بنفشه کینوش در مطلبی تحلیلی که وبسایت شبکه خبری سی ان ان منتشر کرده، می نویسد آمریکا هنوز نمی داند که چگونه با برنامه هسته ای ایران روبرو شود. کینوش می نویسد:
سیاست خارجی یکی از مسایل عمده رقابت نمایندگان دو حزب آمریکا در انتخابات ریاست جمهوری پیش روی این کشور است و زمان آن رسیده که برای مواجهه با برنامه هسته ای ایران راه حلی درست پیدا شود.
جای آینده نگری در سیاست های آمریکا در قبال ایران خالی است. تحریم های سنگین تر و تهدید به درگرفتن جنگ نیز رفتار ایران را عوض نکرده است. آمریکا نمی داند که چطور ایران را به واقع مغلوب کند.
تحریم ها چون برکتی بر سر سپاه پاسداران نازل شده و نوعی اتحاد سیاسی را در میان جناح های سیاسی ایران پدید آورده است. جناح های سیاسی ایران علی رغم اختلافات عمیق سیاسی، درباره ادامه ظرفیت خاصی از غنی سازی توافق دارند.
ایران زیر بار تحریم ها بیشتر به خودش متکی شده است. محمود احمدی نژاد، رییس جمهوری اسلامی ایران گفته است که ایران غنی سازی اورانیوم را تا ۲۰ درصد افزایش می دهد. اگر این ادعا درست باشد ایران بالقوه به توانایی نظامی هسته ای دست یافته است.
تحریم ها ایران را ماجراجوتر نیز کرده و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تاکتیک هایی را برای دورزدن تحریم ها به کار گرفته است.
تحریم ها طرز فکر جمهوری اسلامی را نیز تقویت کرده است. علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی می گوید اگر جنگ بهای مقابله با آمریکا است از آن ابایی ندارد. از سویی طبقه متوسط ایران با تجربه جنگ هشت ساله با عراق بلد است که چطور در شرایط جنگی زندگی را به پیش ببرد.
تهدید جنگ و حمله نظامی انگیزه های ایران را نیز روشن تر کرده است. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی می گوید اگر ایران هدف حمله قرار بگیرد چه مواضع آمریکا و چه مواضع اسراییل را هدف اقدامات تلافی جویانه قرار می دهد. سپاه می گوید شانس برنده شدن سربازان ایرانی در یک جنگ منطقه ای بسیار بالاتر است.
تهدیدها از سویی به ایران این فرصت را داده تا از نظر اخلاقی دشمنش را خلع سلاح کند. تهران باور دارد که بعید است هدف حمله قرار بگیرد زیرا آمریکا درگیر جنگ در عراق و افغانستان است. اسراییل نیز تا زمانی که در محاصره نیروهای اسلامگرا در غزه و مصر و اردن و سوریه است بعید است به ایران حمله کند. در بقیه جهان عرب نیز به سختی می توان کسی را یافت که از حمله اسراییل به ایران حمایت کند.
جمهوری اسلامی دوست دارد بگوید که وقایع منطقه ای به نفعش است زیرا دیگر جنبش های اسلامگرا در منطقه علیه اسراییل و آمریکا کار می کنند. ایران همچنین می گوید صبر و شکیبایی نامحدودش در مقابل رنج که نتیجه باورهای شیعی است، در زمان مواجهه با درخواست های عجولانه آمریکا به کمکش می آید.
آمریکا نیز مانند ایران حرف و حدیث زیاد دارد، اما ابزار کارش مانند ایران نیست. آمریکا می گوید تحریم ها و تهدید به جنگ ایران را تسلیم خواهد کرد اما وقتی برعکسش را مشاهده می کند خواستار زمان بیشتر برای تاثیر عمیق تر تحریم ها بر ایران و به تاخیر انداختن گزینه جنگ می شود.
واشنگتن معتقد است که میتوان با ایران به توافق رسید اما گیج شده و نمی داند که باید چه کرد. واشنگتن به رابطه با ایران باور دارد و می داند که شرکای بزرگ اقتصادی ایران یعنی روسیه و چین از تحریم ها حمایت نمی کنند پس به سراغ متحدان ایران مثل دولت لبنان می رود و آنان را ترغیب می کند تا به تحریم های اقتصادی علیه ایران احترام بگذارند.
