محسن رنانی اقتصاددان و استاد دانشگاه در یادداشت بلندی تحت عنوان «سقوط» نوشت: «خانواده کشتگان و جوانان آسیبدیده و معترضِ جنبش مهسا غمناک نباشند و بدانند که اعتراضشان چه دستاورد عظیمی داشته است و در همین چند ماه توانستهاند یک مرحله از چهار مرحله سقوط را رقم بزنند.»
رنانی میگوید:« اکنون نظام سیاسی ایران، سه مرحله از سقوط را طی کرده است و «اصلاح از بالا» دیگر جواب نمیدهد. چون پیششرط موفقیتِ اصلاح از بالا، «باورپذیر» بودن نظام سیاسی است و اکنون نظام سیاسی، «باورپذیری» خود را در ذهن بخش بزرگی از جامعه از دست داده است.»
وی مینویسد :«سقوط هر سیستم اجتماعی دو بُعد و چهار مرحله دارد که پیدرپی و به نوبت رخ میدهند. بُعد اول، «سقوطِ ذهنی» است که دو مرحله دارد: «سقوط کارآمدی» و «سقوط شایستگی»؛ و بُعد دوم، «سقوط عینی» است که آنهم شامل دو مرحله است: «سقوط نمادها» و «سقوط ساختارها.»
رنانی تاکید میکند که جمهوری اسلامی، سه مرحله اول سقوط را طی کرده و در آستانه مرحله چهارم ایستاده است و ادامه میدهد: «بهگمان من مهمترین کاری که جنبش مهسا کرد، وارد کردن نظام به مرحله سقوط نمادها بود. معتقدم در میان پانزده دستاورد تاریخی جنبش مهسا، سقوط نمادها فراگیرترین و فوریترین دستاورد بود. این که گروههای مختلف اجتماعی همگی نمادهای حکومت را به سخره گرفتهاند و بسیاری از گروههای مردم به پیروی از آنها دیگر، نمادهای رسمی حکومت را به نمایش نمیگذارند نشانه ورود جامعه به مرحله سقوط نمادهاست.»
از نگاه این استاد دانشگاه «آتش زدن بنرها یا مجسمههای حکومتی؛ سرپیچی از حجاب اجباری بوسیله طیف وسیعی از زنان و به نمایش گذاشتن عکسهای بدون پوشش سر توسط زنان برجسته و مشهور؛ شادی مردم در شکست تیم ملی فوتبال؛ نخواندن سرود ملی در برخی مراسم رسمی؛ عمامهپرانی؛ تحریم جشنوارههای حکومتی؛ شدیداً خلوت شدن راهپیماییهای حکومتی به گونهای که مجبورند در میدانهای کوچک شهری اجتماع کنند و ... همگی نشانگان تحقق مرحله سقوط نمادها است.»
رنانی در ادامه نوشته است: «اکنون، حکومت در آستانه مرحله چهارم و پایانی سقوط، یعنی سقوط ساختارها، قرار گرفته است. در انقلاب اسلامی، سقوط ساختار رژیم شاه از وقتی آغاز شد که دولتهای بزرگ غربی، بر سر رفتن حکومت شاه به توافق رسیدند. در واقع، در حالی که انقلاب در داخل به شدت جریان داشت، در خارج نیز غربیها متوجه شدند که دیگر ادامه حمایت و حفظ رژیم شاه نه ممکن است و نه سودمند. بنابراین مذاکره با رهبران انقلاب (مانند آیتالله بهشتی) و رهبران ارتش برای انتقال مسالمتآمیز قدرت را آغاز کردند.»
در این متن آمده است: «اصلیترین نشانه ورود یک نظام به مرحله چهارم سقوط این است که سیستم وارد مرحله رفتارهای کاریکاتوری میشود، یعنی شروع میکند فعالیتهای شکستخورده قبلی خود را دوباره با نام دیگری و به شکلدیگری از سر بگیرد. شاخص آن نیز این است که همزمان که «کنترلپذیری»اش بر اوضاع کاهش مییابد، «انعطافپذیری»اش نیز پایین میآید. شواهد فراوانی حاکی است که اکنون نظام به صورت آشکار این ویژگیها را از خود بروز داده است.»
وی یادآور میشود که « اینکه سقوط نهایی ساختار کی رخ خواهد داد، بستگی به حوادثی دارد که فراوانند اما اکنون نمیتوان پیشبینی کرد که کدام یک و دقیقاً چه زمانی رخ میدهند.»
رنانی جنگ اوکراین، آزمایش شکافت هستهای، ابعاد تفاهم چین با سعودی، سیاستهای اسرائیل و حملات به تاسیسات هستهای ایران، اجماع جهانی برعلیه حکومت ایران، مرگ سرآمدان سالخورده نظام، جهش عظیم قیمت دلار، کسری بودجه عظیم، قیمت بنزین، کمبود گاز ، کمبود برق ، کمبود آب و آستانه تحمل مردم را از عوامل و حوادث تعیین کننده سقوط دانسته است»