لینکهای قابل دسترسی

خبر فوری
پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳ ایران ۰۴:۴۸

چرا تهران از کشته شدن بن لادن استقبال نکرده است؟


Obama Bin laden
Obama Bin laden

ديپلمات، مجله اينترنتی ويژه تجزيه و تحليل مسائل کشورهای آسيائی و ممالک حوزه اقيانوس کبير با اين يادآوری که اوسامه بن لادن يک دشمن ايران بود و با اين پرسش که "پس چرا سياستمداران ايرانی و رسانه های دولتی در استقبال از مرگ او اينهمه اکراه به خرج می دهند" می نويسد گزارشهای خبری و واکنش های رسمی ايران به مرگ اوسامه بن لادن در هفته گذشته از بسياری جهات و به گونه ای شگفت انگيزضد ونقيض و درهم و برهم بود.

چنين واکنش هائی اندکی گيج کننده است. بن لادن سُنیّ و شبکه القاعده او دشمنان ايران شيعه بودند. در حقيقت وابستگان بن لادن در کويت در سال ۲۰۰۷ حتی عليه ايران فتوا هم داده بودند.
بن لادن به گونه ای متعصبانه ضد شيعه بود و القاعده و وابسته های آن در کشتار هزاران شيعه ، از جمله شيعيان درعراق مقصرند. با چنين اطلاعاتی تصور بر اين است که مقامات ايران و رسانه های دولتی قاعدتا بايد از مرگ بن لادن خوشحال باشند. پس چه عواملی در پشت سر اين ابهام است؟

از ديدگاه رهبران ايران، برنامه اتمی کشور، و موقعيت آن در جامعه بين المللی بيشتر از ايمنی شيعيان عراق اهميت دارد. تهران ازاينکه مرگ بن لادن بتواند موجب تقويت موضع يکی ديگر از دشمنانش شود - رهبری که توانائی خود را در ضربه زدن به تلاش های اتمی تهران از طريق تحريم ها و عملياتی مخفی ضمن منزوی ساختن تهران در سازمان ملل متحد به اثبات رسانده است - يعنی باراک اوباما - راضی نيست.

بنظر می رسد ايران واقعا نگران آن است که عمليات اخيربتواند شانس تجديد انتخاب اوباما در انتخابات رياست جمهوری آمريکا را بيشتر کند. در حقيقت بسيار دشوار است تصور نکنيم که اگر رهبران ايران می توانستند امکان داشته باشند ميان کشته شدن بن لادن ضد شيعه و باختن اوباما در انتخابات آتی رياست جمهوری يکی را انتخاب کنند، مورد اخير، يعنی باختن اوباما را انتخاب می کردند.

در همين حال تصور يک تهديد نظامی هم وجود دارد. ژنرال ها در ايران بايد از خودشان بپرسند اگر هلی کوپترهای آمريکائی می توانند از حريم دفاع هوائی پاکستان عبور کنند مگر چقدر طول می کشد که بتوانند مرز افغانستان را پشت سر بگذارند و وارد ايران شوند؟

فاکتور ديگر پاکستان است. از آنجا که مخفيگاه بن لادن درعمق قلمرو ارضی آن کشوربود، دولت پاکستان اکنون زير فشار شديد آمريکاست، و ايران در مقابل اين سئوال قرارمی گيرد که آيا اسلام آباد برای احتراز از انتقادهای بيشتر آمريکا به واشنگتن نزديک تر نمی شود؟

مسلما اسلام آباد در مورد معاملات و توافق های خود با ايران دقت بيشتری خواهد کرد، و می تواند تصميم بگيرد چشم خود را در مورد عمليات سازمان تروريستی جندالله که از بلوچستان عمل می کنند - و توانسته است عليه هدف هائی در داخل ايران با موفقيت عمل کند- ببندد. در همين حال دور از انتظار نخواهد بود که آمريکا از اهرم های جديد خود برای واردساختن فشار به پاکستان برای لغو يک معامله ۷ ميليارد و ۵۰۰ ميليون دلاری خط لوله گاز استفاده کند که پاکستان در چارچوب آن قرار است از سال ۲۰۱۵ خريد گاز طبيعی از ايران را آغاز کند.

تحت شرايط کنونی، رهبران ايران برای پاسخ سه گزينه در مقابل خود می بينند:

گزينه نخست، ولی قويا غيرمحتمل، گزينه بهبود مناسبات با آمريکاست. مرگ بن لادن برای رهبران ايران فرصتی طلائی را به وجود آورد که می توانستد ضمن استفاده ازموضع تضعيف شده پاکستان، در مورد افغانستان وارد مذاکراتی جدی شوند.

گزينه دوم دست روی دست گذاشتن و به انتظارآن نشستن است که اوباما دست آوردهای اخير خود را در انتخابات آينده به آزمايش بگذارد.

سومين گزينه از سرگيری و گسترش همکاری با طالبان در افغانستان به عنوان ابزاری برای لطمه زدن به دست آوردهای اخير آمريکا در منطقه است. از ديدگاه رهبران ايران، وخامتی فوری در اوضاع افغانستان می تواند به شانس تجديد انتخاب اوباما لطمه وارد کند. گرچه طالبان هم اکنون ايران را يک دشمن می شناسد اما شواهدی که اخيرا بدست آمده است نشان می دهد ايران به طالبان از طريق اسلحه رسانی کمک می کند.

متاسفانه سوابق امر، و اولويت های فعلی ايران حاکی از آن است که تهران بجای استفاده از فرصتی استثتائی برای دوستی و رفع خصومتی درازمدت با آمريکا ، به احتمال قوی گزينه سوم را انتخاب خواهد کرد.

مطالب مرتبط

XS
SM
MD
LG