این طفره روی ها و مانع تراشی ها منجر به خودفریبی می شود. طفره روی منجر به تسریع برنامه اتمی ایران شده و واشنگتن را درباره فوریت حمله اسراییل به ایران و همچنین رویکرد خصمانه ایران علیه اسراییل دچار کج فهمی کرده است. شماری از مقامات اسراییل با حمله به ایران مخالفند و کری خوانی های تحریک کننده ایران اسراییل را در یک حالت شک و تردید نگاه داشته است.
چه در دوره اوباما و چه رقیب انتخاباتی او رامنی، واشنگتن باید حدس و گمان و طفره را کنار بگذارد و به اصول پایبند بماند .
راه حل مسئله از اعتراف به این موضوع آغاز می شود که در صورت رسیدن تهران به دانش تولید بمب اتم، ایران اولین کشوری نخواهد بود که آمریکا در جلوگیری از اتمی شدنش شکست می خورد. ایران اتمی حتی اگر به توانایی سلاح اتمی دست یابد نباید به معنای پایان بازی باشد.
آمریکا باید بداند که متقاعد کردن ایران به نساختن بمب شاید از طریق رابطه با ایران آسانتر باشد. دکترین نظامی فعلی ایران استفاده از سلاح کشتار جمعی را رد میکند.
در نهایت، واشنگتن باید ضرب الاجلی دو طرفه را با ایران تعیین کند تا به یک راه حل برد-برد برسند. آمریکا همچنین باید در مورد تامین امنیت اسراییل به آن کشور تضمین دهد. برای این کار می تواند اسراییل و همسایگان عرب ایران را درباره آینده منع تکثیر سلاح در خاورمیانه گرد هم آورد و همزمان مذاکره با ایران را نیز ادامه دهد.
اگر ایران طی مذاکرات پیشرفت محسوس داشته باشد، با تایید اسراییل و کشورهای عرب تحریم ها باید سبک شود. واشنگتن باید از ایران بخواهد تا افراد و گروه هایی را که دایما از غیرممکن بودن رابطه ایران و آمریکا سخن می گویند ساکت کند.
رابطه ایران و آمریکا در حال حاضر حیاتی تر از همیشه است. مدیریت صحیح مستلزم آینده نگری و انگیزه های دست یافتنی است. ایران هم حساب می کند که اگر دوستی با آمریکا بهتر از دشمنی باشد، دوستی را انتخاب میکند.
سیاست خارجی یکی از مسایل عمده رقابت نمایندگان دو حزب آمریکا در انتخابات ریاست جمهوری پیش روی این کشور است و زمان آن رسیده که برای مواجهه با برنامه هسته ای ایران راه حلی درست پیدا شود.
جای آینده نگری در سیاست های آمریکا در قبال ایران خالی است. تحریم های سنگین تر و تهدید به درگرفتن جنگ نیز رفتار ایران را عوض نکرده است. آمریکا نمی داند که چطور ایران را به واقع مغلوب کند.
تحریم ها چون برکتی بر سر سپاه پاسداران نازل شده و نوعی اتحاد سیاسی را در میان جناح های سیاسی ایران پدید آورده است. جناح های سیاسی ایران علی رغم اختلافات عمیق سیاسی، درباره ادامه ظرفیت خاصی از غنی سازی توافق دارند.
ایران زیر بار تحریم ها بیشتر به خودش متکی شده است. محمود احمدی نژاد، رییس جمهوری اسلامی ایران گفته است که ایران غنی سازی اورانیوم را تا ۲۰ درصد افزایش می دهد. اگر این ادعا درست باشد ایران بالقوه به توانایی نظامی هسته ای دست یافته است.
تحریم ها ایران را ماجراجوتر نیز کرده و سپاه پاسداران انقلاب اسلامی تاکتیک هایی را برای دورزدن تحریم ها به کار گرفته است.
تحریم ها طرز فکر جمهوری اسلامی را نیز تقویت کرده است. علی خامنه ای رهبر جمهوری اسلامی می گوید اگر جنگ بهای مقابله با آمریکا است از آن ابایی ندارد. از سویی طبقه متوسط ایران با تجربه جنگ هشت ساله با عراق بلد است که چطور در شرایط جنگی زندگی را به پیش ببرد.
تهدید جنگ و حمله نظامی انگیزه های ایران را نیز روشن تر کرده است. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی می گوید اگر ایران هدف حمله قرار بگیرد چه مواضع آمریکا و چه مواضع اسراییل را هدف اقدامات تلافی جویانه قرار می دهد. سپاه می گوید شانس برنده شدن سربازان ایرانی در یک جنگ منطقه ای بسیار بالاتر است.
