بازجویی های نامتعارف، محاکمه های غیر علنی و شکنجه، از جمله شکایت هایی است که این روزها در قالب نامه و درخواست کمک از سوی زندانیان از زندان های مختلف ایران برای مسئولان و مقام های ارشد کشور نوشته می شود.
در حالی که پیش از این زندان های اوین، رجایی شهر و بازداشتگاه کهریزک محور اصلی این گزارش ها و نامه ها بودند، اما با گستردگی بازداشت ها پس از انتخابات ریاست جمهوری دهم، افزایش زندانیان سیاسی و در پی آن نگهداری آنها در زندان های مختلف این اعتراض ها و نامه ها ابعاد بزرگتر و جدی تری به خود گرفته است.
درخواست کمک زندانیان از زندان هایی همچون وکیل آباد مشهد، کچوئی کرج، قرچک ورامین، کارون اهواز، زندان زنجان و قزل حصار این روز ها در حالی در صدر اخبار رسانه هاست که نه تنها نهاد های بین المللی اجازه بازدید و رسیدگی به این زندان ها را ندارند بلکه طرح تصويب تحقیق و تفحص از بازداشتگاههای کشور در کمیسیون حقوقی و قضایی مجلس ایران نیز همچنان ناکام مانده است.
پس از بازداشت هزاران نفر از معترضان به انتخابات ریاست جمهوری دهم، انتشار گزارش ها و نامه های مختلف از نقض حقوق زندانیان و وضعیت نامناسب آنها در زندان های مختلف ایران نگرانی خانواده های زندانیان سیاسی و همچنین فعالان حقوق بشر را به همراه داشته است.
از میان این اولین اعتراض ها می توان به نامه مهدی کروبی، رئیس پیشین مجلس و از نامزدهای دهمین انتخابات ریاست جمهوری ایران، به اکبر هاشمی رفسنجانی، رییس مجلس خبرگان وقت و رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام اشاره کرد که در آن تجاوز جنسی به مخالفان دولت در زندان ها را افشا کرد.
نامه ای که موضع گیری تند سران حکومت را به همراه داشت و مهدی کروبی را بر آن داشت تا اعلام کند، مستنداتی بر وقوع تجاوز جنسی در زندان ها برای ارائه به دادگاه در اختیار دارد.
گرچه همواره گزارش های مختلفی از تجاوز و شکنجه زندانیان در دوران های مختلف در ایران مخابره می شود اما تا کنون هیچ کدام از این گزارش ها، به تائید مقام های رسمی در ایران نرسیده است.
در جدید ترین این نامه ها، مهدی محمودیان روزنامه نگار زندانی و از اولین افشاکنندگان فجایع رخ داده در بازداشتگاه کهریزک، در نامه ای خطاب به رهبری از وضعیت زندان های اوین، رجایی شهر و کچوئی گفت و هاشم خواستار، معلم بازنشسته نیز که بیش از ۲۱ ماه است در زندان وکیل آباد مشهد بدون یک روز مرخصی به سر می برد در نامه ای به رییس قوه قضاییه و وزیر اطلاعات از زندان وکیل آباد مشهد نوشت.
اجاره زندانیان برای لواط
گر چه نوشتن این نامه دلیلی شد تا مهدی محمودیان به انفرادی منتقل شود و دست به اعتصاب غذای خشک بزند ولی افشاگر کهریزک در بخشی از نامه اش برای رهبر از مواد مخدر و اعتیاد، لواط، اجاره و فروش زندانیان جوان به مبلغ ۲۵۰ هزار تومان برای استفاده جنسی، ضرب و شتم زندانیان با زنجیر و باتوم و استفاده از سگهای موادیاب برای ارعاب و زخمی کردن زندانیان نوشت.
این روزنامه نگار که سابقه حبس در سه زندان و یک بازداشتگاه را دارد در بخش دیگری از نامه اش آورد: جمعیت قابل توجهی از زندانیان مواد مخدر و معتادین به بیماریهایی همچون ایدز و هپاتیت مبتلا هستند و هیچ تفکیکی بین بیماران و افراد سالم وجود ندارد و با توجه به مصرف مواد مخدر و شیوع لواط بین این افراد هر روز بر تعداد افراد مبتلا به بیماریهای واگیردار افزوده میشود.
محمودیان همچنین از نحوه بازجویی های زندانیان سیاسی حوادث یک سال گذشته، به کار بردن الفاظ رکیک، فحاشی، تحقیرهای لفظی، تحقیرهای روحی و جنسی، دروغ، تهدید و تطمیع زندانیان برای پروژه اعترافگیری، دخالت در حریم خصوصی متهمین و ایجاد درگیریهای خانوادگی برای رهبر نوشت و گفت: جناب آقای آیتالله خامنهای، با چشمان خودم دیدم که در بند ۲۰۹ جوان بیست و چند ساله به خاطر تماسهای مکرر بازجویان با مادر تنهایش چند بار اقدام به خودکشی کرد.
