هشت مارس روز جهانی زن و چهل سالگی اعتراض زنان ایران به اجباری شدن حجاب به فرمان آیتالله خمینی است. صدای آمریکا با سه فعال و تحلیلگر مسائل زنان در همین زمینه گفتگو کرده و از چشم انداز وضعیت زنان ایرانی پرسیده است.
خوشبینی به همراهی مردان با مطالبات زنان
آزاده کیان، رئیس دپارتمان علوم اجتماعی دانشگاه پاریس دیدرو به صدای آمریکا میگوید: امروزه زنان ایرانی نسبت به نسل مادران خود در حال حاضر باسوادتر شدهاند و به واسطه وجود شبکههای اجتماعی و اینترنت از مسائل روز مطلعتر هستند. تمام این تغییرات شگرف اجتماعی و ارتباطی باعث میشود که به رغم سرکوبها و فشارهایی که در ایران وجود دارد امروزه خواست برابری زن و مرد در سطح جامعه حتی در بین مردان نسل جوان بسیار بیشتر از نسلهای سابق دیده شود، و این خود جای خوشبینی است.
به اعتقاد خانم کیان سرکوب فعالان حقوق زن و تغییر و تحولات نسلی باعث شده که زنان از فعالیتهای جمعی فاصله گرفته و به سمت فردی شدن اعتراضات بروند، اعتراضاتی مانند دختران انقلاب.
زمستان سال گذشته تعدادی از زنان و دختران روسریهای خود را بر سر چوب زدند، در خیابانهای تهران و شهرستانها روی بلندی ایستادند و به حجاب اجباری در ایران اعتراض کردند. اعتراضات مسالمت آمیزی که واکنش تند مقامات جمهوری اسلامی را در پی داشت و برخی از این زنان به زندان و محرومیت های طولانی محکوم شدند.
به گفته خانم کیان، فعالان جنبش زنان بیشتر از طبقه متوسط هستند که در شهرهای بزرگ فعالیت میکنند و همه گیر نشدن فعالیتهای زنان و مشارکت نکردن زنان کارگر را یکی از مشکلات جنبش زنان میداند.
خواستههای زنان بخشی از مطالبات اصلی جامعه مدنی شد
آسیه امینی، تحلیلگر مسائل اجتماعی زنان نیز به صدای آمریکا میگوید: در طول دو دهه گذشته، در یک دورهای، مسائل زنان توانست پس از سالها مطرح شدن در محافل خصوصی زنانه، به عرصه عمومی جامعه راه پیدا کند و در نشستها، کنشهای اجتماعی علنی و خیابانی و بحثها در گستره اجتماعی و سیاسی مطرح شود. این موضوع رسانهها را نیز تحت تاثیر قرار داد و بسیاری از روزنامهها پرداختن به مسائل زنان را بخشی از برنامههای خود قرار دادند.
خانم امینی معتقد است: شدت گرفتن سرکوب جامعه مدنی و فعالان حوزه زنان در۱۰ سال گذشته به قدری بوده که بخش عمدهای از این کنشهای اجتماعی از شکل ظاهری خود خارج شد و شکل دیگری پیدا کرد و در قالب کمپینها جا گرفت و از سوی دیگر کنشگران همان کمپینها با بازداشت، محکومیت و سرکوب مواجه شدند. بخشی از کنشگران کشور را ترک کردند، بخشی از آنها زندانی شدند و گروهی ترجیح دادند که در قالبی آرامتر و پنهانتر این کنشهای اجتماعی را ادامه بدهند.
نسرین ستوده، وکیل دادگستری و فعال حقوق بشر که از تاریخ ۲۳خرداد ماه سال جاری در بازداشت به سر میبرد یکی از زنانی است که بازداشت او اعتراض وزارت خارجه آمریکا و نهادهای بین المللی مدافع حقوق بشر را در پی داشت.
آتنا دائمی نمونه دیگری است که در تاریخ ۲۹ مهرماه ۱۳۹۳ بازداشت شده و از شش آذرماه سال ۹۵ تاکنون بدون حتی یک روز مرخصی حکم زندان ۵ ساله خود را سپری میکند.
به گفته آسیه امینی «آنچه که باعث میشود نسبت به موقعیت زنان در ایران امید داشته باشیم این است که آگاهی جنسیتی نسبت به قبل افزایش پیدا کرده؛ خواستههای زنان از لایههای زیرین جامعه به روی آمده و بخشی از مطالبات روزانه و مطالبات اصلی جامعه مدنی شده است، مطالباتی که قابل بازگشت نیست و این تنها نکتهای است که میتوان به عنوان یک سرمایه اجتماعی به آن تکیه کنیم و به آینده امیدوار باشیم. »
جنبش زنان در ایران عمل گرایانه تر شده است
مهدیس صادقی پویا، پژوهشگر حوزه جنسیت در گفتگو با صدای آمریکا میگوید: پس از انقلاب ۵۷ لغو برخی از قوانینی که در راستای منافع بیشتر زنان تنظیم شده بود مانند قانون حمایت خانواده تصویب سال ۵۴ که حقوق به نسبت برابری را به زنان می داد یا وضع یک سری قوانین جدید مانند اجباری شدن حجاب که به سرعت فراگیر شد، شوک بزرگی را به زنان ایرانی حتی زنانی که موافق و فعال در انقلاب ۵۷ بودند وارد کرد. اما جنبش زنان ایران در ادامه مدرن تر و متکثرتر شد.
تنها چند هفته پس از پیروزی انقلاب ۱۳۵۷ آیت الله خمینی در تاریخ ۱۶ اسفند در سخنرانی مدرسه رفاه اعلام کرد زنان کارمند ادارههای دولتی باید حجاب اسلامی را برای حفظ آبرویشان رعایت کنند. روز بعد زنان کارمند بدون حجاب اجازهٔ ورود به محل کارشان را نیافتند. تعداد زیادی از زنان کارمند از رفتن به سر کار سر باز زدند و زنانی که کارمند وزارت امور خارجه بودند، بیرون وزارتخانه دست به تظاهرات زدند.
تظاهرات زنان در روز ۸ مارس همان سال از مهمترین روزهای تاریخ جنبش زنان در ایران و حوادث سرنوشتساز انقلاب ۵۷ بود.
مهدیس صادقی پویا معتقد است سرکوب جنبش زنان ایران به اندازهای بوده که فضای فعالیت فیزیکی گروهی را از زنان گرفته است. از سوی دیگر دسترسی عموم مردم به اینترنت و شبکههای اجتماعی قسمتی از فعالیت حوزه زنان را به پلت فرمهای مجازی کشاند و باعث شد که زنان در این چند دهه آموزش ببینند، در رشتههای مرتبط تحصیل کنند و با وجود موانع بسیاری که داشتند به منابع مطالعاتی بیشتری دسترسی پیدا کنند.
به گفته مهدیس صادقی پویا اتفاق دیگری که در چهار دهه گذشته برای جنبش زنان افتاده است، کوچکتر شدن مقیاس موضوعات فعالیت زنان است، در واقع گروههای مختلفی از زنان بسته به تخصص و یا توانایی خود موضوع خاصی را دنبال کردند که این خود باعث شد که جنبش زنان در ایران عمل گرایانه تر شود. نکته دیگر این است که زنان مطالبات خود را همگام با مطالبات سیاسی جامعه پیش میبرند و تلاش میکنند که مطالبات، فعالیتها و دستاوردهای آنها ابزار جریانات سیاسی قرار نگیرد که این خود نشان دهنده پختگی جنبش زنان ایران است.