنها در انتخابات آینده، با انتشار گسترده این اطلاعات، مانع از کسب وجاهت و رای لازم آنان برای ورود به مجلس بعدی و متعاقب آن کاخ ریاست جمهوری شوند.
دلیل اصلی دعوای احمدی نژاد و خامنه ای همین جاست که عامل نفوذی احمدی نژاد در وزارت اطلاعات، یعنی حسین عبدالهی که معاونت هماهنگی این وزارتخانه را بر عهده داشت، توسط حیدر مصلحی برکنار شده بود و آقای احمدی نژاد هم در واکنش به این تصمیم حیدر مصلحی را برکنار و عبدالهی را ابقا کرده بود. به همین خاطر هم هست که به فاصله یک روز پس از ابقای دوباره حیدر مصلحی توسط خامنه ای، مراسم تودیع عبدالهی در وزارت اطلاعات برگزار شد. احمدی نژاد هم نظیر خامنه ای اقتدارش را نه از رای و نظر مردم و مشروعیت ناشی از انتخابات، بلکه از طریق نهادهای امنیتی و اطلاعاتی به دست آورده است. بنابراین با همان سلاحی به جنگ خامنه ای رفته است که او در همه ۲۲ سال رهبری اش با همان سلاح رقبای سیاسی اش را حذف کرده است.
صدای آمریکا: اگر احمدی نژاد در پروسه تسلط بر وزارت اطلاعات ناکام بماند، برای پیروز شدن در منازعات سیاسی پیش رو چه استراتژی را تعریف خواهد کرد؟
احمد جلالی فراهانی : احمدی نژاد هم در دولت نهم و هم در دولت دهم تلاش کرده تا وزارتخانه های کلیدی را از یوغ سیطره آقای خامنه ای خارج کند و در مواردی نظیر استعفای محسنی اژه ای از وزارت اطلاعات دولت قبلی، یا عزل منوچهر متکی از وزارت امور خارجه موفق عمل کرده است. اما نامه اخیر آقای خامنه ای و موضع گیری های او نشان می دهد که رهبر نظام سیاسی ایران قصد مهار کردن احمدی نژاد و یاران اش را به منظور ایجاد تعادل در میان طیف های اصولگرای حامی رهبری برای مواجه با گردنه های سیاسی پیش رو دارد. من فکر می کنم احمدی نژاد در آینده تلاش خواهد کرد تا ناکامی هایش را با تغییر مسئولان وزارتخانه های کلیدی نظیر نفت و کشور و همچنین تقلیل جایگاه وزارت اطلاعات به سازمان جبران کند.