وی با اشاره به نحوه بازجویی ها در بند ۲ الف، از زدن شوکر برقی به آلت زندانیان، گذاشتن دست ها در دستگاه کشیدن ناخن، ضرب و شتم با کابل، خوراندن قرص های روانگردان به زندانیان یاد کرد و نوشت: رها شدن زندانیان در سرمای شبهای زمستان با لباس زیر، ضربات ناگهانی با اجسامی مثل پرونده بر سر و صورت، ضربات مشت به گلو، سیلی زدنها، مشتها و لگدها، بشین و پاشوهای طولانی و زیاد، به سینه و صورت خواباندن متهم در اتاق بازجویی و دهها مورد شکنجه و آزار و اذیتهای روحی و جسمی از دیگر شکنجه های است که در بند ۲۰۹ رواج دارد.
افشاگر کهریزک همچنین با اشاره به دادگاه های علنی و غیرعلنی، نحوه وادار کردن زندانیان به تن دادن به اعترافات، تهدید به بازداشت برخی از اعضای خانواده نوشت: حداقل ۶ نفر از جمله ۲ نفری که در روزهای پس از حوادث روز عاشورا اعدام شدند اساسا قبل از انتخابات بازداشت شده بودند و هیچ فعالیتی در انتخابات نداشتد.
شش دقیقه دادگاه شش سال حبس
هاشم خواستار معلم بازنشسته و مسن ترین زندانی سیاسی زندان وکیل آباد مشهد نیز در نامه ای به رییس قوه قضاییه و وزیر اطلاعات با اشاره به بدرفتاری با زندانیان، مستقل نبودن قضات، دادرسی های غیرعادلانه و اعمال غیرقانونی مسئولان دستگاه قضایی و انتظامی، با زندانیان عقیدتی سیاسی از جزییات آنچه در زندان بر وی گذشته نوشت.
نماینده معلمان در کانون صنفی فرهنگیان خراسان با شرح جزییاتی از بازجویی های خود نوشت: او را در میان سارقین ومعتادین به مواد مخدر نگهداری کرده اند، زمان دادگاهش تنها شش دقیقه طول کشیده و طی آن به شش سال زندان محکوم شده است.
پیش از این نیز ضیا نبوی سخنگوی شورای دفاع از حق تحصیل، در نامه ای به دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه از زندان کارون اهواز نوشت و زندانیان سیاسی زن از قرچک ورامین از وضعیت بهداشتی این زندان گفتند و حمزه کرمی فعال سیاسی در نامه ای به دادستان از شکنجه هایش نوشت.
زندانیان کارتن خواب
ضیا نبوی، دانشجوی محروم از تحصیل که نزدیک دو سال است در زندان به سر می برد چندی پیش در نامه ای به دبیر ستاد حقوق بشر قوه قضائیه از ازدحام بیش از حد جمعیت در زندان کارون اهواز نوشت: «چنین جمعیتی حتی به صورت ایستاده هم به سختی در اتاق ها جای می گیرند. تعدادی از زندانیان در بیرون از زندان به اصطلاح «کارتن خواب»هستند، افرادی که هرگز حمام نمی روند، لباسش هایشان را عوض نمی کنند، از هیچ ماده شوینده ای استفاده نمی کنند و حتی چیزی هم به پا نمی کنند و مسیر توالت و حمام و بقیه جاها را با پای برهنه طی می کنند.
به هر حال شکنجه دولتی در ایران در سال های قبل و بعد از انقلاب ۵۷ برای برخورد با مخالفان سیاسی و مذهبی همواره با درجه ای از قدرت و ضعف رواج داشت و این در حالی است که در قانون اساسی جمهوری اسلامی شکنجه صراحتا ممنوع است، اما نامه زندانیان، سازمان های بینالمللی و مدافعان حقوق بشر این نقض حقوق بشر را همواره گزارش می کنند.
در قوانین جزایی ایران مجازات هایی همچون شلاق، سنگسار، به صلیب کشیدن و بازداشت انفرادی مصداق شکنجه به شمار می آیند.
مجلس و دولت در دوران زمامداری اصلاح طلبان در تلاش بودند تا با تغییر برخی قوانین ایران وضعیت وزارت اطلاعات را سر و سامان دهند زندان توحید و بازداشتگاه ۵۹ سپاه پاسداران را تعطیل کنند و قانون منع شکنجه را تصویب کنند. اما در نهایت اين طرح بعدها در مسير رفت و برگشت ميان مجلس شورای اسلامی و شورای نگهبان، معلق و ناكام ماند.
