یادداشتی در نیوزویک از ران پروسور، سفیر پیشین اسراییل در سازمان ملل متحد و مدیرکل وزارت خارجه اسراییل
در نگاه اول این طور به نظر می رسد که به رسمیت شناختن اورشلیم به عنوان پایتخت اسرائیل از سوی پرزیدنت ترامپ مساله اصلی منطقه است. اما در واقع، واکنش خفیف و محکومیت نصف و نیمه نسل قدیم نشانه ای از این است که این امر تنها یک انحراف از تصویری بزرگتر است.
اسرائیل و عربستان سعودی برای اولین بار در تاریخ لحنی بسیار مشابه و یک واژه مشترک دارند: ایران. ایران صادر کننده شماره یک ترور، عامل اول بی ثباتی منطقه و بزرگترین تهدید در خاورمیانه.
هیچ کس نباید محمد بن سلمان، ولیعهد عربستان سعودی، و اصلاحات او را با توماس جفرسون اشتباه بگیرد، اما ماموریت پیش روی او، کشورش و منطقه را در تقاطعی تاریخی قرار داده است. او مسول ایجاد توازن میان سنت و حساسیت های مذهبی در جهان مدرن است. محمد بن سلمان میان حمله داعش به اسلام و انقلاب اسلامی ایران خود را در خط مقدم جبهه نبرد می بیند.
جوان ترین وزیر دفاع جهان در چنین فضایی همیشه درست عمل نخواهد کرد، اما اگر موفق شود پتانسیل بازگرداندن ثبات به سراسر خاورمیانه را دارد. اگر شکست بخورد در تمام منطقه و فراتر از آن احساس خواهد شد.
امروز چشم انداز منطقه تازه است و چالش ها و فرصت های تازه ای را با خود به همراه می آورد.
اسرائیل در اورشلیم و عرب ها در ریاض، قاهره، ابوظبی و امان این را حس می کنند که خلاء ناشی از شکست داعش را رژیم بی رحم ایران پر می کند.
من به خاطر دارم زمانی که اسرائیل از غزه خارج شد، گروه های فلسطینی دست نشانده ایران شروع به شلیک موشک و حفر تونل در زیر مدارس کردند. حال گروه های دست نشانده ایران علیه ما و همسایگان عرب ما موشک نشانه می روند. موشک هایی که ریاض را هدف گرفته مساله ای به مراتب جدی تر از رسمیت اورشلیم یا حبس شاهزاده های سعودی در هتلی در عربستان سعودی است.
من هرگز از انتقاد از عربستان سعودی ابایی نداشته ام، اما ولیعهد جدید شاید شخصیتی است که ما بتوانیم به شکلی بی سابقه با او همکاری کنیم. دشمنان خارجی او، دشمنان خارجی ما هستند و وظیفه ما در برابر خودمان، مردم و آینده منطقه این است که از شکست آن ها اطمینان حاصل کنیم.