تهدیدها از سویی به ایران این فرصت را داده تا از نظر اخلاقی دشمنش را خلع سلاح کند. تهران باور دارد که بعید است هدف حمله قرار بگیرد زیرا آمریکا درگیر جنگ در عراق و افغانستان است. اسراییل نیز تا زمانی که در محاصره نیروهای اسلامگرا در غزه و مصر و اردن و سوریه است بعید است به ایران حمله کند. در بقیه جهان عرب نیز به سختی می توان کسی را یافت که از حمله اسراییل به ایران حمایت کند.
جمهوری اسلامی دوست دارد بگوید که وقایع منطقه ای به نفعش است زیرا دیگر جنبش های اسلامگرا در منطقه علیه اسراییل و آمریکا کار می کنند. ایران همچنین می گوید صبر و شکیبایی نامحدودش در مقابل رنج که نتیجه باورهای شیعی است، در زمان مواجهه با درخواست های عجولانه آمریکا به کمکش می آید.
آمریکا نیز مانند ایران حرف و حدیث زیاد دارد، اما ابزار کارش مانند ایران نیست. آمریکا می گوید تحریم ها و تهدید به جنگ ایران را تسلیم خواهد کرد اما وقتی برعکسش را مشاهده می کند خواستار زمان بیشتر برای تاثیر عمیق تر تحریم ها بر ایران و به تاخیر انداختن گزینه جنگ می شود.
واشنگتن معتقد است که میتوان با ایران به توافق رسید اما گیج شده و نمی داند که باید چه کرد. واشنگتن به رابطه با ایران باور دارد و می داند که شرکای بزرگ اقتصادی ایران یعنی روسیه و چین از تحریم ها حمایت نمی کنند پس به سراغ متحدان ایران مثل دولت لبنان می رود و آنان را ترغیب می کند تا به تحریم های اقتصادی علیه ایران احترام بگذارند.
این طفره روی ها و مانع تراشی ها منجر به خودفریبی می شود. طفره روی منجر به تسریع برنامه اتمی ایران شده و واشنگتن را درباره فوریت حمله اسراییل به ایران و همچنین رویکرد خصمانه ایران علیه اسراییل دچار کج فهمی کرده است. شماری از مقامات اسراییل با حمله به ایران مخالفند و کری خوانی های تحریک کننده ایران اسراییل را در یک حالت شک و تردید نگاه داشته است.
چه در دوره اوباما و چه رقیب انتخاباتی او رامنی، واشنگتن باید حدس و گمان و طفره را کنار بگذارد و به اصول پایبند بماند .
راه حل مسئله از اعتراف به این موضوع آغاز می شود که در صورت رسیدن تهران به دانش تولید بمب اتم، ایران اولین کشوری نخواهد بود که آمریکا در جلوگیری از اتمی شدنش شکست می خورد. ایران اتمی حتی اگر به توانایی سلاح اتمی دست یابد نباید به معنای پایان بازی باشد.
آمریکا باید بداند که متقاعد کردن ایران به نساختن بمب شاید از طریق رابطه با ایران آسانتر باشد. دکترین نظامی فعلی ایران استفاده از سلاح کشتار جمعی را رد میکند.
در نهایت، واشنگتن باید ضرب الاجلی دو طرفه را با ایران تعیین کند تا به یک راه حل برد-برد برسند. آمریکا همچنین باید در مورد تامین امنیت اسراییل به آن کشور تضمین دهد. برای این کار می تواند اسراییل و همسایگان عرب ایران را درباره آینده منع تکثیر سلاح در خاورمیانه گرد هم آورد و همزمان مذاکره با ایران را نیز ادامه دهد.
اگر ایران طی مذاکرات پیشرفت محسوس داشته باشد، با تایید اسراییل و کشورهای عرب تحریم ها باید سبک شود. واشنگتن باید از ایران بخواهد تا افراد و گروه هایی را که دایما از غیرممکن بودن رابطه ایران و آمریکا سخن می گویند ساکت کند.
رابطه ایران و آمریکا در حال حاضر حیاتی تر از همیشه است. مدیریت صحیح مستلزم آینده نگری و انگیزه های دست یافتنی است. ایران هم حساب می کند که اگر دوستی با آمریکا بهتر از دشمنی باشد، دوستی را انتخاب میکند.