لینکهای قابل دسترسی

خبر فوری
پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ ایران ۱۱:۰۵

نوروز یک نیمه آمریکایی، نیمه ایرانی


نوروز یک نیمه آمریکایی، نیمه ایرانی
نوروز یک نیمه آمریکایی، نیمه ایرانی

من دقیقاً نیمه آمریکایی، نیمه ایرانی هستم. در ایالات متحده به دنیا آمدم و در دو سالگی با پدر ایرانی و مادر آمریکایی ام به ایران کوچ کردیم. بنابراین من با هر دو فرهنگ بزرگ شدم و هر دو فرهنگ به شیوه ای برابر روی من تاثیر گذاشته اند. این اراده من نبود، این ویژگی را از پدر و مادرم دارم و سپاسگزارم.

هر سال این موقع و همزمان با فرار سیدن نوروز بسیاری از مردم از من می پرسند که من چگونه اول بهار و سنت باستانی ایرانی را جشن می گیرم. به آنها می گویم «درست همانطوری که شما جشن می گیرید».

ما اول حدود دو هفته پیش از سال تحویل، از بالا تا پایین خانه را تمیز می کنیم، لباسهای جدید می خریم. آخرین سه شنبه سال را به سازمان ایرانی محلی می رویم تا برای چهارشنبه سوری از روی آتش بپریم و موسیقی گوش می دهیم. آتش، آش رشته، کباب و البته بستنی هم هست.

بعد چیدن هفت سین را با خیس کردن عدس و یا گندم خام در بشقاب شروع می کنیم و روی آن را با پارچه نازک می پوشانیم تا سبزه درست کنیم. در آمریکا می توان این سبزه ها را از بسیاری از مغازه های مواد غذایی خرید بنایراین اگر سبزه خراب شد، همیشه می توان در صورت نیاز آن را خرید.

بعد یک ماهی قرمز از مغازه مخصوص فروش حیوانات اهلی می خریم. من ماهیهای قرمز کوچک را دوست دارم چون دقیقاً شبیه آنهایی هستند که در ایران بود. در آمریکا این نوع ماهیها را افرادی که آکواریوم ماهیهای عجیب و غریب دارند، به عنوان غذا به ماهیهایشان می دهند.

پیدا کردن سمنو و سنجد در آمریکا از هر چیز دیگر سفره هفت سین سخت تر است، بنابراین اگر لازم باشد باید به فروشگاههای مواد غذایی ایرانی سر بزنیم. خدا را شکر من در کالیفرنیا زندگی می کنم و این خریدها راحت است.

بعد دختر و پسرم تخم مرغها را با رنگ و برچسب و اشیای دیگر تزیین می کنند.

سنبل، زیباترین بخش سفره هفت سین است که باید از گلفروشی محلی بخریم. با سکه، سرکه، و سیب... تقریباً سفره چیده شده است.

آخرین قلم اغلب برای ایرانیها دشوارترین چیزی است که باید سر سفره بگذارنند. برخی از روی سنت کتاب آسمانی خودشان را می گذارند، برخی دیگر حافظ می گذارند، اما برای من این راحت ترین تصمیم است چون من افتخار می کنم که شاهنامه بگذارم.

ما بعد از سال تحویل معمولاً برای دید و بازدید منزل دوستان می رویم و غذای مفصلی هم می خوریم. بچه ها برای عیدی گرفتن صف می کشند، بیشتر وقتها پول می گیرند و ما باید برای این کار از بانک اسکناس نو بگیریم. این روزها بسیاری از بانکهای آمریکا درباره نوروز می دانند چون این موقع از سال بسیاری از ایرانیها به بانکهای خود مراجعه می کنند و اسکناسهای نو می خواهند.

موقع سیزده به در هم همیشه به پارکهای بزرگتر منطقه محل زندگی مان می رویم تا با دوستان و فامیل و بقیه ایرانیهای منطقه مان باشیم و سنت پیک نیک نوروزی را به جای بیاوریم. چای می نوشیم، می رقصیم، موسیقی می نوازیم و والیبال و فوتبال بازی می کنیم و روی پتوهای بزرگی که روی چمن پهن می کنیم، تخته نرد و حکم بازی می کنیم و تا دیرقت، تا زمانی که هوا تاریک نشده، آنجا می مانیم و وقتی که هوا تاریک می شود به ناچار به منزل بازمی گردیم و در انتظار سال نو دیگری می نشینیم.

از جانب خانواده ام برای هر خانواده ایرانی در سراسر جهان، نوروزی شاد، امن و کامیاب آرزو می کنم.

XS
SM
MD
LG