در هفته ای که گذشت نیز ۲۶ زندانی سیاسی حوادث پس از انتخابات با نوشتن شکایت نامه ای خطاب به ریاست «هیات نظارت مرکزی بر حسن اجرای قانون احترام به آزادی های مشروط و حفظ حقوق شهروندی»، از برخوردهای غیرقانونی وزارت اطلاعات و سپاه پاسداران با آنها در مراحل مختلف بازداشت، بازجویی، محاکمه و حبس شکایت کردند، این زندانیان هم اکنون در بند ۳۵۰ اوین، دو الف اوین، زندان رجایی شهر و زندانهای خوزستان به سر می برند.
همچنین عبدالله مومنی، سخنگوی پیشین سازمان ادوار تحکیم وحدت و مسئول ستاد انتخاباتی مهدی کروبی در انتخابات خرداد ۱۳۸۸ نیز چندی پیش در نامه ای سرگشاده از زندان اوین خطاب به آیت الله خامنه ای، به خوراندن برگه بازجویی و فرو کردن سرش در داخل چاه توالت توسط بازجویانش اشاره کرده بود.
پس از دهمین انتخابات ریاست جمهوری ایران و پر شدن زندان ها و بازداشتگاه های رسمی و غیر رسمی ایران ازمخالفان و معترضان به انتخابات و سیاست های دولت دهم، بارها نامه هایی مبنی بر شکنجه زندانیان عقیدتی، سیاسی از سوی زندانیان و خانواده های آنان منتشر شده است. نامه هایی که همه بر یک وجه مشترک خبر از شکنجه و آزارهای جسمی روحی در زندان های ایران می دهد، این در حالی است که شیوع بیماری های مشترک همچون حملات قلبی، ابتلا به بیماری های عصبی- عضلانی و بستری شدن زندانیان در درمانگاه ها و بیمارستان ها همگی مهر تائیدی بر این نامه ها است.
نگرانی از وضعیت زندان های ایران زمانی به نقطه اوج خود رسید که دامن گیر همراهان نظام شد. کشته شدن محسن روح الامینی پسر دکتر عبد الحسین روح الامینی دبیرکل حزب توسعه و عدالت ایران اسلامی و رییس پیشین انستیتو پاستور ایران در بازداشتگاه کهریزک و بازداشت جمعی از میران ارشد نظام که در جریان انتخابات از رقبای محمود احمدی نژاد حمایت کرده و به جمع منتقدان نظام پیوستند بیانگر آن است که دولت دهم در برخورد و سرکوبی مخالفان بی پروا و خودسر عمل می کند.
نامه های اعتراضی عبدالکریم سروش در پی شکنجه دامادش و بیش از پنج دست نوشته محمد نوری زاد از زندان، گواه شکنجه هایی است که آنان سرانجام فاش کردند. افشاگری هایی که می تواند عواقب ناخوشایندی را برای آنان در پی داشته باشد.
باغ وحش ولایت طعمه می خواست
عبدالکریم سروش، متفکر دینی و از منقدان حکومت ایران، که پیش از این در زمره یاران ولایت بود در نامه ای با شرح بازداشت داماد خود (حامد) و فشارهایی که در مدت بازداشت بر او وارد شده، رهبر جمهوری اسلامی و نیروهای طرفدار او در ایران را مورد انتقاد قرار داد و نوشت: آنان «قتل و غصب و تجاوز را تکلیف خود می دانند و برای آن حجت شرعی دارند و همین آنان را خطرناک تر می کند.»
وی در بیانیه ای با اشاره به این که باغ وحش ولایت طعمه می خواست نوشت: این حاکمان حجاج صفت مگر کم قتل و تجاوز و تطاول و چپاول وغارت و جنایت و مصادره و اعدام و رای دزدی و شهید دزدی و........کرده اند؟ مگر مادران داغدار و پدران سوگوار و فرزندان یتیم و همسران بی جفت و زندانیان زخم دیده و خاندان های فروپاشیده کم بوده اند؟
عبدالکریم سروش نوشت: هنگامیکه برای دلداری به داماد خود گفته «خدا از آنان نگذرد»، داماد او گفته است: «اسم خدا را نبرید، خدا نیست، نیست، نیست.»
به هر حال شکنجه و رفتارهای نامناسب در زندان های شناخته و ناشناخته ایران در حالی نگرانی جوامع بین المللی و فعالان حقوق بشر را به همراه دارد که تا کنون بیش از صدها زندانی سیاسی راهی بیمارستان شده اند و تعدادی از آنان به دلایل نامعلومی جان خود را در دوران زندان از دست داده اند.